عروس کوچولو
داستان زندگی یه عروس کوچولوعروس کوچولو
داستان زندگی یه عروس کوچولودرباره من
می خوام در مورد خاطرات خوب و بد زندگیم بنویسم تا هر موقع که به عقب برگشتم همه خاطرات با جزئیاتش به یاد بیارم
تاریخ عقد :89/5/5
عروسی :89/6/25
ادامه...
روزانهها
همهپیوندها
- چرت و پرت های نیلوفری
- سرایش غزل امید
- خانمی گل و گلاب و آقایی
- به باغ همسفران
- فلفل بانو و نمک خان
- آشپزی گام به گام
- حرف های دل من (رضوان جون)
- دفتر خاطراتی از عاشقانه هام(شقایق جون)
- عاشقانه های من و مستر نفس
- بانو و میرزا
- ♥نـــونـــو ஜ نــانــا♥
- خانه کوچک ما
- سارا و همسری گلش
- خاطرات من و شووری
- وبلاگ گروهی آشپزی ما
- خاطرات من و همسری
- ساغر ۱ دختر ورنا
- زندگی ما
- دنیای رها
- یکی از اهالی
- یادداشت های یک دختر زمستونی
- یک سقف مشترک
- خاطرات من
- طراوت عشق ما
- ناگفته های بارانی
- دنیای من و او
- عروس جوان
- نفس مامان
- مهندس کوچولو
- دنیای تربچه نقلی
- آن روی سکه
- خونه جدید
- شیراز کوک
- شکلات شیرین زندگی
- ویرجینا
- گاهی خوشی گاهی غم
- بهاره و آقای گلش
- بخت سفید
- من و خود من
جدیدترین یادداشتها
همه- دسته گل های نگین بانو
- نگین خواب آلود
- شب یلدا
- نگین بانو با لپ های گل انداخته باز می گردد
- برگشتم
- الوعده وفا
- این روزها
- [ بدون عنوان ]
- عروسی شیراز
- تعجب کردید که دوباره آپ کردم
- نگین بانو شرمنده هستش
- پدر پیر دل شکسته
- یا الان یا هیچ وقت
- از آبادچی تا دوچرخه سواری
- راست میگن مهمون روزیشو با خودش میاره تو خونه
بایگانی
- دی 1391 3
- آذر 1391 1
- مهر 1391 1
- شهریور 1391 2
- مرداد 1391 2
- تیر 1391 2
- خرداد 1391 7
- اردیبهشت 1391 3
- فروردین 1391 1
- اسفند 1390 4
- بهمن 1390 2
- دی 1390 3
- آذر 1390 1
- آبان 1390 3
- مهر 1390 3
- شهریور 1390 10
- مرداد 1390 6
- تیر 1390 4
- خرداد 1390 6
- اردیبهشت 1390 3
- فروردین 1390 2
- اسفند 1389 4
- بهمن 1389 4
- دی 1389 6
- آذر 1389 7
- آبان 1389 6
- مهر 1389 2
- شهریور 1389 7
- مرداد 1389 7
- تیر 1389 5
آمار : 301554 بازدید
Powered by Blogsky
برگشتم
سلام دوست جونی ها
خوبید خوشید؟
من برگشتم ولی هنوز فرصت نشد آپ کنم آخه تا میام بشینم پای نت خالم زنگ می زنه که بیا پیش راستین تا به کاراش برسه
وای نمی دونید ماشالله هزار ماشالله چقدر شیرینه
حتما اگه تونستم امروز میام آپ می کنم و نظرهای همتونو تایید می کنم
چند نفری هم رمزو فراموش کرده بودند اونا رو هم حتما می ذارم
فعلا بای
نگین
1390/06/28 ساعت 09:18 ق.ظ
هاپس زودباش ماچند روز پشت درنشستیم تا اپ کنیا
سلام عزیزم
باشه اشکال نداره رمز نده بهم .فقط پیام دادم واسه خداحافظی دوست خوبم.چون وقتی نصف نوشته ها رو بخونی ولی بعضی هاشون نخونی آخر ضد حاله .دیگه می خوام وبلاگتو حذف کنم از لیستم.انشاالله موفق باشی خداحافظ عزیزم
رمز بهت دادم؟
اوللللللللل.سلام نگین جونی خوبی؟خیلی سرت شلوخه.اومدم حضورم رو اعلام بدارم
آخی عزیزم از طرف من ببوسش
نگین جون اگه تونستی عکس جدید از راستین واسم بزار.
:)
میگم چرا خاله های ما هی به ما میگن بیا بچه رو بگیر :))
ای شالله نی نی تو نگین جونم
اونوخ هی نگار باید پاشه بیاد اصفهان
چه عجب برگشتی...به منم که رمز ندادی
رسیدن بخیر تو هم که شدی نگین پولو...منظورم خواهر مارکوپولوئه...نی نی تون خوبه؟ خوش به حالتون...ما که چشممون به در سفید شد تا رمز بدی خواهر
سلام عزیزم. من وبتو خوندمو لینکم شدی. میشه شما و بچه ها یسر به من بزنید و منو واسه مشکلم راهنمایی کنید؟؟
سلام عزیزم .رمز پست قبلت همون قبلی هست؟
من یه دونه از چند ماه پیش ها دارم ازت.
من رمز ندارمممم جیگرررررر
سلام عزیزم خوش اومدی.من که رمز نداشتم و ندارم و احتمالا نخواهم داشت
حالا محض احتیاط ادرسمو تو خصوصی واست میزارم شاید خدارو چه دیدی رمز اومد توش ییهویی.شوخی کردم عزیزم ندادی هم اشکالی نداره
سلام نگین جونم خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چه خبرا؟؟؟؟
من برگشتمااااا
تبریک میگم که خاله زاده ات به دنیا اومده
خواستگاری هم خیلی جالب بود
دوست دارم
مواظب خودت باش
نازی بچه داری کردن شروع شد.... خوبه یه تمرینه واسه نی نیه خودت...
خوش به حالت که یه نی نی گولو میبینی هر روز ما که
حالا حالاها نمیتونیم نی نی ببینیم:(
سلاااام نگینی جونم رسیدن به خیررررر
امیدوارم خوش گذشته باشه .
ای جووووونم راستین من که گفتم عاااااشق بچه ام.ببوسش خانومی
نگین جون دلمون واست تنگ شده چرا اینقدر دیر به دیر آپ میکنی. برامون از مسافرت و عروسی چیزی نگفتی. از سالگرد ازدواجت.
عزیزم شرمنده ببخشید
از طرف من راستین کوچولو رو کلی ماچ کنننننن
منتظرم آپ کنی
بازم ممنون عزیزم
نگین جون سلام:
عزیزم به من هم رمز می دی؟ پست نصفه نصفه بدم می یاد از کل ماجرا عقب می افتی!