سلام به همه دوست جونی هام
بازم شرمنده که دیر شد راستش چند وقتی گرفتار بودیم
با اومدن راستین کوچولو همون روز مامان بزرگم و خواهرم اومدن اصفهان
و خوب این چند وقت من اکثر روزها مشغول غذا درست کردن بودم چون دو سه روز بعد از اینکه راستین اوردن خونه زردی گرفت و بردنش بیمارستان واسه همین من هر روز غذا می دستیدم و می فرستادم بیمارستان
از اوضاع احوال همسری بگم که هر روز دلش برای راستین تنگ میشه و میریم اونجا بهش سر میزنیم و کلی می شینه عاشقانه نگاش می کنه
حال خالم هم خدا رو شکر خوب شده
راستی یه خبر بامزه
قبل از به دنیا اومدن راستین با همسری داشتیم تو پارک رجایی قدم می زدیم و خیر سرمون از هوای آزاد لذت می بردیمخیلی هم عادی و معمولی بودیم یعنی از حرکات جلف خبری نبود
یه آقاهه با قیافه فوق العاده کریه اومده به همسری میگه خانم چه نسبتی باهاتون داره
همسری: شما؟
آقاهه:ما از ا*م*ر*ب*ه*م*ع*ر*و*ف هستیم
همسری هم فوق العاده عصبانی برگشت گفت :خانوممه مشکلی هست؟؟؟؟
آقاهه: از کجا معلوم
همسری: ببین اقا من خودم مدرس دانشگاه هستم می دونم چطوری باید رفتار کنم
آقاهه که دید ضایع کرده دستشو آورد جلو که با همسری دست بده گفت: پس با هم همکار هستیم
همسری: همونطوری که دستش تو جیب شلوارش بود: فکر نمی کنم ما با هم همکار باشیم و دست منو کشید برد
و این شد که از پارک زدیم بیرون و رفتیم سوار ماشین شدیم به قول همسری میگه هر چی کمتر بیای بیرون اعصابت کمتر خورد میشه
حالا من موندم یارو چقدر احمق بوده آخه معمولا هر کسی ما رو می بینه میگه خیلی شبیه هم هستید و حتی خیلی ها فکر می کنند خواهر و برادریم
حالا خوبه عادی داشتیم راه می رفتیم و از ماچ و بوسه خبری نبوده
و اما سوتی دیگه ای تو آسانسور:
چند وقت پیش رفته بودیم پاساژ کوثر و رفتیم داخل آسانسور که آهنگ سلطان قلب ها رو گذاشته بود و کسی هم داخل اسانسور نبود ما هم همینطوری شروع کردیم تانگو رقصیدن آخرش دیدیم نوشته: آسانسور مجهز به دوربین مدار بسته می باشد
بعد اومدیم بیرون نمی دونم من حس کردم اون آقاهه که تو اطلاعات نشسته بد داره نگاه می کنه یا واقعا داشت بد نگاه می کرد
خوب اینم از احوالات ما
فعلا تا بعد
بچه ها تو این شبها ما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید من که شب نوزدهم همتونو دعا کردم التماس دعا
بعدا نوشت: تا اونجایی که تونستم نظرات تایید کردم حدود 10 تا دیگه مونده تایید نکردم تا فردا اونا رو هم تایید می کنم
نگار جون نمی شه حالا ماهم این آقا راستینو ببینیم دلم داره اب میشه خوب اگه امکانش هست که رمز داشته باشم

عزیز دلم شرمنده نمی شناسمتون نمیتونم بدم
چرا بد نگاه کرده..لذت برده از رقصتون
وااااااااای نگین جون یعنی طرف در حین انجام وظیفه یه رقص تانگو مجانی هم دیده
کلی خندیدم با این سوتی که دادید
یه دقیقه نمیشه شما رو تنها گذاشت خب اینجا خانواده نشسته یعنی چی آخه؟ایشاله همسری بچه خودشو بغل کنه ایشاله خودت مادرشی مادر جان
والا من موندم پله چه ایرادی داشت که آسانسور اختراع کردن
سلام
همسریت خوب جوابش رو داد واقعا اینجور آدما کمبود دارن
تقصیر خودشون چرا اینجور اهنگا میپخشونن؟
همینو بگو
سلام عزیزم اسمش قشنگه قدمش مبارک باشه براتون . توی تهران خیلی وقته دیگه از این گیرا نمی دن چون احتمالا" کتک زیاد خوردن. ایشالله نی نی خودتون
سلام خانوم گل عجب ادمی بوده اون اینقدر بدم از این جور ادمایی میاد که اصل رو ول میکنن میچسبن به فرع دلشون خوشه امر به معروف هم میکنن ایششششششالا نی نی خودت عزیزم سوتی هم خیلی باحال بود خودشو اینجوری نشون داده ولی کلی حال کرده با رقصتون مثل همیشه دوستت دارم مواظب خودت باش

سلامممممممممممممممم نگین جونمممممم

دسته گلت درد نکنه خانمی کدبانو
اخییییییییییی پس همسریت عشق بچست آره؟؟
ان شالله به وقتش مال خودتون و بغل کنید جیگری
اخیش کیف کردم .باریک الله به همسریت .خوب حال طرف و گرفت
الهی من قربونه این ماجراهای اسانسوریتون برم . ای خدا فکر کن یارو اگه دیده باشه چه قدر خندیده
من که همیشه برای خوشبختیت کلی دعا می کنم عزیز دلمممممممم .
بوسسسسسسسسسس یه دنیا
سلام شقایقم
اووووو چه جور خوشدشو واسه بچه می کشه
به خدا خیلی زور داره آدم با شوهرش بره بیرون بیا گیر بدن
خوب شد اونجا نیومدن بگیرنمون
الهی که خوشبختی خودتون همپایدار باشه
عجب بابا. بعضیا یک کم خل تشریف دارنا دور از جون شما. یکی نیست بگه مردک مگه زن و شوهر باید همه جا شناسنامه همراهشون باشه.
شما دو تا که باز با آسانشور سوتی دادین
خیلیم دلش بخواد
عزیز هم از اینکارا زیاد میکنه یهو ماشینو نگه میداره وسط خیابون میگه تا بوس نکنی نمیریم...
آفرین به این عزیز خان
آخی همسری هم مثل اینکه خیلی نی نی دوس داره هااا
یه فکر به حالش بکن زودتر!
ای ول رقص تانگو! نگهبانه کلی فیض بردههههه
الهی قربون سوتی هاتون برم کلی کیف میکنم وقتی تو و شوهرت خدای سوتی هستید.

چه حالی میده وقتی نهار درست میکنی میفرستی واسه بیمارستان کلی ثواب میکنی. دمت گرم.
مرسی که دعامون میکنی.
قربونت برم عزیزم
من کاری نمی کنم فقط دارم محبت هایی که در حقم کردن جبران می کنم
پس حسابی سرت شلوغه آره؟خوشبحالت یه نی نی تو خونتون دارید از طرف من دستشو ببوس...زود زودم بیا آپ کن آخه دلم واست تنگ می شه خوب
ای وای چه آدم بیکاریییییییییییییییی

رخیلی بامزه بوددددددددد
امر به معروفش نگرفتههههههه
/اسانسو
آقاهه کلی خوش بحالش شده بود. یه وقص تانگو هم دیده بود مگه بده؟؟؟
همسریت واقعا جواب خیلی عالی ای به اون آقا داد
این نگاههای عاشقانه جناب همسر به راستین رو جدی بگیر
آخه تو اسانسور جای تانگو رقصیدنه؟؟؟
وای په سوتی دادی تو اسانسور
فکر کنم نی نی ها مون نزدیک به هم به دنیا اومدن قدمشون خیر باشه براتون
اول اینکه اه اه آدمای کثیف فضول که نمی ذارن مردم آرامش داشته باشن. اصلا به فرض که هییییچ نسبتی هم نداشته باشید. وقتی دارید عادی راه میرید بیجا می کنن میان گیر مدن!
ولی جدای از شوخی کارشما خیلییی هم قشنگه. همین چیزا باعث میشه آدم احساس جوونی بکنه. ادامه بدید
نگین جونممم شما نمیشه یه بار فقط یه بااار برید تو آسانسور و سوتی ندید؟
lمبارک باشه نگین جان ایشالله قدمش خیر باشه
من رمز ندارم که
سلام عسیسم



نماز روزه هات قبول
آخی حسابی خسته نباشیس نگین جونم. انشالله نی نی خودت.
وای ببین همسریت نی نی میخوادا روش نمیشه بهت بگه. خب یه حرکتی از خودت نشون بده دیگه
ایول شما دو تا هم که هیچ آسانسوری رو از الطافتون بی بهره نذاشتید. خیلی باحال بود. خوشمان آمد بسیییییییییییییییییییییی
اه اه اینقدر بدم میاد از این آدما که به کاری که بهشون مربوط نیست سرک میکشن. آخه بگو به تو چه که اومدی جلو. شیطونه میگه بزنم تو سرش بشه دلمه
سلام گلم روزه نماز تو هم قبول خانم معلم
سلام چه اتفاقایی میوفته ها
یکی نیست بگه به توچه اخه؟؟؟
من اینجوری شدم
بازم به شما که پیشگیری کردید
شما نمیتونین تو آسانسور صاف وایسین بچه!؟
راستی من و همسری رو یه بار تو پارک رجایی گرفتن!این چیزا تو این مملکت اگه اتفاق نیفته غیر عادیه نگین بانو
ممنونم در مورد توصیه خوبت واسه شستن حوله
سوتی هاتیون باید همیشه اسانسوری باشه خو یه جای دیه هم یه سوتیه دیگه بدین
ای جونم
.خوشم میاد که تو اسانسور نمی تونید بدون سوتی باشد پس همیشه برای دل شاد کردن ما هم که شده سوار اسانسور شید پلیز
چشم زین پس بیشتر سوار آسانسور می شویم
دیگه تو اسانسورم نمیزارن مردم راحت باشن ، کم مونده تو دسشویی ها هم دوربین بزارن
حالا اشکال نداره دفعه دیگه تو اون پاساژ پیداتون نشه یا اون ماموره نباشه، فک کن اگه رفت هباشه این قسمت فیلمشو داده باشه بیرون بازار سی دی فروشها رقص تانگو ایرانی در اسانسور
اخه چرا احساساتتون رو کنترل نکردین
راستی اون اقاهه هم فک نکنم واقعا مامور بوده خواسته الکی بگه تا پولیچیزیبگیره ازتون به بهانه اینکه اگه واقعا دوس باشین مثلا ازادتون کنه واینا..من اگه بودم الکی هم شده می گفتم بزار پلیس زنگ بزنم بینم راس میگی یا نه
حتما همین کار می کنم
والا اون لحظه به قدری عصبانی بودیم که هیچ چیز دیگه به ذهنمون نمی رسید
آخی سوتیتون بامزه بود....
ایشالا بچه ی شما خانمی...
التماس دعا...
سلام نگین جان
ایشالله مامان شدن خودت
شما با این آسانسور چه سوتی های میدید
من فکر کنم همسری بشتر از این که دلش واسه راستین کوچولو تنگ بشه میخواد مخ تورو بزنه مامان بشی

بعدشم ما از این به بعد دعا میکنم که دیگه هیچوقت شما تو آسانسور تنها نمونین
نگین جون کامنتم ثبت شد؟
سلام
یادم رفت آدرسمو بذارم
سلام عزیزم.خوبی؟
اه اه حالم بهم خورد ازاین همکار همسریت!!!!!خدا ب دادمون برسه.
حالا کدوم پارک بودید که ما از اون ورا نریم
فقط رقصیدید؟؟؟خوبه ادامه ندادید.
میگم شما اصلا سوارآسانسور نشید خب.
سلام قربونت تو خوبی خانومی

پارک رجایی
نه دیگه فقط رقص بود تازه اونم نصفه موند
خودمونم همین تصمیم گرفتیم
تانگو؟




اونم تو آسانسور؟
خیلیییییییییییییی دمتون گرم
اون آقاهه چپ چپ بهتون نگاه نمیکره بلکه بهتون حسودیش میشده که چه عشقولانه هائی هستین
شایدم مثل اون امر به معروفیه فکر میکرده دوستید و میخواسته نهی از منکر بکنه .

شایدم کلا چشماش چپ بوده
نی نی خاله هم مبارک
سلام عزیز دلم


راستین خیلی بامزه و خوشکله حق داره همسریت.
ان یارو تو پارک دیووانه تشریف داشتن و بهترین جواب را همسریت داد.دستش درد نکنه
نگین جانم تو اسانسور حواست بیشتر جمع کن!!!!!
ماهم دعا کن
الهیییییییییی الان حال نی نی خوب شده؟ میگم که خوشبه حال اقایی که شما ها رو دوو دوربین دیده چه فیضی برده
نکن دختر جون نکن این کارارو ببین کی بهت گفتما
حال نی نی الان خوبه؟زردیش برطرف شد؟

امیدوارم خدا یه نی نی خوشمل هر وقت خودتون خواستین بهتون بده که همسریت دیگه بشینه نی نی خودتون رو عاشقانه نگاه کنه.
واااااااااااااا،حالم بهم میخوره از این آدما که همش ادای آدم خوبا رو در میارن و فکر میکنن اگه به همه گیر بدن،مردم میگن چقدر طرف مسئولیتش رو خوب انجام میده .
به نظرم از این به بعد از پله استفاده کنید واستون بهتره...
والارضوان جون بهتر شده ولی خوب خوب نشده
مرسی گلم همچنین قسمت شما بشه
واه واه نگو که منم دلم خونه ازشون
خودمونم تصمیم گرفتیم بیشتر از پله استفاده کنیم برای سلامتی روح و جسممون هم خوبه
سلام دوست گلم اگه خواستی تو ختم قران وبلاگی من شرکت کنی 1سر بیا وبلگم و 1جز بردار امیدوارم که حاجتهات همه تا سال دیگه این موقع براورده شده باشه عزیزم...منتظر حضور گرمت هستم[چشمک][لبخند]
بسلامتی عزیزم. امیدوارم نی نی تون زودتر خوب بشه.
میگما... داشتم فکر میکردم شما دو تا اینقدر باحالید در سوتی دادن بچهتون چه شود... فکر کنم تا بیاد تو فامیل و دوست و آشنا معروفتون کنه
همیشه شاد باشید عزیزدلم و برای شادی ما هم دعا کنید[گل]
نگین جونم اگه همسرت از راستین کوچولو خوشش اومده پس دیگه این دفعه نوبت شماست
خسته نباشی عزیزم از کدبانوگری
حالا بذار این راستین از آب و گل در بیاد؟
به به چه خانوم هنرمند و خوبی.....خسته نباشی عزیزم....

اینجور که معلومه فعلن سرتون گرم شده حسابی....
خدایا مارو از شر این ......(جای خالی رو خودتون به دلخواه پرکنید!) نجات بده...آمین!
میدونی نگین جون...آسانسورها هم گناه دارن...حوصله شون سر میره....باید به فکرشون بود
الهی آمین
موافقم
اینقده به سوتیاتون خندیدم که نگو
حالا خوبه آسانسورش شیشه ای نبوده
وای نگین جونم من عاشق همین سوتی هاتم بخدا راضی نیستم ضایع بشید ولی خدایی خیلی باحالید خیلی خوشم اومد
ایشالله همیشه خوش باشید با همسری
ناراحت کننده اس اما اگه من بودم بی خیالشون کلی خوش میگذروندم تا چششون دربیاد!