سلام سلام صد تا سلام
خوبید خوشید سلامتید چه خبرا من نبودم چند وقتی همه غوغا کردند ها
خوب بریم که خیلی حرف دارم و البته کلی کار
خوب اول بگم از همدان که حسابی بهم خوش گذشت و مهمتر از همه این که تونستم یکی از دوستای وبلاگیم یعنی خرزنه را برای اولین بار ببینم چهارشنبه هفته گذشته ساعت 6 وای مثل این دوست دختر دوست پسرا هست واسه اولین بار می خوان همدیگرو ببین دل تو دلم نبود
خلاصه من ساعت 6 رفتم و خرزنه جون ساعت 6:15 البته خوب راش نسبت به من یکم دور بود خلاصه که واییی چقدر خانوم و دوست داشتنی همون دقیقه اول که دیدمش خیلی باهاش احساس راحتی کردم و انگار نه انگار که همین الان دیدمش انگار که 100 ساله می شناسمش خلاصه زحمت کشید یه بستنی خوشمزه
مهمونم کرد بعدم رفتیم یه کم قدم زدیم و کلی گفتیم و خندیدم و درد دل کردیم
تا دیگه همسریش کارش تموم شد و با هم رفتند و من خیلی دوستش دارم الان و از این به بعد هر دفعه برم همدان حتما بهش سر میزنم
بعدشم تو راه برگشت به خونه یه دسته گل میخک برای مامانم خریدم و رفتم خونه بهش دادم
من همینطوریم دیگه یه دفعه جو یه کاری میگیرتم که باید انجامش بدم
دیگه چند روزی که اونجا بودم خیلی بهم خوش گذشت
اما همین طور که نگین می شناسید که هر جا بره باید یه سوتی ده این دفعه یه سوتی خیلی خیلی خفن دادم
آقا خونه مامان بزرگم ودیم که من به همسری اس ام اس دادم که اگه ندا(یکی از دوستای صمیمیم) خونه زنگ زد نگو من همدانم وقت نکردم برم ببینمش ممکنه ناراحت بشه آقا به جای اینکه برای همسری بفرستم فرستادمش برای همون نداالبته وسط راه فهمیدم و کنسل کردم اما فکر کنم رفته باشه یعنی بدبخت عالم شدم
حالا چرا نمی خواستم ببینمش آخه گفته بود براش ار اصفهان یه چیزی بگیرم هر موقع رفتم همدان براش ببرم منم خوب یه دفعه تصمیم گرفتم برم همدان نرسیدم برم اون چیزی که می خواست بخرم گفتم حالا یه موقع فکر نکنه نخواستم براش بگیرم و اینا مثلا اومدم خراب نکنم که اگه اس ام اس بهش رسیده باشه گند زدم
از اون موقع هم جرات نکردم زنگ بزنم بهش
به نظرتون آیا من بدبخت شدم یا خیر؟؟؟
خوب اینم از سوتی نگین بانو
بد یه اتفاق بامزه آقا از بس من راه رفت هی غر غر کردم که وای مردم تو اوتوبوس کمرم درد گرفت و اینا بنده خدا بابام که رفته بود برام بلیط بگیره از این VIP ها گرفته بود که گویا تازه سرویس هاشو برای همدان گذاشتند چون قبلا من چند بار پرسیده بودم نداشت خلاصه وقتی می خواستم سوار بشم طبق معمول همیشه چشمام اشکی بود رفتم بالا شماره صندلی منم از این های بود که تک صدلی هستند که دیدم یه پسر جوان نشسته با همون بغضگفتم :آقا شماره صندلی شما چنده؟؟
اونم خیلی مودب بود گفت : مال من 4 هستش ولی اونجا کنار یه خانوم باید بشینمم اگه اشکال نداره شما اونجا بشین منم رفتم نشستم صندلی شماره 4 و داشتم دوباره گریه می کردم (بچه ننه خودتی هااا) که دیدم دوباره آقاهه دولا شده میگه خانوم اگه ناراحتید اینجا، بشینید سر جای خودتون من یه جا دیگه رو پیدا می کنم
طفلک فکر کرده بود من برای جام دارم گریه می کنم
خوب اینم از این
دیروز همسری داشت ارگ می زد برام و منم جو گیر شدم براش می خوندم و می رقصیدماین همسری هم جو هومن خلعتبری گرفته بودش می گفت اینطوری بخون اونطوی بخون و از این حرفا که یه دفعه دیدیم در می زنن من که سکته کردم
گفتم حتما همسایه ها اومدم سر وقتمون
که دیدم نه خیر مادر همسری بود اومده بود بهمون سر بزنه
خلاصه بد از این که رفت دوباره همسری زد و من خوندم
خلاصه امروز صبح رفتم تو بالکن دیدم خبری از اون کبوتر که اومده بود تخم گذاشته بود نیست یعنی تخمش هم نبود در حالیکه تازه جمعه تخم گذاشته بود حالا من چند تا احتمال میدم شما بگید کدومش درسته
1- دیروز که داشتیم با همسری می خوندیم کبوتره با خودش گفته اینجا دیوونه خونه هستش تخمشو برداشته و در رفته
2- به خاطر صدای زیبای من کبوترسقوط کرده پایین و تخمش هم افتاده روش
3- باز هم به خاطر صدای زیبای من جوجه کبوتر دو روزه از تخم اومده بیرون و با مامانش زمانی که ما خواب بودیم پا به فرار گذاشتند
حالا اینو تعریف کردم خدا به دادم برسه با نونو
فعلا که سر گوپی ها حسابی توپش از دستم پره خوب اخه نونو جان عزیز دلم
من چکار کنم که اون گوپی قد و قوارش کوچیکه ولی همزمان می تونه سه تا ماده رو ساپورت کنه هان؟
خوب امشب یه برنامه سورپرایز برای همسری دارم برم که کلی کار دارم بعدا میام تعریف می کنم که چکار می خواستم بکنم
اینم از ایمیل هام
البته یه کم دیره برای این ایمیل اما خوب جالبه
از کجا چه خبر ؟
..............
ساعت چنده ؟
جدید یا قدیم ؟
به مدت 6 ماه این جمله رو همه خواهیم شنید
...............
یارو صبح با اهل بیتش اومده بودن خونمون عید دیدنی تا ظهر داشتن شیرینی و اجیل و میوه میخوردن. بابای بدبخته ما هم یه تارف زد که ناهار هم در خدمت باشیم اونا هم گفتن باشه دیگه چی کار کنیم!!! خلاصه ناهارشونم خوردم عصر رفتنی کیفه دخترش جا موند زنگ زدیم گفتیم بیاین ببرید دیدیم شب دوباره با ایل و طایفش اومدن واسه شام
...............
آقا جاده ها به شمال بسته ست از ترافیک... پروازا به جنوب تموم شده... ارمنستان مرزشو بسته از هجوم مسافر... کشورای همسایه کلا پر شدن... آسیای شرقیم که قُرق ایرونیا شده... من موندم اینا میخوان برگردن مملکت جا میشن؟
...............
رفتم شلوار جین بخرم، اولی رو پرو کردم یه نمه تنگ بود. فروشنده گفت: یه نمه بپوشی جا باز میکنه! دومی رو پوشیدم یه نمه گشاد بود. فروشنده گفت: چیزی نیست یه نمه آب بخوره تنگ میشه
...............
سال 12 ماه خونه هم نمیریم، اونوقت عید که میشه صبح یه سری پا میشن میان خونمون غروبش ما میریم خونشون
نظر من کو
نظر قبلیم؟
هان؟؟؟
نظرمو پس بده
نظرم کو
احتمالا اس ام اسه نرفته! چون اگه من جای ندا بودم و اس ام اس رو میگرفتم پا میشدم میومدم خونه مامانت غافل گیرت کنم
عزیزم ببخشید یکم دیر نظر قبلیت تایید شد اما همین قبل از اینکه اینو بدی تاییدش کردم
خدا کنه
ey namard



baz ke sar nazadi
عزیزم یکی یکی
eyyyyyyyyyyyyyy jaaaaaaaaaaaan
سلام نگین جونم
پس ناراحت نباش.

مرسی از پیامت تو وبم.
خوشحالم برگشتی دوباره و امیدوارم حسابی خوش گذشته باشه.
بنظرم فکر نکنم رفته باشه اسمس
در مورد تخم کبوترهم میگم شاید نظریه ۳
مواظب خودت باش خانمی
خواهش می کنم قربونت برم
پس نظر تو گزینه ۳ هستش
سلام نگین جون
عکس همستره هست که.
شوشو گرفتتش توی دستش و داره لهش میکنه.
اگرم همستره خودمو میگی که وقتی دیدم بچه هاشو هم خورده و سرشونو کنده دادمش به یکی از دوستام.
راست میگی اوندفعه عکس بار نشده بود ندیدمش
نه عزیزم چرا بدبخت شده باشی؟ اگه ندا یه دوست واقعی باشه درکت میکنه. البته حتما ناراحت میشه ولی میفهمه که چرا این کار رو کردی
امان از دست سوتی های نگین.
خدا کنه
اول اینکه کلی سر سوتیت که برا ندا اس دادی خندیدم تهههههههههههههههههه سوتی بود یه سوتی گنده






















چه کنم دیگه سرنوشت نگین با سوتی رقم خورده
چه پسره پر رو بوده و شوما هیچی بهش نگفتی باید موهاش رو میکشیدی و میشستی سر جای خودت





















از قدیم گفتن حق گرفتنی است.....




بابا اونوت اگه اون پسره پیش دخمله می نشست امکان داشت اسلام به خطر بیفته
در مورد خوندنت الهی بمیرم برای همسایه هاتونا


خوب خواهر من مگه ازار داری
اون قضیه شلوار جین خداییش فروشنده ها همینجوری هستن



حال کردی
سلام عزیزم.
اس ام اس که حتما رسیده خیالت راحت هههههه
تو هم مثل من یه دوست وبلاگیت رو دیدی .
بایت دلداریت ممنون
بله خیلی هم خوش گذشت
وای نگین ترکوندیا =)))) عاشقتم با این سوتیات:))
سوغاتی من کو
من کلا یه بار همدان رفتم اونم خیلی بهم خوش گذشت
منم فکر کنم اون تخماشو برداشته و در رفته =)))
واسه همسریت چه سورپرایزی داری هان:-؟ بگو واسه آینده مان شاید خوب باشد =)))برم که کلی کار دارم خدافظ شما kiss & hug & love امضا خانومی
راستی رسیدنت بخیر
والا سوغاتی شما جا موند تو مغازه انشالله سری بعد میارم
پس تو هم این نظریه قبول داری
میام حتما تعریف می کنم چه سوتی دارم
قربون خانومی خوبم برم
نوشته هاتو خیلی دوست دارم نگین بهم انرژی می دی
قربونت برم منم وقتی می بینم میای تو وبلاگم و نظر می ذارید انرژی می گیرم عزیز دلمی
vooy ajab sooti eftezahi :))
ishalla ke nareside:))
khodai hichjore ham nemishe masmalish kard:))
الهی قربونت برم خانمی
از این به بعد زود زود بیا همدان
حتما تمام سعیمو می کنم
اگه گوشیت نوکیاس و اسمست تو اوتباکست موند که نرفته
حالا ریپورتش نیومد مگه؟
تو اتوبوس چرا گریه کردی؟
نوکیا نیست سونی اریکسونه ولی تو قسمت اوتباکس رفته بود
فقط نوشت کنسل شد
چون داشتم از مامانم اینا دور میشدم
برا چی من تو پیوندهای وبلاگت نیستم؟
نگین جون اول اینو بگم ما یه کلام گفتیم از رو کنجکاوی رفتیم این ماهی ها رو دیدیم خیلی کوچمولو بود این نونو بل گرفته!!:)
خانوم ی آقا واسه منم باید برقصی اومدمااا با هم برقصیم.. من عاشخ رقصم
راستی بابت سوتی هم نکران نباش :) پیش میاد واسه همه:)
عزیزم قربونت بلم من
کلی دوستت دالم
چشم عزیز دلم حتما برات می رقصم
هزارتا دوست دارم عزیزکم
سلام نگین جان...
دلم برای خودت و وبلاگت تنگیده بودش...
رسیدن بخیر خانوم.
وای از این سوتی ها منم زیاد میدم اما اگه سریعا کنسل کرده باشی اس ام اس خالی فرستاده میشه گمونم...امیدوارم نرسیده باشه بهش.
وای خدا فک کنم ۳ اتفاق افتاده باشه...
خدا کنه نرسیده باشه
خدا کنه اتفاق ۳ باشه که باعث ار خیر هم شده باشیم
پس مشغول بشوور بسابی؟؟؟
خسته نباشی خانوم وی آی پی
واسه اون کبوتری هم گزینه شماره 3 صحیح است
چه بشور و بسابی هم
ممنون بابت نظر ارزشمندتون انشالله که همون باشه
نگیننننن عجب سوتی دادیییییییی.واییی
کیلیپت کی میا
آخی چه خوب که مامانتینا رو دیدی وچه خوب که یکی از دوستای مجازیتو دیدی.... وااای خییییلی سوتیت در مورد ندا دوستت خفن بوده اگه دختر باحالی باشه که حتما هست چون با تو دوسته
به دل نمیگیره...
سورپرایزتم بیا زودتر بگو فضولیم گل کرده....
آخ آخ که من چقد از این سوال ساعت جدید و قدیمبدم میاد مردم مقاومت میکنن خودشون و با شرایط جدید وفق ندن....
یکم عجله نکن میام میگم
من که دلم می خواد طرفو خفه کنم اگه ازم چنین سوالی بپرسن
همیشه خوش باشی خانمی
قربونت
هر 3 تا گزینه صحیح است
سلام عزیزم. منم خیلی دلم میخواد دوستای وبلاگیم رو ببینم
کاش میشد.

سوتی باحالی بود. منم ازین سوتیا زیاد دادم. بزن دنده بی خیالی بابا
سورپرایزت چی بود؟؟هان؟ زود بیا بگو.
راستی در مورد پرنده ها فک کنم مورد دوم درست باشه
ممنون خودم هم فکر می کنم همون گزینه درست باشه
سلام...



مطمئن اصلا هم به دلت بد راه نده که نرفته...اینم که ندا نزنگیده و یا به روت نیاورده میخواسته خودت قشنگ خجالت بکشی...













یه ذره عاطفه داشته باش...












اگه دسته گل رو نمیبردی راهت نمیدادن خانوم خانوما...بی خبر رفتی...میخوای گوسفندم بکشن واست...
اس هم که مطمئن باش رفته...
ماشالله خانمی ندا جون به من رفته...
چه بچه ننه...بیا برو شیرت بخور هانی...
حتما تو حکم حمیرا رو داشتی جناب همسر هم حسن جون...
نگین بازم...
اون گوپی بیچاره کافی نبود به جون این کبوتر هم گیر دادی...
جدی تو کلا با حیوانات اهلی غیر اهلی جاندار غیر جاندار...کلا تو مشکل دار...
بعدم خانوم مگه من دروغ میگم...اصلا بگو ببینم اگه همسریت بتونه ۱۰ مونث رو اداره کنه شما اجازه میدی...
حتما سورپرایزت سفر دوباره به همدان میباشد...
این بار در یخچال بالا تخم مرغ...
خوب برم که کامنتم بیشتر شبیه دفترچه یاداشت شد...
ببین چه نکته بینم...
سلام رو ماهت
منتها از اونجایی که رو دار تشریف دارم می خوام به خودم بقبولونم که نرفته تا بلکه این وجدان را راضی نگه دارم

والا شیرم تموم شد گفتم بیام یکم تو نت



برای خودم هم سوال شده که چی شد

والا خودمم فکر می کنم رفته
خدا رو شکر اون اس ام اس به تو ندادم وگرنه روزگارم سیاه بود
والا بیشتر صدای من شبیه به ماعی زاده بود تا حمیرا
بابا والا دیگه سر کبوتر من بی تقصیرم
نه بابا اگه بخوام دوباره برم همدان باید با طلاق نامه برم و دیگه نیام
آفرین بر تو نونوی نکته بین
الهییییییییی
وای خونه بابا چقدر خوش میگذرهههههههه...
با هیچ کجا نمیشه عوضش کرد خونه بابا
به به سفر به دیار مادری....
خیلی سخته از هم دور هستید
در مورد مسج هم فکر نکنم رفته باشه
ماهی گوژی هم ما شا الله داره بابا جوجه کشی درست کرده
در مورد کبوتر ها هم شاید اونها هم از سرخوشی صدای شما داشتن می رقصیدن حالا برو نیگا کن شاید اومده باشه
آره عزیزم خیلی سخته

بابا بیچاره تفریحی جز بچه دار شدن نداره
اینم واسه خودش نظریه ای هتش
سلام نگین گلم خوش برگشتی خانمی
مردم از خنده . دختر سوتی دادی در حد تیم ملی که
چه خوب . قرار وبلاگی می تونه چیز جالبی باشه . شاید یک زمانی با صمیمی تر شدن بشه تو اصفهان هم قرار بذاریم . توی دوستای وبلاگیت جز من دیگه اصفهانی هست ؟
بله با اجازتون

خفن سوتی دادم
عزیزم جوابشو برات کامنت می ذارم
حالا خودمونیم تو احساس دوست پسر دوست دخترا رو از کجا فهمیدییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الهی هنوز بعد از این مدت با گریه برمیگردی الهی جانم .حالا بگو ببینیم همسرو چی کار داری که می خوای سوپرایزش کنی چه خبره اونجا مردیم از فضولی
سلام





به به به نگین خانوم با این همه دست گلاش
راستی اولا خوشحالم که تو هم مثله ما یه دوست پیدا کردیی
دوم خب نانا راست میگههههههههه
سوم اس ام اسهات رسیده خیالت راحتتتتتتت
چهارم گریه کردی پسرمردم رو تو دلشوره انداختی
پنچم صداتو عشقههههههههههههه
خیلی بامزه نوشته بودی به خدا
قربونت
سلام نگین جان. تولد همسریت پیشاپیش مبارک خانمی. وای مننم از این سوتی ها دادم تو اون لحظه که چشمم می افتاد به که اشتباهی فرستادم سرم داغ میشد یه حالی بدی بهم دست میداد
پسره حالا فکر میکنه واسه جات گریه کردی
موفق باشی نگین جون. راستی همسریه منم یه جورایی همشریه
آره بیچاره حالا کلی پشت سرم حرف میزنه
جدی همسریت همدانیه؟
خوب رسیدن بخیر نگین جون.خدا رو شکر که بهت خوش گذشته.

منم این 2 بار که رفتم شهرون موقع برگشت چشمام اشکی بوده.غریبی خیلی سخته.
واااااااااااای،مردم از خنده.خیلی باحال بوده.ببینم آقاهه پیش خودش چی گفته که فکر کرده داری واسه جات گریه میکنی.
ایول به خودت و ایول به همسرت که حسابی شادین ماشالله هزاار ماشالله
آره عزیزم خیلی سخته آدم بخواد از خونوادش جدا بشه

نمی دونم والا کاش دیگه نبینمش
قربونت برم انشالله شما هم همیشه شاد باشی
تخم کبوتر رو هم یقه همسرتو بگیر شاید برداشته خورده تو که نبودی
یعنی چی که گریه میکنی اون خواهر من بود که برات گفتم یه بار داشتن با همسرش بر میگشتن مامانم تلفنی به دامادمون گفت پسرم مواظب ستاره باش بچه ام چی کار داره میکنه اونم گفت هیچی داره سیب گاز میزنه
آره خدایی ما با اون VIP ها از اصفهان اومدیم تهران اینقده کیف داد انگار تو هواپیما نشسته بودیم یه جای خیلی توپم نگه داشت شبیه هایپر استار بود که شام خوردیم . دست گل بابات درد نکنه .
اونم احتمالش هست از این همسری من هر چی بگی بر میاد
دست باباجونم درد نکنه الهی بمیرم براش
کلی خندیدم که پسره گفت اگه ناراحتید من 1جایه دیگه پیدا کردم
سلام نگین جونم.خوبی؟ این قضیه گوپی رو خیلی باحال نوشتی کلی خندیدم!
همدانم که بهت خوش گذشته و سوتی بزرگی هم در وکردی! منم از این کارا زیاد میکنم .تازه من مسیج های همسریم رو میفرستم واسه مدیرعاملم!!!!!!!!!!بازم شانس میارم مودبانه هاش میره
سلام عزیزم خوفیی؟؟؟
یعنی عاشق سوتی دادناتم من که همش مثل خودت باحاله!
می بینم که خوش گذشته و سوتی دادی!
قربون تو برم من عزیز دلم

منم عاشقتم
هی خانم خانما معلومه کجائی...







دههههههههههههههههههههه
داشتم دنبال کبوتره می گشتم پیداش نکردم
دیدی گفتم سورپرایزت سفر مجدد به همدان...






بیچاره همسریت چقدر از این سورپرایزت خودش رو زده به در دیوار...
نه بابا چرا واسم حرف در میاری کی گفته سورپرایزم همدان رفتنه
سلام خانومی رسیدن به خیر.همیشه سر خونه زندگیت باشی.من که فکر کنم اس.ام.اس رسیده
ولی چه میشه کرد بعدا توضیح بده
به به نگین خانوم خواننده!

و همسری نوازنده!!!
سوتیت زیادم بد نبود حرف بدی که ننوشتی به فکر ناراحت نشدنش بودی
من متعلق به همه هوادارانم هستم
نمی دونمولی بازم ضایع هستش
گبوتره مگه نارسائی عقلی داره که بیاد پیش تو زد جانور...


میگم نگین این رعنا هم خوب همه تقصیر ها رو میندازه گردن منا...
بیچاره من...چقدر من سادم...چقدر من بدبختم...
آخ آخ دلم واسه خودم سوخت برم یه ذره گریه کنم...
برو عزیزم دستمال خواستی بگو برات بیارم
وای میخوای بیای شیراز...












جدی میگی یا سرکارم...
الان من همین آیکونم...
nini khalat key migad jigariiiiiiiiii
3 ماه دیگه
اکی اومدی میخوام ببینمت...






فقط زودتر بپرس منزل عمه اینا کجاست که بدونم چقدر مسافت تا ما هست...
وای نگین بهترین خبر بود واسم...بهترین...
حتما عزیزم منم خیلی دلم می خواد ببینمت

باشه دیروز یادم رفت امروز از همری می پرسم
من یک هفته هستش که می دونم منتها می خواست قطعی بشه بعد بهت بگم
خوبه که آدم می تونه دوست وبلاگیش رو ببینه
همیشه شاد باشی
بوس بوسی
نگین خوشگلم
برای مثال هتل ۴ ستاره شبی ۱۰۰ یورو هست.
عزیزم همون طور که گفتم من شدیدا بهت پیشنهاد می کنم که با تور بیاید استانبول چون اگه بفهمن که توریست هستی کلییی پیاده میشین!
من جایی رو نمی شناسم اما دوست خوبم گلبرگ که لینکش توی وبلاگم هست ساکن استانبول هست و می تونه کمکت کنه
عاشق باشی
قربونت برم عزیزم ممنونم بابت راهنمای هات