عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

برگشتم

سلام دوست جونی های خودم

الهی قربون همتون برم که انقدر ماه و مهربون هستید

اولا شرمنده که این چند روز نبودم راستش بابام اینا تازه دیروز رفتند همدان

هنوز هم بابام عمل نشده یعنی باید عمل بشه ولی یه آزمایش داده که جوابش 27 آذر میاد و بعد اون دکتر تاریخ عمل میگه 

خلاصه که این یک هفته از این دکتر به اون دکتر از این آزمایشگاه به اون آزمایشگاه و تقریبا هیچ کدوممون اعصاب نداشتیم البته من به خواست همسری مجبور بودم هی بخندم و چرت و پرت بگم تا مثلا به مامان و بابام روحیه بدم

این وسط دخالت بی مورد بعضی از آدم هایی که فکر می کنند عقل کل هستند هم بیشتر اعصابمو خورد می کرد بابای من 8 تا فوق تخصص رفت و همشون باتفاق گفتند باید عمل بشه 

بعد این وسط یه عذه که صد در صد می فهمید کیا رو می گم اومدن نشستن و هی می گفتند نه عمل نکن واسه چیته عمل بی خود خودتو می خوای بفرستی زیر چاقوی جراحی که چی این دکترا هیچی حالیشون نیست و فلانی رفته عمل کرده 10 تا مریضی دیگه گرفته و ..... ت

بابا من و مامانم صبح تا عصر می نشستیم مثلا روحیه می دادیم بهش که هیچی نیست من و همسری هم از تو نت کلی مطلب برای بابام جمع می کردیم و می خوندیم براش که خیالش راحت بشه بعد این کاسه های داغتر از آش عصرها به بهانه سر زدن به بابام می اومدن اعصاب هممونو می ریختن به هم

تازه اگه من یا مامانم هم حرف می زدیم جوری جوابمونو می دادن که انگار ما دشمن خونی بابام هستیم و از دل خوشی می خوایم عملش کنند

حالا جالبه یکی از عمه های من امریکا هستش بعد هر چی بگه اینا همه قبول می کنند حالا چون فقط امریکا داره زندگی می کنه یه روز خیلی جالب همین عمم زنگ زده بود به بابام و کلی تو دلشو خالی کرده بود که وای نه اصلا نرو عمل کن دکترای اینجا برای چنین چیزی عمل نمی کنند بیکاری و از این حرفا بعد دو یا سه شب دبگه بی*بی*سی یه برنامه پخش کرد راجع ب همین بیماری که سریعا باید عمل بشه چون اگه بمونه خطرناک میشه و ....و نکته جالبترش این که همون پزشک های امریکایی این تحقیق انجام دادن 


خلاصه جونم براتون بگه که کلی از دست این دخالت های بی جا اعصابم خورد شد


خوب زیاد حرف نمی زنم و سعی می کنم به همتون امروز سر بزنم وکامنت های تونو هم تایید می کنم بازم ممنون واسه همه چی


تشکر ویژه نوشت: از رعنا جون و نونو جون خیلی خیلی ممنونم که این مدت بهم زنگ می زدند یا اس ام اس می دادن


رعنا نوشت: عزیزم بابت پیدا کردن شماره اون دکتر هم خیلی خیلی ازت ممنونم

همسری نوشت: عزیزم. قربونت برم بابن این یک هفته که کلی زحمت کشیدی واقعا ازت ممنونم 

نظرات 57 + ارسال نظر
مرمری 1390/09/13 ساعت 03:06 ب.ظ http://marmarnevesht.blogfa.com/

بعضی ها از هر چی فقط فضولیشو بلدن
خودتو ناراحت نکن

مرمری 1390/09/13 ساعت 03:17 ب.ظ http://marmarnevesht.blogfa.com/

خب من چطوری رمز بذارم نگین جونم؟
خصوصی نداری که
ایمیل بده

نیلوفر 1390/09/13 ساعت 03:31 ب.ظ http://Nilo0ofar.mihanblog.com

آخیییی
ایشالا به سلامتی عمل میشن و خوب میشن زودتر!
خیلی بده که هر کی از راه میرسه یه نظری میده در اینجور مواقع و کاریش هم نمیشه کرد!

مهتاب 1390/09/13 ساعت 04:05 ب.ظ

سلام عزیزم.خوبی؟
انشاا..که به خوبی عمل می کنن وزودترسلامتیشونو به دست میارن.
این آدما همیشه رو اعصابن اونم تو این مواقع که آدم هزارتانگرانی داره.

با مرمری موافقم شدیییییید...
یکی نیست بگه کسی که مریضه خودش روحیه ش خرابه... پس اقلا تو دهنتو ببند!
ایشالا که به سلامتی عمل میکنن و خوبه خوبه خوب میشن

خرسی 1390/09/13 ساعت 05:25 ب.ظ

سلام نگین بانوی مهربان
مرسی از این که به وبلاگ ما سر میزنی
انشاالله به حق این روزها و شبها که دعای همه براورده میشه و هیچکس از درخونه آقا ابوالفضل و امام حسین دست خالی برنمیگرده ... پدر شما هم سلامتیشون رو بدست بیارن و خبرای خوبشو شما بذارین تو وبلاگتون .. شما سرشار از انرژی و خوبی هستید ... سلامتی و شادی براتون ارزو دارم

خرگوشی 1390/09/13 ساعت 07:43 ب.ظ

ای جانم خوشحالم که برگشتی گلم.
این کاسه های داغتر از آش رو خوب اومدی. منم سر عمل یکی از نزدیکانمون همین بلا سرمون اومد. میفهمم چه حسی داره. ما ملت ایران کلا دکتر سرخودیم.

انشالله که بابت هم به سلامتی عمل میکنه و خطر رفع میشه گلم. نگران نباش./

بوس بوس

شاپرک 1390/09/13 ساعت 08:08 ب.ظ http://www.shaparac.blogfa.com

ای وای از دست بعضی از این جور آدما. مامان منم دکتر بهش گفته باید عمل کنی. حالا من دارم بهش روحیه میدم، خواهرم یه دفعه در اومد گفت نه بابا عمل هم بکنی خیلی فایده نداره
ببین اونا هم مثل خواهر من بد برادرشون رو که نمیخوان از سبک مغزی این حرفا رو میزنند. تو سعی کن تا جایی که میشه بهشون روحیه بدی.
انشاالله که چیزی نیست و به خیر میگذره.

عزیزم ایشالا بابات خوب میشه

از دست اینطور آدما

ملیکا 1390/09/14 ساعت 08:12 ب.ظ http://www.tarahino.blogfa.com

سلام. نگین جونم خوبی؟ امیدوارم بابات هر چه زودتر بهتر شن و خود امام حسین به وقت این روزا شفا همه مریضا و سلامتی و موفقعیت نصبی خودت و همسری مهربانت و خانواده ات بکنه.

به حرف بقیه گوش نکن فقط دخالت بیجا بلدن.

منتظرت هستیم
منو دعا کن

نگین کوچولو 1390/09/14 ساعت 10:56 ب.ظ

انشاا... که هرچه زودتر بابای مهربونتو همه بیمارا شفا پیدا کنن. اگه بخوای به هر حرفی توجه کنی و حساسیت نشون بدی که اعصاب واست نمیمونه بذار بگن فقط وقتی رفتن با بابات حرف بزن و نذار تو فکر بره

سودا 1390/09/16 ساعت 08:39 ق.ظ http://www.anatork.blogfa.com

عزیزم تو این موقعیتها خیلی گیر کردم
میدونی بخاطر شرایط حاکم آدم میترسه و نمیتونه قاطع تصمیم بگیره
ولی خدارو شکر که بابایی خودش میتونه خوب تصمیم بگیره
نازنین از دست اونا هم ناراحت نباش چون اونا هم به نظر خودشون بهترین کارو میکنن و بابایی تو رو دوست دارن
ولی خوب میدونم در مجموع الان داری چی میکشی
منتظر خبرای خوبت هستیم...

sara 1390/09/16 ساعت 09:05 ق.ظ http://www.sara357.blogfa.com

سلام نگین جون میشه مشکل بابات رو بدونم؟خودت رو ناراحت نکن عزیزم هرچی که دکتر می گه همون کارو انجام بدید اصلا به نظرات بعضیا اهمیت ندین...

عزیزم بابام پولیپ روده داره

شیر کوچولو 1390/09/16 ساعت 04:02 ب.ظ

حق داری عزیزم.
نمیدونم چه اصراریه بعضیا توی این مسائل شخصی آدم دخالت کنند؟دقیقا ما همین جریان رو سر عمل جراحی مامان نفسی داشتیم.

سورمه 1390/09/17 ساعت 07:30 ق.ظ

یعنی این دور و زمونه آدم غیر فضول کمه اما تو خودت رو آروم نشون بده گلم، فقط باهاشون حرف بزن، حساسشون نکن.
تو این موقعیت هیچ کار دیگه ای نمیشه کرد. به هیچ چیز دیگه هم فکر نکن الا اینکه چه جوری تاثیر بقیه رو روشون کم کنی و حرف پزشکها رو بهشون یاد آوری کنی.
انشاا... زود زود درست میشه گلم. غصه نخور. توکل کن به خدا.

یکی از اهالی 1390/09/17 ساعت 09:58 ق.ظ

عزیزم سعی کنید نزارید بابات با این جور افراد هم صحبت بشه...اینجور حرف هایی روحیه ش رو خیلی خراب میکنه و اصلا براش خوب نیست. شما هم تا میتونید محیط رو واسه بابات شاد و عالی درست کنید تا احساس بیماری نکنه

یاسی 1390/09/17 ساعت 02:31 ب.ظ http://rozhayeyasi.blogsky.com

امیدوارم پدرت زودترعمل کنه وخوب بشه
این موقعها همه فوق متخصص میشن ومیخان اظهارنظرکنن

سنا 1390/09/17 ساعت 03:02 ب.ظ http://k-eshgh.mihanblog.com/

گلم این جور مواقع فضولا زود میرن سر پستشون....
غصه نخوریا....
میگم بیماریه بابات چیه؟
انشاله به حق این ایام خوب میشه...

غزل 1390/09/19 ساعت 09:45 ق.ظ http://1362ghazaleomid.blogfa.com

امیدوارم زودی حال بابایی خوب بشه
داشتن یه مریض توی خونه خیلی اعصاب همه رو خورد می کنه
امیدوارم هر چه سریعتر شفا بگیره

سلام امیدوارم پدرتون هر چه زودتر سلامتیش رو بدست بیاره

سمیه 1390/09/19 ساعت 03:41 ب.ظ http://mamanepedram.blogfa.com

عزیزم انشالله همه چی به خیر و خوشی تموم میشه . نگران نباش..ولی من متوجه نشدن بیماری پدرتون چیه . به هر حال برای سلامتیشون دعا میکنم ... بوس

باران 1390/09/19 ساعت 07:06 ب.ظ

رضوان 1390/09/19 ساعت 07:20 ب.ظ http://dokhtar0irooni.blogfa.com

انشاله که هر چی خیره پیش بیاد و عمل راحتی داشته باشن.

وووووووی از دست اون اشخاس.دلم میخواد با دستای خودم اینجور آدما رو خفه کنم که رو اعصاب آدم راه میرن و خودشون رو عقل کل میدونن.

محی خانومی 1390/09/19 ساعت 07:59 ب.ظ

اشالله که زودی خوب میشه عزیزم..نگران نباش..

سلام
جوابتو توی وبلاگم دادم
به به منم خیلی دوست دارم
اولین بار همسری یادم داد ولی سرخش نکردم ولی بازم خوشمزه بود
خیلی هم خاصیت داره
مرسی عزیزم

المیرا 1390/09/19 ساعت 09:56 ب.ظ http://limonaz.blogfa.com

راستش ناراحت شدم بابته پدرت.ایشالا عملش با موفقیت انجام بشه.وای نگو از این ادمایه فضول واعصاب داغون

سمیرا 1390/09/20 ساعت 10:09 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

خدا رو شکر که خبری از خودت دادی نگرانت شده بودم..برای خوب شدن بابات دعا میکنم عزیزم نگران نباش

سهیلا 1390/09/20 ساعت 10:57 ب.ظ http://bsoheila.gigfa.com

امیدوارم که حال بابات هر چه زودتر خوب بشه دوستم.

سلام نگین جون.خب شما که میشناسینشون به حرفاشون اهمیت ندین عزیز.عجب بیکارن ها

ستاره و نیاز 1390/09/21 ساعت 09:30 ب.ظ

سلام.خوبی فدات بشم؟چی شده نگین جونم؟خدا بد نده.من نمی دونسم.

هانا 1390/09/22 ساعت 07:51 ب.ظ http://my-fantsy.persianblog.ir/

نگین جون حال بابات چطوره؟ بیا بنویس..

فرفره 1390/09/22 ساعت 09:58 ب.ظ

عزیزمممم خودتو ناراحت نکنننبه حرف بقیه گوش نده

باران 1390/09/23 ساعت 04:06 ب.ظ

ایشا... بابات زود خوب بشه.
خودت خوبی؟
دلم برات تنگ شده بود

خوبی نگین جان همه چیز روبراهه ؟

زهرا 1390/09/23 ساعت 11:53 ب.ظ http://sedayam-kon.mihanblog.com

ایشالا عمل با موفقیت انجام میشه.
هر چی میکشیم از دست زبان و نفهمی عده ای میکشیم

فنچ بانو 1390/09/24 ساعت 09:35 ق.ظ

عزیییییییییزمی
خسته نباشی دختر مهربون بابا
ایشالله عملشون به سلامتی تموم می شه و به زودی سالم و سرحال برمی گردن خونه

بابای منم تابستون اومد اصفهان فتخشو عمل کرد. اون موقع هم هرکی یه چیز می گفت! شنونده باید عاقل باشه بانو

::.. 1390/09/24 ساعت 09:52 ق.ظ http://farzan3h.blogfa.com

ایشالاه عملش خوب می شه..نگراننباش

سلام خانومی.اره عزیزم حتما توش حکمتی بوده.بازم خدا رو شکر

سولماز 1390/09/26 ساعت 04:26 ب.ظ http://20124.ذمخلبش.زخئ

سلام نگین جون
هر کاری را که خودتون صلاح میدونین انجام بدین
ایشالله پدرت خیلی زود خوب میشه
اون مانتو سورمه ای منم

سنا 1390/09/28 ساعت 03:52 ب.ظ http://k-eshgh.mihanblog.com/

گلم خوبی؟
چه خبر؟
بابا چطوره؟

نونو...: 1390/09/28 ساعت 07:13 ب.ظ

کوجائی بابا...

خرگوشی 1390/09/29 ساعت 10:31 ق.ظ

نگین کجایی کلی نگرانت شدم عزیزم. همه چی خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ابی 1390/09/29 ساعت 11:05 ق.ظ http://ebi009.blogfa.com

سلام وب خوبی داری

به ما هم سر بزن

امان از این دخالت های بیجا
دوست بشیم؟

نیاز 1390/09/29 ساعت 05:47 ب.ظ http://www.3390.blogfa.com

سلام نگین جونی خوبی منم یه دوست جدیدم قبول؟؟؟ راستی امیدوارم پدرت زودتر خوب خوب شه و بیای از سلامتیش بگی

شب چله مبارک و انشالله خوش بگذره [قلب]

دوست خوب 1390/09/30 ساعت 03:58 ب.ظ http://zanoneh.blogfa.com

سلام نگین خوبم.خدا رو شکر که مامان و بابات کنارت بودن و خوشحالی.امیدوارم حال باباییت روز به روز بهتر بشه

مینا : ستاره دنباله دار 1390/09/30 ساعت 06:27 ب.ظ

خوبی نگین جان ؟

یلدات مبارک عزیزم ...

کاش یه خبری تز خودت میدادی

یکی از اهالی 1390/10/01 ساعت 01:40 ب.ظ

عزیزم حالت خوبه؟‌چرا اینقدر کم پیدا شدی؟ نگرانتم

زیتون 1390/10/01 ساعت 05:21 ب.ظ http://zeytooneeshgh.blogfa.com

سلام دوست من. منم مث تو یه وبلاگ صمیمی دارم دوست داشتی بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد