سلام دوست جونی ها
خوبید؟خوش می گذره.عزاداریهاتون قبول
خوب من برگشتم.نه توی دریای همدان غرق شدم و نه تو کویر گم شدم
قابل توجه بعضی ها
خوب بریم سراغ خاطرات
سه شنبه : از صبح عذا گرفته بودم که چی درست کنم واسه شام که هم راحت باشه و هم موادشو تو خونه داشتم اخه تقریبا یخچالم این شکلی بود که این غذا رو دیدم سوفله
خلاصه دیدم شکر خدا همشو دارم پس کلی ذوقیدم و خیالم راحت شد پس شروع به جمع کردن چمدون کردم که یه دفعه یادم اومد که تولد خاله کوچیکمه که تو همدانه
واسه همین دیدم هیچی نگرفتم براش پس برای همین روانه بازار گشته و یک عدد تونیک نوک مدادی گرفتم البته اولش به قصد خالم رفتم داخل مغازه اما وقتی دیدمش یادم افتاد خودم هم برای روز عاشورا لباس تیره ندارم واسه همین برای خودم گرفتمش و اومدم بیرون و گفتم به خاله پول میدم
چرا اینجوری نگام می کنید؟؟!!خوب چیزی براش پیدا نکردم
بعد که اومدم خونه به خالم نشون دادم اونم گفت کاش برم واسه تولدش بگیرم خلاصه دوباره رفتیم همون مغازه و این یکی خالم هم به قصد کادو ی تولد رفت داخل و یه دونه از همون تونیک ها رو برای خودش گرفت اونم گفت کادو پول میدهمی بینید چه انسانهای فداکاری هستیم ما
خلاصه برگشتیم و بقیه وسایل حاضر کردم و شامی که یاد گرفته بودمو درست کردم
که بسیار خوشمزه شد.نازبانو جون دستت درد نکنه
بعدشم هم دختر عمم اومد اخه اونم قرار بود با ما بیاد همدان و یه آزانس گرفتیم حالا فکر کنید 5 نمفر ادم با کلی چمدون و بار و بندیل یه پراید فرستاده بودند( چرا وقتی دو تا ماشین در خانه می باشد ما باید با اتوبوس به مسافرت بریم دللیشو البته می دونم نبود بنزین
) خلاصه به زور در ماشین جا شده بودم تا ترمینال کلی خندیدیم طوری که دیگه راننده هم به حرفامون می خندید. به خالم گفتم الان راننده با خودش می گه این آپاچی ها خونه کی می خوان برن خراب بشن
خدا به صاحبخونه رحم کنه
خلاصه اینکه رسیدیم ترمینال و سوار اتوبوس شدیم و پیش به سوی سرزمین مادری
چهارشنبه
ساعت 5 رسیدیم و بابا جونیم اومد ترمینال دنبالمون. دوباره با همون فلاکت سوار ماشین بابا شدیم و اول خالم اینارو گذاشتیم خونشون بعد هم رفتیم خونه ما که دیدم مامان جونیم بیدار نشسته منتظر ما کلی بوسه و بغل بین من و مامی و مامی و همسری رد و بدل شد
و بعد رفتیم گرفتیم خوابیدیم
ساعت 9 بیدار شدیم و همسری را به زور بیدار نمودیم
و صبحانه خوردیم و پیش به سوی منزل خاله برای کمک در پختن نذری
همیشه پختن نذری خیلی دوست داشتم کلی کار هست و همه با کمک هم انجام می دهند بله همه نشسته بودند دور یه سفره و سیب زمینی خرد کرده و گوشت ها را پاک کرده و من هم کار سختی بر عهده داشتم یعنی عکس گرفتندیگه تا عصر در گیر کارهای نذری بودیم شب هم آقایون تنبل برای اینکه صبح بتونند راحت بخوابند رفتند خونه ما و ما خانوم های محترم و زحمت کش هم تو خونه خاله خوابیدیم
پنج شنبه :
تا ظهر که داشتیم سیب زمینی سرخ می کردیم و ظرف های ناهار اماده می کردیم اخه کلی مهمون هم تو خونه داشتیم نزدیک ظهر هم غذاهارا پخش کردیم و منم اون لباس مذکور را که خریداری کرده بودم پوشیدم و خالم هم لباسشو پوشید و کلی مورد تحسین دیگران واقع شدیم
و دیگه رفتیم ناهار خودمون خوردیم و من بیچاره اندازه یک کوه ظرف شستم جالب بود اولش که تازه داشتم می شستم همه می اومدن می گفتن بذار ما بشوریم و قسم و ایه که نمی ذارم بشوری منم هی می گفتم بابا ظرفا زیاده یه نفر نمی تونه بشوره هی تقسیمش می کنیم برید چند دقیقه دیگه بیاید.نشون به اون نشون دیگه من کسی به غیر از خودم و دختر خالم که داشتیم ظرف می شستیم و دو تا از خاله هام که داشتند ظرفهارو خشک می کردند ندیدیم
خلاصه اندازه کل عمرم ظرف شستم و خسته و کوفته رفتم نشستم دیگه تا عصری اونجا بودیم بعدشم نخود نخود هر که رود خانه خود
جمعه
اتفاق خاصی نیفتاد همسری با بابم رفت بیرون و ما هم تو خونه بودیم هر چی نزدیک به شب می شد دلم می گرفت که باید دوباره جدا بشم نشسته بودم تو اتاق که دیدم مامانم پای گاز داره گریه می کنهمنم رفتم بغلش گریه کردم
و کلی هی تا شب اشک ریختیم و دیگه وقت رفتن شد و ما باز هم
همسری هم هی سعی می کرد دلداریمون بده دیگه رفتیم خونه مامان بزرگم تا خالم اینا رو هم سوار کنیم و بعدشم رفتیم ترمینال با این تفاوت که دیگه کسی تو ماشین نمی خندید
دزد نوشت ..: اون دفعه که من از همدان می اومدم مثل اینکه بالشتمو تو اتوبوس جا گذاشته بودم و حواسم نبود این دفعه هم هر چی گشتم دیدم بالشمو پیدا نمی کنم بی خیالش شدم سوار اتوبوس که شدم یه دفعه دیدم همسری می گه این بالش که راننده گذاشته زیر باسنش چقدر روکشش مثل مال می مونه رفتم نگاه کردم دیدم نخیر دقیقا همون بالش ما هستش تازه فهمیدم که جا گذاشتم و کلی حرص خورم اخه یه بالش خیلی کوچولو بود و خیلی ناز جون می داد واسه مسافرت.
همسری گفت میرم ازش می گیرمش
منم گفتم :من دست به اون بالش نمی زنم خدا می دونه زیر باسنش چقدر .....
خلاصه تا برسیم هی چپ چپ به راننده نگاه کردم(البته اون منو نمی دید چون پشتش بهم بود
یلدا مبارک عزیزم
سلام عشقم عزیزم نفسممممممممممممممممممم
فدایه اون دلت برم اشکالی نداره عوضش همسری خوفت پیشته دیگه جیگرم



الهی من قربونت بشم لابد یه خورده سختته امسال مثله سالهایه قبلی پیشه با با ومامانت نیستی اره گلممممممممممممممممم؟؟؟
ان شااله امشب و امسال واقعا براتون یلدایی باشه عزیز دلممممممممممممممممممم
فاله حافظ گرفتی به یاده منم باش نگینم
عشقه منیییییییییییییییییییی خانمی
ســــــــــــــلام شــــــــــــــــــقــــــــــــــایقم

خوبی؟؟!!!اره عزیزم یه کوچولو دلم گرفت
قربونت برم همچنین برای شما خانوم خانوما
هر چی فال گرفتم معنیشو نفهمیدم
عـــــــــــــــاشقتم
سلام
نه عزیزم. من هر دو تا وبلاگمو با هم آپ میکنم. گاهی این. گاهی هم اون
تو بیا بنده ظرفای تمامی کوچه را میجمعم مگذارم جلوت وای به حالت نشوری...

اونوقت لنگه دمپائی میخوری...
نه قربونت همون ظرف بشورم بهتر از لنگه دمپایی خوردنه
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک.[بوسه]
عزیزم من و همسریم برای چکاب سلامتی رفتیم آزمایش دادیم.
خدا را شکر که چیزی نیست
وای نگین جون کلی بابت بالشتت خندیدم. بخدا قیافت دیدن داشته وقتی دید باشتت کجاست.
بیچاره چه سرنوشت وحشتناکی داشته
دلم واسه بالشتم سوخت
وای ماجرای بالشت منو کشت از خنده که
عجب ادمایی هستید شما بیچاره خالتون؟
خوشحالم که بهتون خوش گذشته ولی آخرش گریه نمیکردی تا مامانتم گریه کنه
نمی تونستم
رمزت چیه نگین جون ؟ رمز قبلی ها نمی خوره بهش
فرستادم برات
سلام رمز میدی ؟
بله عزیزم
سلام خوب رمز وبهم بده دیگه حتما باید بگم بهت دختررررررررررررررر
رمز نداااارمممممممم
الان داری
salam negin jonam .bazam ke nashod poste jadido bekhonam golam 1 lotfi kon mesle dafeye pish ramzo baram to vebam bezar mamnon.va bego ke hamishe ramzet hamon mimineh? chon ramzaye jahizeyeh ro zadam javab nadad.montazeram
فرستادم برات
سلام







روز یلدا مبارک
مطلب جدید نوشتم + اخبار جدید شبکه زندگی ما
رمز جدید رو من ندارم
سلام عزیزم اومدم وبتو ببینم
نگینی چی شدی؟ این رمزی رو منم می تونم بخونم؟ نبینم کسی اذیتت کرده باشه؟
آره عزیزم الان برات می فرستم
منم رمز خوب
عزیزم شرمنده من هنوز شما رو نمی شناسم
نگینم عزیزم چی شده عشقم ؟؟؟؟؟؟؟
رمزتو ندارم عشقم
ترو خدا غصه نخوری هااااااااااااااااااااااا
قربون شقایقم بشم من
نگین رمزتو ندارم...
الان بهت میدم
سلام نگین جان
شب یلدات مبارک.
میخواستم اگر ممکنه رمزو بهم بدی.
همیشه شاد باشی
شب یلدای تو هم مبارک
باشه عزیزم برت می فرستم
گلم به من رمز میدی؟؟؟؟؟؟
امیدوارم حالت خوب باشه پست بالا نگرانم کرد
قربونت بشم عزیزم
رمزو زودی بده ببینم کی جرات کرده نگین خانم گل ما رو ناراحت کرده؟
عزیز دلمی
رمز ندارم!
عزیزم ادرس وبتو یادم نمیاد کدوم بود برام بذار
نگین جون میشه رمز بدی یا خیلی خصوصیه؟
نه عزیزم با تو که این حرفارو ندارم
من رمزمو گم کردم
اخه عزیزم بخش نظراتت همش رمز داره نمیتونم بهت رمز بدم چطوری بدم
نگینی کامنت گذاشتم برات. نمی بینمش. چی شدی؟ یه خبری بده؟ رمز رو می تونم داشته باشم؟ راستی وبلاگ آشپزی هم به روز شده ها!!!
الان تازه می بینتش
سلام خانمی خوبی
اینترنتم چندروز بود قطع بود
خوش اومدی گلم
عزیزم رمزتو عوض کردی
من که رمز ندارم
فرستادم برات
رمز پلیز
البته کامنت دونی هام بسته است اگه لطف کنی میل کنی واسم ممنون میشم
فرستادم
سلام نگین جونم خوبی؟؟ ببخش دیر سر زدم خیلی در گیرم. به من رمز می دی فدات شم؟
بله عزیزم حتما
با من قهری که رمز نمیدی
نه گلم قهر نیستم
فرستادم برات
رمزت چی چیه حاج خانوم؟
فرستادم
یلدات مبارک
راستی من رمز ندارم. اگه خواستی به منم رمز بده
میدم بهت
نگین منم رمز
شما؟
سلام.رمزتو به من میدی؟
نمی تونم وارد وبلاگت بشم میگه رمز اشتباهه
salam chi shode negin jan?
doos dashti ramz bede
دادم عزیزم
سلام نگین جون لطفا رمززززززززز
دادم عزیزم
سلام نگین جونم
رمزو ندارم.ناراحت نباشیا خدا بزرگه.توکلت به خودش باشه/
اگر دوست داشتی رمزو بده.
شاد باشی
حتما عزیزم برات فرستادم
نگین جونم سلام
حالت چطوره امیوارم همیشه و همه جا شاد و خوشحال باشی دور بودن مهم نیست مهم اینه که دلاتون به هم نزدیک باشه.... عزیزم میشه خواهش کنم رمز مطلب بالا رو هم به من بدی؟؟؟؟

مرسی عزیزم
برات فرستادم
نکین جون رمز نمیدی؟
فرستادم عزیزم برات
سلام نگین جون الان اومدم وبتو بخونم دیدم رمزی اگه میشه رمزو به من هم بده
راستی آپم خوشحال میشم بیای
قربونت بشم عسلم میام حتما
سلام نگین چجون تو پست جدیدت هرچی نظر گفتم نشد توروخدا چی شده؟؟ککه چه کسی رو نمیبخشی
فرستادم برات
من رمز ندارم که!
نگین زودی بهم رمز بدیا! کی رو نمی بخشی عروس کوچولو؟
فرستادم برات
سلام
نگین جان من با رمزی که دارم نتونستم مطلب رو بخونم. اگه خیلی خصوصیه نیست رمز جدید رو بهم بده
شرمنده گلم
سلام نگین جون
رسیدن بخیر
اون شب اومدم اما صفحه ی نظرات وا نشد
حالا کیو نمی بخشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
منم رمز می خوام
منم رمز موخوام
سلام خانمی. به من رمز نمیدی؟
سلام نگین جون.
آخه من چقدر که پررو ام الان یک هفته است وبلاگتو میخونم دلم میخواد رمزو هم داشته باشم
بخشید این من پررو بود من کمرو اینجوری نیست
عزیز دلم ممنون از اینکه لطف می کنی و وبلاگ می خونی
شرمنده عزیز دلم
اما عسلم من هنوز نمی شناسمت
خدا نکنه عزیز دلم
چشم حتما
سلام نگین گلم


خوبی عزیزم.من خواننده خاموش بودم.همیشه از نوشتنت لذت میبرم و کلی میخندم.امیدوارم تو زندگیتم همیشه همینجور شاد باشی
من رمز میخواااااااااااااااااااااااام