عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

تحول در زندگی نگین

سلام سلام 

خوب چرا میزنید می دونم قرار بود تا هفته دیگه نیام اما خوب نشد دیگه ادم که از دو روز دیگش خبر نداره  

خوب اول از همه یه چیزی بگم که وبلاگ آشپزی گروهی راه افتاد به این آدرس  

http://ghazahayema.blogfa.com/ 

دوستای گلم که می دونم دست پخت همتون تکه وRolling Pin حرف نداره اگه دوست دارید جزو نویسندگان این وبلاگ باشید و غذاهای خوشمزتونو دستورشو بذارید تا همه استفاده کنند می تونید به همون وبلاگ برید و برای پست درخواست نویسندگی کامنت بگذارید و یک نام کاربری،نام نویسنده و کلمه عبور برای خودتون مشخص کنید تا بتونید عکس و دستور غذاهاتونو بگذارید.خیالتون هم  راحت باشه که کامنت های اون پست تایید نمیشه 

حتما هم لازم نیست غذاهای عجیب و غریب درست کنید یا مثلا غذاهایی که هیچ کس تا حالا اسمشو نشنیده همین که مثل من و نونو تبحر در درست کردن زرشک پلو دارید می تونید زرشک پلوتونو تزیین کنید و عکسشو بذارید تو وبلاگ تا یه ایده بشه برای بی سلیقه هایی مثل من که از این به بعدغذاهاشونو تزئین کنند اگر هم غذاهای جدید گذاشتید که فبهاBravo  

خوب نمی دونیم دیشب برنامه من و تو 2 دیدید یا نه که در مورد رشد انسان بود.وایی که چقدر من لذت بردم از این برنامه 

همسری نشسته بود جلو تلویزیون و داشت با لب تابش کار می کرد منم که دیدم بفرمایید شام تکراریه زدم من و تو 2 و نشستم این برنامه را نگاه کردمنمی دونم کی بود که دیدم چشمام خیس شده و دارم گریه می کنم. مخصوصا اونموقع که داشت در مورد پیری حرف میزد و اینکه تو بدن چه اتفاقاتی می افته و اونجا که گفت :وقتی که ادم پیر میشه تواناییهاش واسه انجام کارها کم میشه و بعد پیرمرد از پله ها که اومد پایین خورد زمین و بعدش مرگشو نشون داد وایی اینجا انقدر گریه کردم (البته بی صدا) یه چیزی که خیلی ناراحتم کرد این بود که گفت گوش اخرین عضویه که از کار می افته و تا 10 دقیقه بعد از مرگ گوش هنوز هم میشنوه 

یعنی صدای شیون و فریادهای اطرافیانشو ادم میشنوه وایی خدا چقدر سختهمن واقعا به سازندگان این برنامه تبریک می گم چون کارشون عالی بودد واقعا شاید تنها برنامه علمی بود که منو تحت تاثیر قرار دارد و واقعا توی توضیحاتی که می داد ادم وجود خدا را بهتر درک می کرد و من دیشب بسیار متحول شدم بعد از اینکه برنامه تموم شد من داشتم اشکامو پاک می کردم که دیدم همسری داره نگام می کنه 

همسری:گریه می کردی؟ 

من : 

همسری :چرا از دست من ناراحتی؟؟من کاری کردم کسی چیزی گفت 

** از دست این همسری حواس پرت.این همه من گریه کرده بودم نفهمید  

من: برای این فیلمه بود  

همسری : خوب دیگه واقعیت هارو ادم باید قبول کنه  

  

 صبح که بیدار شدم زنگیدم به مامیم 36_13_1.gifو اونم برنامه رو نگاه کرده بود می گفت :"منم دلم گرفت وقتی دیدمش.: 

 بعدشم امروز ناهار هم رفتم خونه خالم اونم می گفت که کلی گریه کرده و همسریش هم حالش گرفته شده بود و اونا هم تحت تاثیر اون فیلم بودند

 

نمی دونم شما هم این برنامه دیدید یا نه و اگه دیدید میشه بگید چه حسی بهتون دست داد

من که تصمیم گرفتم تا اخرین لحظه به همه اطرافیانم محبت کنم و دوستشون داشته باشمSmiley تا اگر یه موقعی خدایی نکرده بلایی سر کسی اومد ادم دلش نسوزه و غصه نخوره که کاش بهشون بیشتر محبت می کردم و اگر خودم هم افتادم مردم یه خاطره خوب تو ذهن همه به جا بذارم 

خدا جون کمکم کن

نظرات 52 + ارسال نظر
تربچه 1389/09/30 ساعت 12:16 ب.ظ http://torobcham.blogfa.com

سلام خانوم گل
اول ارزوی خوشبختی واسه خودت وهمسرت میکنم بعد من دوستام رو لینک میکنم شما هم دوست داشتی لینک کن بازم برمیگردم به منم سر بزن

منم لینکت کردم

فرناز 1389/10/02 ساعت 01:26 ق.ظ http://DailyEvents.blogfa.com

سلام.رمز پست جدید رو میدی؟؟؟ دارم میمیمرم از فضولی

اره عزیزم فرستادم برات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد