سلام دوست جونی های خودم
الهی قربون همتون برم که انقدر ماه و مهربون هستید
اولا شرمنده که این چند روز نبودم راستش بابام اینا تازه دیروز رفتند همدان
هنوز هم بابام عمل نشده یعنی باید عمل بشه ولی یه آزمایش داده که جوابش 27 آذر میاد و بعد اون دکتر تاریخ عمل میگه
خلاصه که این یک هفته از این دکتر به اون دکتر از این آزمایشگاه به اون آزمایشگاه و تقریبا هیچ کدوممون اعصاب نداشتیم البته من به خواست همسری مجبور بودم هی بخندم و چرت و پرت بگم تا مثلا به مامان و بابام روحیه بدم
این وسط دخالت بی مورد بعضی از آدم هایی که فکر می کنند عقل کل هستند هم بیشتر اعصابمو خورد می کرد بابای من 8 تا فوق تخصص رفت و همشون باتفاق گفتند باید عمل بشه
بعد این وسط یه عذه که صد در صد می فهمید کیا رو می گم اومدن نشستن و هی می گفتند نه عمل نکن واسه چیته عمل بی خود خودتو می خوای بفرستی زیر چاقوی جراحی که چی این دکترا هیچی حالیشون نیست و فلانی رفته عمل کرده 10 تا مریضی دیگه گرفته و ..... ت
بابا من و مامانم صبح تا عصر می نشستیم مثلا روحیه می دادیم بهش که هیچی نیست من و همسری هم از تو نت کلی مطلب برای بابام جمع می کردیم و می خوندیم براش که خیالش راحت بشه بعد این کاسه های داغتر از آش عصرها به بهانه سر زدن به بابام می اومدن اعصاب هممونو می ریختن به هم
تازه اگه من یا مامانم هم حرف می زدیم جوری جوابمونو می دادن که انگار ما دشمن خونی بابام هستیم و از دل خوشی می خوایم عملش کنند
حالا جالبه یکی از عمه های من امریکا هستش بعد هر چی بگه اینا همه قبول می کنند حالا چون فقط امریکا داره زندگی می کنه یه روز خیلی جالب همین عمم زنگ زده بود به بابام و کلی تو دلشو خالی کرده بود که وای نه اصلا نرو عمل کن دکترای اینجا برای چنین چیزی عمل نمی کنند بیکاری و از این حرفا بعد دو یا سه شب دبگه بی*بی*سی یه برنامه پخش کرد راجع ب همین بیماری که سریعا باید عمل بشه چون اگه بمونه خطرناک میشه و ....و نکته جالبترش این که همون پزشک های امریکایی این تحقیق انجام دادن
خلاصه جونم براتون بگه که کلی از دست این دخالت های بی جا اعصابم خورد شد
خوب زیاد حرف نمی زنم و سعی می کنم به همتون امروز سر بزنم وکامنت های تونو هم تایید می کنم بازم ممنون واسه همه چی
تشکر ویژه نوشت: از رعنا جون و نونو جون خیلی خیلی ممنونم که این مدت بهم زنگ می زدند یا اس ام اس می دادن
رعنا نوشت: عزیزم بابت پیدا کردن شماره اون دکتر هم خیلی خیلی ازت ممنونم
همسری نوشت: عزیزم. قربونت برم بابن این یک هفته که کلی زحمت کشیدی واقعا ازت ممنونم
بعضی ها از هر چی فقط فضولیشو بلدن
خودتو ناراحت نکن
خب من چطوری رمز بذارم نگین جونم؟
خصوصی نداری که
ایمیل بده
آخیییی
ایشالا به سلامتی عمل میشن و خوب میشن زودتر!
خیلی بده که هر کی از راه میرسه یه نظری میده در اینجور مواقع و کاریش هم نمیشه کرد!
سلام عزیزم.خوبی؟
انشاا..که به خوبی عمل می کنن وزودترسلامتیشونو به دست میارن.
این آدما همیشه رو اعصابن اونم تو این مواقع که آدم هزارتانگرانی داره.
با مرمری موافقم شدیییییید...
یکی نیست بگه کسی که مریضه خودش روحیه ش خرابه... پس اقلا تو دهنتو ببند!
ایشالا که به سلامتی عمل میکنن و خوبه خوبه خوب میشن
سلام نگین بانوی مهربان
مرسی از این که به وبلاگ ما سر میزنی
انشاالله به حق این روزها و شبها که دعای همه براورده میشه و هیچکس از درخونه آقا ابوالفضل و امام حسین دست خالی برنمیگرده ... پدر شما هم سلامتیشون رو بدست بیارن و خبرای خوبشو شما بذارین تو وبلاگتون .. شما سرشار از انرژی و خوبی هستید ... سلامتی و شادی براتون ارزو دارم
ای جانم خوشحالم که برگشتی گلم.
این کاسه های داغتر از آش رو خوب اومدی. منم سر عمل یکی از نزدیکانمون همین بلا سرمون اومد. میفهمم چه حسی داره. ما ملت ایران کلا دکتر سرخودیم.
انشالله که بابت هم به سلامتی عمل میکنه و خطر رفع میشه گلم. نگران نباش./
بوس بوس
ای وای از دست بعضی از این جور آدما. مامان منم دکتر بهش گفته باید عمل کنی. حالا من دارم بهش روحیه میدم، خواهرم یه دفعه در اومد گفت نه بابا عمل هم بکنی خیلی فایده نداره
ببین اونا هم مثل خواهر من بد برادرشون رو که نمیخوان از سبک مغزی این حرفا رو میزنند. تو سعی کن تا جایی که میشه بهشون روحیه بدی.
انشاالله که چیزی نیست و به خیر میگذره.
عزیزم ایشالا بابات خوب میشه
از دست اینطور آدما
سلام. نگین جونم خوبی؟ امیدوارم بابات هر چه زودتر بهتر شن و خود امام حسین به وقت این روزا شفا همه مریضا و سلامتی و موفقعیت نصبی خودت و همسری مهربانت و خانواده ات بکنه.
به حرف بقیه گوش نکن فقط دخالت بیجا بلدن.
منتظرت هستیم
منو دعا کن
انشاا... که هرچه زودتر بابای مهربونتو همه بیمارا شفا پیدا کنن. اگه بخوای به هر حرفی توجه کنی و حساسیت نشون بدی که اعصاب واست نمیمونه بذار بگن فقط وقتی رفتن با بابات حرف بزن و نذار تو فکر بره
عزیزم تو این موقعیتها خیلی گیر کردم
میدونی بخاطر شرایط حاکم آدم میترسه و نمیتونه قاطع تصمیم بگیره
ولی خدارو شکر که بابایی خودش میتونه خوب تصمیم بگیره
نازنین از دست اونا هم ناراحت نباش چون اونا هم به نظر خودشون بهترین کارو میکنن و بابایی تو رو دوست دارن
ولی خوب میدونم در مجموع الان داری چی میکشی
منتظر خبرای خوبت هستیم...
سلام نگین جون میشه مشکل بابات رو بدونم؟خودت رو ناراحت نکن عزیزم هرچی که دکتر می گه همون کارو انجام بدید اصلا به نظرات بعضیا اهمیت ندین...
عزیزم بابام پولیپ روده داره
حق داری عزیزم.
نمیدونم چه اصراریه بعضیا توی این مسائل شخصی آدم دخالت کنند؟دقیقا ما همین جریان رو سر عمل جراحی مامان نفسی داشتیم.
یعنی این دور و زمونه آدم غیر فضول کمه اما تو خودت رو آروم نشون بده گلم، فقط باهاشون حرف بزن، حساسشون نکن.
تو این موقعیت هیچ کار دیگه ای نمیشه کرد. به هیچ چیز دیگه هم فکر نکن الا اینکه چه جوری تاثیر بقیه رو روشون کم کنی و حرف پزشکها رو بهشون یاد آوری کنی.
انشاا... زود زود درست میشه گلم. غصه نخور. توکل کن به خدا.
عزیزم سعی کنید نزارید بابات با این جور افراد هم صحبت بشه...اینجور حرف هایی روحیه ش رو خیلی خراب میکنه و اصلا براش خوب نیست. شما هم تا میتونید محیط رو واسه بابات شاد و عالی درست کنید تا احساس بیماری نکنه
امیدوارم پدرت زودترعمل کنه وخوب بشه
این موقعها همه فوق متخصص میشن ومیخان اظهارنظرکنن
گلم این جور مواقع فضولا زود میرن سر پستشون....
غصه نخوریا....
میگم بیماریه بابات چیه؟
انشاله به حق این ایام خوب میشه...
امیدوارم زودی حال بابایی خوب بشه
داشتن یه مریض توی خونه خیلی اعصاب همه رو خورد می کنه
امیدوارم هر چه سریعتر شفا بگیره
سلام امیدوارم پدرتون هر چه زودتر سلامتیش رو بدست بیاره
عزیزم انشالله همه چی به خیر و خوشی تموم میشه . نگران نباش..ولی من متوجه نشدن بیماری پدرتون چیه . به هر حال برای سلامتیشون دعا میکنم ... بوس
انشاله که هر چی خیره پیش بیاد و عمل راحتی داشته باشن.
وووووووی از دست اون اشخاس.دلم میخواد با دستای خودم اینجور آدما رو خفه کنم که رو اعصاب آدم راه میرن و خودشون رو عقل کل میدونن.
اشالله که زودی خوب میشه عزیزم..نگران نباش..
سلام
جوابتو توی وبلاگم دادم
به به منم خیلی دوست دارم
اولین بار همسری یادم داد ولی سرخش نکردم ولی بازم خوشمزه بود
خیلی هم خاصیت داره
مرسی عزیزم
راستش ناراحت شدم بابته پدرت.ایشالا عملش با موفقیت انجام بشه.وای نگو از این ادمایه فضول واعصاب داغون
خدا رو شکر که خبری از خودت دادی نگرانت شده بودم..برای خوب شدن بابات دعا میکنم عزیزم نگران نباش
امیدوارم که حال بابات هر چه زودتر خوب بشه دوستم.
سلام نگین جون.خب شما که میشناسینشون به حرفاشون اهمیت ندین عزیز.عجب بیکارن ها
سلام.خوبی فدات بشم؟چی شده نگین جونم؟خدا بد نده.من نمی دونسم.
نگین جون حال بابات چطوره؟ بیا بنویس..
عزیزمممم خودتو ناراحت نکنننبه حرف بقیه گوش نده
ایشا... بابات زود خوب بشه.
خودت خوبی؟
دلم برات تنگ شده بود
خوبی نگین جان همه چیز روبراهه ؟
ایشالا عمل با موفقیت انجام میشه.
هر چی میکشیم از دست زبان و نفهمی عده ای میکشیم
عزیییییییییزمی
خسته نباشی دختر مهربون بابا
ایشالله عملشون به سلامتی تموم می شه و به زودی سالم و سرحال برمی گردن خونه
بابای منم تابستون اومد اصفهان فتخشو عمل کرد. اون موقع هم هرکی یه چیز می گفت! شنونده باید عاقل باشه بانو
ایشالاه عملش خوب می شه..نگراننباش
سلام خانومی.اره عزیزم حتما توش حکمتی بوده.بازم خدا رو شکر
سلام نگین جون
هر کاری را که خودتون صلاح میدونین انجام بدین
ایشالله پدرت خیلی زود خوب میشه
اون مانتو سورمه ای منم
گلم خوبی؟
چه خبر؟
بابا چطوره؟
کوجائی بابا...
نگین کجایی کلی نگرانت شدم عزیزم. همه چی خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام وب خوبی داری
به ما هم سر بزن
امان از این دخالت های بیجا
دوست بشیم؟
سلام نگین جونی خوبی منم یه دوست جدیدم قبول؟؟؟ راستی امیدوارم پدرت زودتر خوب خوب شه و بیای از سلامتیش بگی
شب چله مبارک و انشالله خوش بگذره [قلب]
سلام نگین خوبم.خدا رو شکر که مامان و بابات کنارت بودن و خوشحالی.امیدوارم حال باباییت روز به روز بهتر بشه
خوبی نگین جان ؟
یلدات مبارک عزیزم ...
کاش یه خبری تز خودت میدادی
عزیزم حالت خوبه؟چرا اینقدر کم پیدا شدی؟ نگرانتم
سلام دوست من. منم مث تو یه وبلاگ صمیمی دارم دوست داشتی بیا