عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

ماجراهای عقد

سلام دوستای گلم 

از همتون به خاطر تبریکاتتون صمیمانه ممنونم و امیدوارم اون دوستانی که مجردند و هنوز عقد نکردند زودتر قسمتشون بشه و بقیه دوستان هم که متاهلن و سر خونه زندگیشون . با خوبی و خوشی به زندگیشون ادامه بدن   خوب حالا بریم سر عقد 

راستش از صبح که بیدار شدم همش استرس داشتم و دلم مثل سیر و سرکه می جوشید 

خدارو شکر ساعت عقدمون ۱۰:۳۰ بود وگرنه اگه مثلا عصری بود من می مردم حاضر شدیم بریم محضر . من شلوار سفید و مانتو سفید و شال سفید پوشیده بودم رفتیم ونجا یه نفر دیگه رو داشتند عقد می کردند.کم کم مامان بزرگم و خاله هام و برادر همسری هم اومدن ( یه توضیح دیگه بدم من با یکی از خاله هام جاری هستم) خلاصه یه خانومی اومد که امضا بگیره و شرایط عقد و مهریه و اینطور چیزهارو مشخص کنه  که یکبار می خواستم بپرم بغل این خانومه و بوسش کنم داشت در مورد سفر حج که جز مهریم بود می گفت به همسری گفت اگر حج واجب باشه بعد از خطبه بهتون واجب میشه و باید عروس خانومو ببرید اما اگر عمره باشه هر موقع که عروس خانوم گفتند باید ببریدشون  حالا کدومو بنویسم که تا همسری اومد جواب بده مامان بزرگم (مامان بابام) برگشت گفت عمره. خانومه یه نگاهی بهش کرد و گفت شما مادر عروس خانوم هستید گفت نه گفت مادر آقا دوماد هستید گفت نه بعد خانومه گفت پس اصلا به شما ربطی نداره که نظر می دیداخه این مادر بزرگ من خیلی فضوله و فکرشو بکینید از دو روز قبل اومده بسط نشسته خونمون که نکنه  خلاصه رفتیم توی اتاق مخصوص عقد و من بار سوم بله رو گفتم و بعد خطبه عقد خونده شد و من دعا کردم برای همه بعد هم همه اومدن و تبریک گفتن ولی وقتی مامانم اومد تو بغلش کلی گریه کردم و بعدش بابام و بعد خواهرم.بغل همشون گریه کردمو کلا یه فیلم هندی راه افتاد اما یه مورد بامزه تعریف کنم.وقتی ما تو اتاق بودیم فکر کنم عاقد از مامانم پرسیده بود که عروس چادر سفید نمی پوشه مامانم گفته بود نه . بعد وقتی مامانم و خواهرم بغلم کرده بودند شالم افتاد و منم اصلا تلاشی برای اینکه سرم بذارمش نکردم یعنی همچنان بغل مامانم گریه می کردم.  بعدا که مامانم بهم گفت عاقده اینطوری گفته به مامانم گفتم : حتما وقتی دیده شالم افتاده و منم تلاشی نکردم گفته این همین که شال سرش بود باید خدارو شکر کنیم خلاصه بعد برگشتیم خونه و ناهار همه خونمون بودند بعد از ظهر هم خاله م آرایشم کرد (اخه ارایشگره) و موهامو درست کرد و بعد دیگه کلی زدیم و رقصیدیم Free Emoticon و بعد هم کلی عکس گرفتیم بعدشم شام خودریم که البته من نخوردم اصلا میل نداشتم حس می کردم غذای ظهرم هنوز هضم نشده بعدم دیگه همه رفتند خونه هاشون و من و همسری هم که دیگه بهم محرم شدیم کنار هم خوابیدیم و کلی تعریف کردیم. از آرزوهامون و از دغدغه هامون و کلی قول قشنگ بهم دادیم صبح هم همسری و خونوادش قرار بود زود برن بهش گفتم خواستید برید بیدارم کن اما صبح پا شدم دیدم نیستند بهش زنگ زدم گفتم چرا بیدارم نکردی. گفت نقدر قشنگ و مظلوم خوابیده بودی دلم نیومد بیدارت کنمNight الانم برم کمک مامان جونم خونه رو تمیز کنم 

الان وقت جواب دادن به نظراتتونو ندارم خونه رو که جمع کردم میام نظراتتونو تایید می کنم و بهتون سر می زنم 

سوال: من آب سر عقدو با خودم اوردم خونه یعنی محضر بهم داد. بعدش رو سر چند تا از دخترای فامیلمون ریختم و بعد مامان بزرگم اومد گفت نصفشم باید فردا (یعنی امروز) بری حمام و رو سر خودت بریزی. از مامانم پرسیدم برای چه گفت منم دقیقا نمی دونم ولی می گن چله نیفته گفتم چله یعنی چی؟؟ گفت نمی دونمحالا اگر کسی در مورد این فلسفه می دونه و دلیل اینکار لطفا بهم بگه ممنون می شم از تون. من رفتم اما زودی بر می گردم 

عکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

نظرات 64 + ارسال نظر
بیدل 1389/05/06 ساعت 10:20 ق.ظ http://sonnat.blogsky.com

سلام.مبارکه. ما شیرینی میخوایم. ان شاءالله به پای هم پیر شین. در مورد چله هم بگم که یه رسمه و هیچ جایی تو دین نداره. بعضی رسمای بیخودی هستن دیگه. اینم یکیشونه

سلام نگین خانوم گل.اولم.
آخی ای جان. چه قشنگ. خوووووووش به حالتون.چه روز و شاد و قشنگ و رومنسی داشتید. مطمئنم از این به بعد زندگیت از این رو به اون رو میشه.
کلی حس تازه رو تجربه میکنی کنار همسرت.
خوشبخت باشی دوست گلم.

sim sim 1389/05/06 ساعت 10:29 ق.ظ

مبارک باشد چه رسمه جالبی حتما مال شهر خودتونه .دفعه اوله میشنوم !!

اهل زمین 1389/05/06 ساعت 10:30 ق.ظ http://www.bnahayat66.blogfa.com

سلام عروس خانوم . زندگی متاهلی چطوره ؟

سلام تا اینجاش که خوب بوده

banak 1389/05/06 ساعت 10:43 ق.ظ http://www.banak.vcp.ir

سلام وبلاگ قشنگی داری و ماجرای عقد خیلی قشنگ بود به ما هم سر بزن اگر مایلی توی قسمت نظرات بگویید لینگتون کنم . منتظر حضورت هستم

سی سی 1389/05/06 ساعت 11:07 ق.ظ http://www.sisi1363.blogfa.com

سلام عروس خانووووووووووم
مبارک باشه
ایشالا 100 سال کنار هم با شادی و خوشی زندگی کنین
حالا عروسی کی میگیرین؟
راستش من در مورد آب سر سفره عقد چیزی نشنیدم، ما قند سابیده شده بالای سر عروس و داماد و میریزیم رو سر جوونای مجرد میگن بخت باز میکنه. البته مال ما که باز کرد اونم بخت 3 نفرو.
خوش باشی خانمی

سلام عروس خانووووووووووووم مبارک باشه عزیزم ایشالا کنار همدیگه خوشبخت بشید گلم
من که تاحالا به عمرم اینی که گفتی رو نشنیده بودم!:دی
آخر کدوم حج رو نوشتید؟

حج عمره

عسل 1389/05/06 ساعت 12:17 ب.ظ http://ghasedak26.persianblog.ir

به سلامتی عروس خانوم انشالله خوشبخت بشید

ستاره و نیاز 1389/05/06 ساعت 12:50 ب.ظ

وای الهی قربونت برم.بالاخره عقدکردی؟
به سلامتی گل
همه چوز رو خوب توصیف کردی مخصوصا قسمت به قول خودت فیلم هندی.حس کردم اونجام.راستی چقدر خوبه آدم با خاله اش جاری باشه ها
خوشبخت بشی

فاطمه 1389/05/06 ساعت 04:13 ب.ظ http://zendegi-man-to.blogfa.com

واییییییییی مبارکه ان شاالهه به پای هم پیر شید.حالا عروسی کیه؟؟؟

فاطمه 1389/05/06 ساعت 04:35 ب.ظ http://zendegi-man-to.blogfa.com

آبجی جونییییییییی منم عروسیت دعوت کن.اصلا عکساتو بفرست خودم برات کار کنم.نا سلامتی فتوشاپ کارم.خوشبخت شی...خیلی ممنون از نظرت عزیزم..چقدر خوبه که دیگه همیشه با همسرتی.سخت نیست از خانواده ات جدا شی؟من اگه تا حالا موندم واسه اینه که میخوام شهر خودمون باشم

چرا واقعا برام سخته عزیزمهر وقت یادش می افتم بغضم می گیره حتما عزیزم دعوتت می کنم مگه شما هم اصفهانی هستید؟؟؟؟.راستی دیروز چند تا عکس گرفتیم که شاید بخوام روشون کار کنم البته تغییرات جزییزحمتشو می کشی؟

عارف 1389/05/06 ساعت 04:56 ب.ظ http://arefoto.blogfa.com

سلام عروس خانم ...

مبارک باشه ... عجب رسم باحالیه ... آب بازی ... خیلی مواظب خودت و آقا داماد باش ...

از الان چشم زدن شما شروع میشه ...

مطلب جدید نوشتم .

سلام.از توصیه ای که کردی ممنونم حتما حواسمو جمع می کنم

کپل 1389/05/06 ساعت 05:55 ب.ظ http://www.manokopol.blogfa.com

مبارکت باشه عروس ناس ناسی،رمزو خصوصی برات فرستادم عروس جون

مرسی عزیزم

علی 1389/05/06 ساعت 08:06 ب.ظ http://essa.blogsky.com

سلام دوست خوبم من آپم به من یه سر بزن خوشحال میشم......
علی یارت

__________________$$$$$$$_$$ $$$$
_________$$$$$$$$$$$$$$$$$__ $$$$
_____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_ _$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$
___$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$_$ $$$$
__$$$$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
__$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$_$ $$
__$$$_$$_$$$$$$$$____$$$$
_$$$$$_$$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$$
$_$$$$$$__$$$$$$$$$
$_$$$$$$___$$$$$$$$
_$$$$$$$$$__$$$$$$$
$_$$$$$$$$___$$$$$$
$$_$$$$$$$$___$$$$$
$$$_$$$$$$$$__$$$$$$
_$$$_$$$$$$$$$_$$$$$
$$$$$ __$$$$$$$$_$$$$
$$$$$$$ __$$$$$$$$$__$
$_$_$$$$$__$$$$$$$$$_$$$$
$$$__$$$$$__$$_$$$$$$$_$$$$
$$$$$$_$$__$$$$$$$$$$$$$$$
_$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$
__$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$
$__________$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$
$____________$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$
$______________$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$$
$________________$$$$$$$$$$$$ $$$$$$
$_______________$$$$$$$$$$$$ $$$$$$
$____________$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$
__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
$__$$$$$$$$$$$$$____$$$$$$$$ $$
_$$$__$$_$$________$$$$$$$$$ $$
_$$$_$$_____________$$$$$$$$ $$
_$$_$$______________$$$$$$$$ $$
_$$$$________________$$$$$$$ $$$
_$$$$________________$$$$$$$ $$$
__$$$_________________$$$$$$ $$$
$_____________________$$$$$$ $$$
$____________________$$$$$$$ $$$
$____________________$$$$$$$ $$$$
$____________________$$$$$$$ $$__$$$$$ آپم
$___________________$$$$$$$$ $$$$$$$$$$
$____________________$$$$$__ $$$$$$$$$$$$

خانم 1389/05/06 ساعت 10:52 ب.ظ http://zemestoone86.persianblog.ir/

وای عزیزم.مبارک باشه.بهترین ها رو برات آرزو دارم و امیدوارم همیشه خوشبخت باشی و زندگیت آروم باشه و با همسریت شاد باشی همیشه.
ممنونم که با اینکه سرت شلوغ بود بهم سر زدی.دوست دارم عروس خانوم.
راستی من سر عقد اصلا حواسم به آب نبود!!یعنی این رسم رو اصلا نمی دونستم!

گمشده 1389/05/06 ساعت 11:14 ب.ظ http://www.gedayefateme.blogfa.com

در حسرت روی یار ماندن سخت است
در هجر رخ نگار ماندن سخت است
ای حجت حق تو را همه منتظریم
یک عمر در انتظار ماندن سخت است



اللهم عجل لولیک الفرج...

نیلوفر :) 1389/05/07 ساعت 10:44 ق.ظ http://890304.blogfa.com

مبارک باشه نگین خانومی
ایشالا خوشبخت یشید
خوشحالم که اونجور که دوست داشتی پیش رفت دوست جونم

نانا 1389/05/07 ساعت 11:02 ق.ظ http://nana2.persianblog.ir

سلام عزیزم.
مبارک باشه. همیشه به شادی باشین.منم کهیاد عقدمون می افتم انقدر حس شادی درونم رو پر میکنه که فقط میشینم فیلم عقدمون رو نگاه میکنم همش..
خیلی خوب بود اون روز. با اینکه نه ماه از اون روزا گذشته .اما هر روزش برام یه روز شیرین تره....

من چون یه سری مشکل واسه بیماریم و اینا دارم مجبورم کم بیام نت.. واسه همین فاز خداحافظی زدم..

زندگیتون همیشه شیرین..مثل عسل.
راستی عسل خوردین..؟ منکه یادمه این خواهر شوهرم جام عسل رو اورد اقای همسری انجنان دستم رو گاز گرفت که تا نیم ساعت همش اخم میکردم بهش.
یادش بخیر چه روزایی بود..
راستی چرا تو محضر عقد کردین..؟مراسم نگرفتین و اینا..
جواب سوالتم نمیدونستم یعنی چی...!

خوش باشین گلم.

مرسی عزیز دلم. نه مراسممون قراره با عروسی باشه عسل هم خوردیم یادم رفت بنویسم اما من دستشو گاز گرفتم اون دلش نیومد گاز بگیره

جنی 1389/05/07 ساعت 11:05 ق.ظ

تبریک می گم

ایشاالله جشن عروسی

موفق باشی

sim sim 1389/05/07 ساعت 01:00 ب.ظ

نتونستم رمز رو خصوصی کنم .لطفا برایه دیدن بقیه تاییدش نکن.ممنون

نه عزیزم حواسم به این چیزا هست

پرستو 1389/05/07 ساعت 06:36 ب.ظ http://ommtaha.mihanblog.com

سلام خانمی خیلی مبارکه انشاالله که خوشبخت بشی.
آبه سره عقد چیه.کسی که به ما چیزی نداد.
دیدی سره عقد عروس داماد عسل دهنه همدیگه میذارن یا بعضیا کیک میذارن ماله ما اصلا این اتفاقا نیافتاد چون خاستگاری از من و عقدم 4 روز بیشتر طول نکشید.روزه قبل از عقدم که رفتیم خرید عقد با مامانه خودم مامانه همسری،و زن عموی همسری و خواهرم رفتیم وقتی میخواستم حلقه انتخاب کنم زن عموی هسری مدام حلقه های ریزه پیزه رو نشونم میداد میگفت این خوشگله اینو بخر میگفتم بله قشنگه ولی بذارید ببینم کدوم به دلم میشینه.

پرستو 1389/05/07 ساعت 06:36 ب.ظ http://ommtaha.mihanblog.com

بعد که دید من زیره باره حرفش نمیرم که یکی از حلقه هایه مورده نظره اونو بخرم دیگه طاقت نیاورد گفت زیاد سنگین نگیر حلقه باید ظریف باشه حالا این در صورتیه که نه به من سرویسه طلا دادن نه انگشتر نشون زیر لفظیمم یه پلاکه کوچولو بود از اینا که درش باز میشه توش عکس میذارن.من گفتم زن عمو من اصلا خودم حلقه بزرگ دوست ندارم دستم عرق میکنه من میخوام یه چیز بگیرم که هم راحت باشه هم قشنگ.خلاصه بعد از خرید حلقه و یه ساعت و یه قواره پارچه چادری زن عمو یه دفعه گفت بسه دیگه خیلی خرید کردیم بریم سینما.(حالا خوبه زن عمو و مادرشوهرم هر روز میرفتن سینما.فقط میخواست من دیگه خرید نکنم مادرشوهرمم یه نگاه به مامانم کرد یه نگاه به من کرد گفت دیگه چی مونده مامانم گفت نمیدونم هر چی که خودتون صلاح میدونید مادر شوهرمم گفت خب دیگه بریم سینما این جوری بود که خرید عقده من با یه سینما به پایان رسید.عروسیم نگرفتیم من بدونه هیچ گونه عروسی با یه جشنه عقده ساده که از 68 تا فامیله من فقط خواهر برادرم،دختر داییم و دوسته صمیم و مامانم توش بودن اومدم سره خونه زندگیم.حالا یه موقعی که وقت کنم کله ماجرای عروسیمو با رمز تو وبلاگم مینویسم.راستی اولی چیزی که منو همسری تو دهنه هم گذاشتیم نه عسل بود نه کیک......جوجه کباب بود.

سعید 1389/05/07 ساعت 07:06 ب.ظ

سلام من سعید هستم از تهران.وبلاگتون رو خوندم خیلی علیه بود سلیقتون هم قابل تحسینه.من دوست دارم مثل شما یه وبلاگ داشته باشهو بنویسم ولی واقعیش اینه هیچ بهانه ای ندارم و تنها.خیلی خوشحال میشم اگه کسی باشه که بتونم با هاش باشم.این شماره منه 09356737782 اگه کسی بود با هام تماس بگیریه.واقعا ازتون ممنون میشم.

دوست عزیز متاسفم من معمولا کسیو با کس دیگه آشنا نمی کنم خصوصا اینکه شما رو هم اصلا نمی شناسم ببخشید که یکم رک گفتم.راستی از تعریفتون هم ممنونم

واااااااای علوس خانم مبارکههههههههه ایشالا خوشبخت شی خیلی خوچحال شدم این پستو خوندم
راجع به سوالتم باید بگم من تو این جور چیزا هیچ اطلاعاتی ندارم:)
راستی ما اپیم خوشحال میشم بازم بهمون سر بزنی:)))

نگی 1389/05/08 ساعت 01:30 ب.ظ http://www.dotabarayeham.blogfa.com

عقدتون مبارک... خداروشکر که همه چی بهژا خیر و خوشی بود براتون.. من این آب عقد رو نفهمیدم... یعنی اصلا نشنیده بودم :))) .. اصلا این آب از کجا اومد میذارن سر سفره؟

علی 1389/05/08 ساعت 03:02 ب.ظ http://essa.blogsky.com

سلام دو پست جدید از جمله ریمکس آهنگ والنتاین از علی اصحابی و برنامه ساخت تم برای گوشی های سونی اریکسون

بدو از دست نده اینا رو منتظرتم علی یارتتتتتتتتت

بیدل 1389/05/08 ساعت 08:44 ب.ظ http://sonnat.blogsky.com

آپم با یاجوج و ماجوج. تشریف بیار.

پرستو 1389/05/08 ساعت 11:48 ب.ظ http://ommtaha.mihanblog.com

سلام خانمی قسمته اوله خاطراته ازدواجمو نوشتم البته رمزداره خبرم کن رمزشو برات بنویسم.

مدی 1389/05/08 ساعت 11:59 ب.ظ http://madikhanoom.blogsky.com

ممنونم عزیزم که بهم سر زدی
خوب بود عزیزم فردا هم امتحان مبانی دارم
خوشحالم که به سلامتی عقدتون هم انجام شد
الهی خوشبخت بشید

الیور و جنی 1389/05/09 ساعت 12:00 ق.ظ

عروس خانوم تو دیگه باید تند تند اپ کنی و از خبرا بگی

چه خبر؟

سلامتی.فعلا خبری نیست

ستاره و نیاز 1389/05/09 ساعت 01:23 ق.ظ

آپم

نیلوفر 1389/05/09 ساعت 08:59 ق.ظ http://Nilo0ofar.mihanblog.com

سلامممم
مبارک باشه حسابیییییییییی!
وای که چه حالی میده روز عقد! منو همسری هم نامحرم بودیم قبلش! :) شبش که پیش هم بودین و حرف زدین خیلی حال داده حتماً! منو همسریو شبه بعد از عقد نذاشتن پیش هم بخوابیم!!!!!! (عجب!!)
واقعاً تبریک میگم ایشالا که به پای هم پیر بشید!

اخی عزیزم. خیلی مظلوم بودید که

نانا 1389/05/09 ساعت 10:48 ق.ظ http://nana2.persianblog.ir

اره خب از یه لحاظ مراسم یه جا باشه هم خوبه. مامان ِ منم اول همین رو میخوست .. ولی من و همسری گفتیم باید یه مراسم باشه
افرین به تو که دستشو گاز گفتی.... D:
شاد باشی عزیزم.
وقتی می بینم تازه عروسایی هستن که اینطور شادن حسابی سر ذوق میام.

[ بدون نام ] 1389/05/09 ساعت 11:46 ق.ظ

به به ! به به مبارکا باشه ! ما که اصلا اب سر عقد نداشتیم ! عوضش من شنلم رو رو سر دخترهای دم بخت فامیل انداختم ! خدائیش هم گرفت!!!!!
واقعا بیدار نشدی همسرس رفت؟؟؟؟؟؟

سلامنه بیدار نشدم اخه خیلی خسته بودمدوست من شما نه اسمی گذاشتی نه ادرسی اگه دوباره اومدی برام حداقل یه نشونی بذار

عارف 1389/05/09 ساعت 05:05 ب.ظ http://arefoto.blogfa.com

سلام ...

مطلب جدید گذاشتم ...

سلام گلم مبارک باشه
منم اصفهان زندگی میکنم
اومدی بیا پیشم تا احساس غریبی نکنی

پریسا 1389/05/09 ساعت 08:54 ب.ظ http://manoshumakher.blogfa.com

ووااای
چقدر خوشحال شدم
خوشبخت بشی عزیزم
هنگام به کام

نیلوفر 1389/05/09 ساعت 09:26 ب.ظ http://sheytoonbala00.blogfa.com/

سلام آخ جونننننننن بعد از ازدواج همشهری میشیمااااااااااااااااااااااااااااا عروس کوچولو چند سالته ؟؟؟

اتنا 1389/05/10 ساعت 08:32 ب.ظ http://ruyaye-khis.blogfa.com

الان میخونم

علی 1389/05/10 ساعت 08:58 ب.ظ http://essa.blogsky.com

سلام دوست خوبم یه پست خیلی جدید آپیدم بدو بیا اینو از دست نده حتمآ بخونی هااااااااااااااااااااااااااا نخونی حیف میشه
منتظرتم علی یارت

عسل 1389/05/11 ساعت 07:11 ق.ظ http://ghasedak26.persianblog.ir

ای بابا بی خیال چله
همش کشکه

سلام سلام مبارکی و خوشی. امیدوارم همیشه کنار هم خوش باشید.

جنی 1389/05/11 ساعت 11:53 ق.ظ

آپ نم کنی؟

آخی چقدر قشنگ نوشتی ...
در مورد این آب سر عقد که گفتی منم تازه شنیدم
مطمئنی خرافات نیست؟؟
راستی اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن بوس
خوشحال میشم بیای پیشم:)

بیدل 1389/05/12 ساعت 01:46 ق.ظ http://sonnat.blogsky.com

آپم با صوت صفیرالبلبل

girl 1389/05/12 ساعت 10:38 ق.ظ http://www.donyai-az-eshgh.blogfa.com

سلام.خوبی؟من تازه عقد کردم.وبلاگ دارم.اگر میشه بهم سر بزن.میخوام از تجربیاتت استفاده کنم.منتظرتم.زودی بیا

نگین جان اومدم ازت خدافظی کنم. دلیلش تو وبلاگ هست. نمیدونم خوندی یا نه.
مواظب خودت باش.
خوش باشی و خوشبخت دوست داشتنی.
خدانگهدارت.

جنی 1389/05/12 ساعت 03:23 ب.ظ

نیستی کم پیدایی چرا؟

علی 1389/05/12 ساعت 05:38 ب.ظ http://essa.blogsky.com

سلام دوست خوبم آپم منتظرتم علی یارت

فاطمه 1389/05/12 ساعت 06:27 ب.ظ http://zendegi-man-to.blogfa.com

عروس خانوم بی وفا شدی دیگه سر نمی زنیااااااااااااا....کلی ضست جدید دارررررررررررم....چرا دیگه نمیای؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد