سلام دوستای گلم
اولا گوش شیطون کر اینترنت خونه دیروز وصل شد و من ار دوران غار نشینی خارج شدم خوب بریم سریع سراغ خاطرات عروسی
صبح ساعت ۷ با خالم از خواب بیدار شدیم و بعد از صبحانه شروع کردیم به کار و هی می گفتیم و می خندیدیمو حدود ساعت ۳ آماده شدم (در نظر بگیرید که ما با حداقل امکانات آماده شدم واسه همین آنقدر طول کشید
) خلاصه همسری هم همون موقع زنگ زد که ما داریم از گل فروشی راه می افتیم در همین فاصله هم خاله جان از من چند تایی عکس گرفت
که همسری اومد و اول فیلم بردار خانم اومد تو خونه و از من چند تا کلیپ در حالت های مختلف گرفت
و بعدش همسری اومد با دسته گل
.وایییی قربونش برم مثل دامادها شده بود
دوباره چند تایی کلیپ هم با همسری تو خونه گرفتیم راستش خوبیش اینه که شاید اولین خونه و اولین وسایل هامون هم تو فیلم عروسیمون می افته
خلاصه حاضر شدیم بریم باغبله رسیدیم توی باع و دوباره فیلم و کلیپ
چشمتون روز بد نبینه یه جا من باید دستامو باز می گردم و می دویدیم طرف همسری
توی چمن ها بودم داشتم می دویدم که یهو دامنم زیر پام گیر کرد و بنده نقش زمین شدم
کلی با فیلم بردارها خندیدیم
و فیلم بردار آقاهه نامردی نکرد از افتادنم و از اینکه همسری اومد بلند کرد و بوسم کرد و من در تمام این مدت داشتم ریسه می رفتم از خندهُ فیلم گرفت و گفت میزارم تو پشت صحنه فیلمتون خلاصه حدود ساعت ۶ بود که از باغ اومدیم بیرون حالا این در حالی بود که ما باید ۷:۳۰ میرفتیم تو یه باغ دیگه واسه مراسم و هنوز آتلیه هم نرفته بودیم و از بخت بد در ترافیک هم گیر کرده بودیم خلاصه ساع یک ربع به هفت رسیدیم اتلیه و شروع به عکس گرفتن کردیم در حالت های مختلف و هی همسری چرت و پرت می گفت و می خندیدیم. و تقریبا از ساعت ۸ بود که هی زنگ موبایل همسری به صدا در می اومد پدر همسری بود هی می گفت پاشید بیاید چقدر عکس می گیرید همه مهمونا منتظر شما هستند و اعصابمونو هی خرد می کرد
منم به بابای خودم زنگ زدم گفتم مهمونی داره خوب پیش میره ؟؟ بابام هم گفت آره اصلا عجله نکنید ارکست همه رو سرگرم کرده هم وسط هستند هیچ کس هم منتظر شما نیست
اصلا عجله نکنید هر چقدر دوست دارید عکس بگیرید که بعدا این عکس ها واسطون خاطره می مونه
قربون بابای خودم برم همیشه آدمو آروم می کنه بعد از این همسری هم گوشیشو خاموش کرد تا دیگه کسی مزاحممون نشه
و ساعت ۹ از آتلیه رفتیم بیرون و همسری که با سرعت جت می رفت ساعت ۹:۳۰ رسیدیم دم باغ و با همسری وارد باغ شدیم که
صدای کل و جیغ و بوی اسفند بلند شد و همه اومدند جلو.ارکست هم اهنگ مهر شاد که می خوند بر جمالش بر کمالش بر محمد صلوات ......اونو خوند و من از این آهنگ خیلی خوشم می اومد همیشه و بغضم گرفت اما نذاشتم اشکام بیاد خلاصه در حالیکه همه رو سرمون گل می ریختند رفتیم به اتاق عقد
یه عقد نمایشی کردیم و بعد چند تا کلیپ هم سر سفره عقد گرفتیم و بعد رفتیم تو باغ و اول به همه خوش امد گویی کردیم و بعد رفتیم وسط حالا نرقص و کی برقص
ارکست هم خدا خیرش بده یه آهنگ های باحالی میزد آدم دلش نمی اومد بشینه منم بی خیال اینکه عروسم و باید سنگین باشم و کم برقصم همش می رقصیدم
بعدشم رفتیم کیک بریدیم و کیک دهن هم گذاشتیم و بعد هم دوباره بزن و برقص.راستش تقریبا همه وسط بودند و کسی ننشسته بود بعد از شام من سردم شده بود همش منتظر ارکست بودم که بره بزنه و من دوباره برم برقصم و گرم بشم
خلاصه دوباره شروع به رقصیدن کردیم و اما وقت تانگو شداول من و همسری با هم تانگو رقصیدیم
با آهنگ خوابم یا بیدارم وقتی ما داشتیم تانگو می رقصیدیم هم دستاشونو به هم حلقه کرده بودند و آروم تو یه دایره بزرگ دورمون می چرخیدن
من یه لحظه که نگاه کرده بودم خیلی عاشقانه شده بود
بعد اهنگ سلطان قلب ها رو خوند و همه تانگو رقصیدن
باز هم من و همسری وسط بودیم و بقیه دورمون تو همون دایره داشتند تانگو می رقصیدن.فیلم بردار خیلی خوشش اومد می گفت فیلمش خیلی قشنگ شد می گفت مثل یه صحنه ای بود که از قبل کلی برنامه ریزی شده بود.در صورتی که کاملا اتفاقی بود. خلاصه به من که رقص تانگو خیلی کیف داد خیلی حس خوبی داشتم کاملا احساس آرامش کردم
بعد تانگو تقریبا دیگه حالت پارتی شد یعنی ارکست آهنگ های تند و شاد می خوند و همه بلند بلند می خوندن و می رقصیدن و می پریدن هوااا. بعدش هم همه نشستند و آهنگ امشب شب مهتاب رو خوندن خیلی قشنگ بود. بعد خود همسری رفت آهنگ جان مریمو با ارگ زد و داداش همسری اون آهنگ خوند و منم با دسته گلم جلوشون می رقصیدم بعدشم دسته گلمو پرت کردم که خاله کوچیکم گرفتش
آخر مجلس هم ما تو همدان یه رسمی داریم که نمی دونم توی شهرهای دیگه هم باشه یا نه!!!
اینطوری که توی یه شال یا دستمال سفید نون و پنیر می ذارن و بعد یکی از پسرهای کوچک فامیل عروس میاد اول هفت بار دور کمر عروس می چرخونه و بقیه می خونن هفت تا پسر یه دختر.هفت تا دختر یه پسر بعد اونو می بنده دور کمر عروس (در واقع این نون و پنیر برای اینه که مثلا اگه صبح بیدار شدیم چیزی تو خونه نبود اونو بخوریم
بعدشم بحث کل کل که من این قسمتو خیلی دوست دارم
که خونواده دوماد یه طرف می ایستند و خانواده عروس یه سمت دیگه بعد خونواده دوماد می خونند (نون و پنیر اوردیم دخترتونو بردیم) و خونواده عروس جواب میدن (نون و پنیر ارزونیتون دختر نمی دیم بهتون) و همینطوری چند تا جمله دیگه که اگه خواستید همشو واستون می نویسم خلاصه اینو هم اجرا کردیم که خیلی با حال بود مثلا دو تا از عمه های من خاله های همسری می شن بعد اونا مرتب از سمت عروس می دویدن سمت دوماد و برعکس چون به قول خودشون دو طرفه بودند و باید تو کل کل هر دو طرف باشن کلی بهشون خندیدیم. بعدشم حاضر شدیم که بریم خونه.
راستش ما مثل عروسی های دیگه نبودیم که کلخ یابون یا بزرگراهو بند بیاریم و مزاحم بقیه ماشین ها بشیم ماشین ما جلو بود و بقیه ماشینها توی یک خط مثل صف پشت سرمون می اومدن و همه ماشین ها آهنگ دست بزنید و شادی کنید گذاشته بودند واسه همین هر ماشینی که رد می شد برای تشکر یه بوق می زد و بقیه ماشین ها با فقط یه بوق جوابشو می دادند.(البته تو بزرگراه و توقتی رسیدیم به منطقه مسکونی دیگه کسی بوق نزد )( فرهنگ بالا رو دارید بعد هم رسیدیم خونه من گرم گرفت و کلی بغل مامان و بابام گریه کردم و تقریبا اشک همه رو در آوردم
بعدشم رفتیم خونه خودمون و همسری موهامو باز کرد و ساعت ۴ صبح بود و داشتیم از خستگی می مردیم و لالا کردیم
خوب اینم از خاطرات عروسی.
من عروسیم خیلی بهم خوش گذشت و همینطور به بقیه مهمونا یعنی همه می گفتن که تا حالا اینطوری عروسی بهشون خوش نگذشته بود که همه این ها رو مدیون لطف خدا هستم
امیدوارم و از صمیم قلب آرزو می کنم که کسانیکه عروسیشونه بهشون خوش بگذره و واقعا جز یکی از بهترین روزهای زندگیشون باشه
سلا نگین خانم حالا فهمیدم پس همدانی هستی. شهر منم یه جورایی همدانیه یعنی پدرش همدانیه و مادرش بوشهری ولی یه چند سالی اونجا زندگی کرده الان هم بوشهر هستیم من از این رسوم خبر نداشتم. چه جالب.
اولا که اول
ثانا من از همه جشن همه جاشو بی خیال شدم با خوندن گریه ات موقع خداحافظی گریه ام گرفت
دوم شدی
ای ول خیلی باحال بود!
اینقدر قشنگ تعریف کردی که انگار ما هم تو عروسی بودیم :*
راستی چقدر دیر رفتینا ۹:۳۰ شب تازه عروس و دوماد اومدن!!!! :دی
وای خدا رو شکر که اینقدر بهت خوش گذشته. پیش به سوی یه دنیای زیباترو زندگی زیباتر. فکر میکنی کدوم دوره ی زندگی قشنگتره؟
احیانا نمیخوای از خونه ات عکس بذاری؟
چرا عزیزم حتما می اندازم
وووووووووووووای آبجی مطمئن بودم مراسمتون عالی میشه..الهی شکر..خیلی خوب بوده ها..جای من خای نه؟ :دی
ایشالله خوشبخت بشید و شاد.....زود زود بیا پیششششششششششم..بووووووووس
معلومه که جای تو خالی بوده عزیزم
ادرسش بود
http://www.nasimaa.blogfa.com/
نگین .... چه خاطره خوبی برات حک شده ها .... خدا رو شکر
آره واقعا خدارو شکر
قربونت برم عروس کوچولوی من
آره انشاالله واسه ماه عسل بری اونجا حالشو ببری
مبارکه مبارکه عروسیتون
به پای هم پیر شید با تمام خوشبختی
راستی اون رسم رو ما هم داریم که میزنن به کمر عروس
رسم شمالی هاست
چه جالب.نمی دونستم
ولی ما هم تو همدان داریم.پس این رسم مشترکه
سلام نگین جان. مبارک باشه عزیز. یه جایی نوشته بودی جشنتون اصفهان بود. باغ کجای اصفهان بود؟ چون ما هم اصفهان هستیم و در حال حاضر عقدیم و داریم دنبال یه باغ میگردیم که بشه ارکس برد. ولی هر جا رو دیدیم باغش را پسندیدیم فقط نمیشه ارکس ببریم. جوابشو میتونی خصوصی برام بزاری. ممنون
عروسی قشنگی داشتین. مطمئن باش اون صحنه افتادنت از همه بیشتر تو فیلم عروسیت واست خاطره می شه. راستی کسای جهیزیه ات رو دیدم.قشنگ بود و با سلیقه.مبارکت باشه. دیگه اینترنت داری باید زود به زود بیای ها
چشمممم
سلام دوباره. میشه رمزت رو بدی منم عکساتو ببینم. البته اگه دوست داری. ممنونم عزیز.
خوشبخت بمونی عزیز دلم
مرسی عزیزم
اینجور چیزا رو بذارن تو پشت صحنه فیلم خیلی با مزه میشه..بعدا کلی خاطره ست :))
نگین من شب عروسی اصلا گریه م نگرفت برعکس همه که گریه کردن!
خوشبخت باشید همیشهههههه...
خیلی خوشحالم که عروسیت این قدر قشنگ و بدون کوچکترین دردسری انجام شد نگین جان.
رسمهای قشنگی دارید توی بعضی از شهرها من شنیدم این شعر معروف " نون و پنیر آوردیم " را شب بله برون میخونن. اما شب عروسی یک مزه دیگه ای داره.
امیدوارم فیلمهاتون هم همان طور که انتظار دارید زیبا و قشنگ از آب در بیاد.
خوشبخت باشی و شاد
مرسی گلم
سلام عروس کوچولوی خودم خوبی؟
خیلی ذوق کردم با عروسیتون!
امیدوارم همیشه خوشبخت باشی عزیز دلم
خیلی خوشحالم که انقدر عروسیتون خوب بوده واقعا با تمام کلماتی که می خوندم ذوق می کردم و خوشحال بودم!
خوشبخت باشی همیشه
بوس بوس
قربونت عزیزم انشالله قسمت شما
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
من عاشخ چنین عروسیهای باحالی هستم!!! تشت طلا اوردیم دخترتون رو بردیم... انگشتر طلا اوردیم دخترتوتن رو بردیم!!! عزیزم .. خوشملم!!! لباس آرایشت چطور بود؟ یکنم تعلیف کن از اینها هم!!!جوانیم و جویای تجربه شما:ی
خوب عروس خانوم به سلامتی به نت هم که وصل شدی!!! مبارکه ...
رقص تانگوتون خیلی ناز بوده حتمن... خوشبخت بشی مادددددددرجان
خودم خیلی از آرایشم راضی هستم.معرکه بود
شاید حالا یه روز عکسمو گذاشتم
سلام گلم
ازون عروسیایی بوده که هر کسی آرزوشو داشته
موفق و خوشبخت باشین همیشه
مرسی عزیزم
واااااااای پس جای ما خالی بوده ها! خدا رو شکر که بهتون خوش گذشته. عکس نمیذاری ببینیم خانمی.
راستس خوشحالم که اینترنت وصل شده زود زود بیا دیگه.
پس تو هم عروسی
خوشبخت باشی عروس خانوم
مرسی عزیزم شما هم خوشبخت باشی
عزیزم خیلی خوشحالم که عروسیت عالی برگذار شد و به همه خوش گذشت و بهترین شب زندگیتون شد :)
برای ما هم دعا کنید که همه چی خوب پیش بره :*
اینترنت هم مبارک :)
مرسی عزیزم.انشالله بهتر از مال ما هم میشه
سلام عروس خانم. ممنون از پاسختون. لطف کردی. در مورد آتلیه هم خیلی ممنون میشم اگه بهم بگی. قربونت برم. شاد باشی.
وای چقدر ریلکس بودین حتماً خیلی روز خوبی بوده امیدوارم همه روزهای زندگیت خوب و عالی باشه
ایشالله مبارکت باشه عزیزم
خداروشکر که بهتون خوش گذشته
بوس بوسی
سلام
ملومه عروسی خوبی بود
ایشالا خوشبخت باشی
منتظر رمز هستم تا عسکاتو ببینم
شاد باشی
نگین جونم واقعا؛ بت تبریک میگم . امیدوارم که مراسم من هم به همین شیرینی باشه. برات آرزوی خوشبختی دارم دوست خوبم.
انشالله که از مال من بهترم میشه
چقدر خوبه که عروسیتون بهتون و به همه مهمونا خوش گذشته و خاطره قشنگی ازش دارید. دعا کن عروسی ما هم به خوبی و خوشی برگزار بشه و بعدها ازش به خوبی یاد کنیم. عقدمون که با وجود تدارکات زیاد بیشتر شبیه مهمونی برگزار شد چون خانواده همسرم خیلی مؤمنند و بزن و برقص آنچنانی ندارند خیلی مجلس شور و حال نداشت. فامیل خودم هم یه جورایی جلوی اونا رودرواسی کردند و بلند نشدند. دلم میخواد تو عروسی تلافیشو در بیارم و حسابی خودم مجلسو گرم کن. راستی اون باغ شما ساختمونی هم داشت که بشه مجلسو داخل ساختمون برگزار کرد؟ راستشو بخوای من تالار با تایم محدود را دوست ندارم. علاوه بر اونکه ارکس هم نمیذارند.
سلام خیلی خوبه که مراسم عروسیت انقدر خوب برگزار شده عزیزم امیدوارم خوشبخت بشید برای منم دعا کن عروسیم خوش بگذره و خوب برگزار بشه.
انشالله خوبتر از مال منم میشه
وای من عاشق این کلیپای پشت صحنه ام. بزار فیلم عروسیت حاظر بشه اینقده هیجان انگیزناکه!
چه جالب منم عروس همدانیا شدم ولی این مراسمو که گفتی نداشتیم!!!
سسسسسسسسسسسسسسسلام نگین جان .
چه خبرا؟
انشالله به سلامتی و میمنت خیلی خوشحال شدم که بهت خوش گذشته.
انقد از این زمونه خسته شدم تک و تنها.
من تک دخترم نه داداش نه خواهر از بی کسی و بی زبونی خسته شدم .مامانم از صبح برو دانشگاه فکر و ذکرش شده دانشجوهاش بابام هم از اون بدتر. دعا کن خسته شدم از بی کسی بی هم زبونی دعا زودتر ازدواج کنم با کسی خدا صلاح میدونه.دعا کن خیلی برام نیاز مند دعا هسسسسسستم.
یا علی
انشالله دوست خوبم هر چه زودتر شما هم یه ادم خوب و مناسبو پیدا کنی
سلام.خوبی؟
چه خبر؟
خدای من کاش منم اون جا بودمااااااااا
راستی اون تیکه که خوردی زمین رو خیلی خندیدم
همیشه شاد باش
عسیسم به یادتم
مرسی عزیزم فقط شما؟؟؟
عزیزمیییی... خیلی خوشحالم که همه چی عالی بوده همزادی:)) منم اون شب دقیقا بهترین شب زندگیم بود!(خدایی آخر همزادیو تفاهمیم ما !! )
ایشالله همیشه شاد و خوشبخت باشین نگین جونم:*
دقیقا
سلام عزیزم وااااااااااای چه عروسیه باحالی مطمئنا شوهرت خوبه که بهت انقد خوش گذشت عزیزم پس دعا کن یه شوهر خوبم گیر من بیاد دیگه مردم از بس خاطرات عروس خاونمارو خوندم دلم آب میشه تورو خدا دعا کنیااااااااااا
عزیزم مگه چند سالته که عروس کوچولویی؟
راستی حتما به وبم بیا
مرسی گلم والا من ۲۶ سالمهو این کوچولو هم واسه سنم نگفتم
خب خداراشکر که همه چی عالی بوده انشالله خوشبخت بشید
تبریک تبریک
خوشبخت باشید
سلام جیگرووووووووووووووو بادا بادا مبارک باد ایشالا مبارک بادا
ایشالا خوشبخت شین
سلام نگین جون. خوبی؟ چه جالب !تقریبا شرایطمون مثل همه.ما هم 2 آبان عقدی مون بود ک قراره بنویسمش. خوشبهمون سر بزنی. من لینکت می کنم
سلام عزیزم
خدا رو شکر همه چش عالی بوده
منکه با خوندنش لذت بردم
ایشالا سالهای سال در کنار همسریت شاد و خوشحال باشید
مرسی گل من
سلام.خوبی؟من یه کارت دعوتم از طرف ستاره بدو که تو هم دعوتی[قلب]
اومدم
فک کنم نت وصل شده باشه ااااااا:(
سلام
نگین جونم اول بهت تبریک میگم عروسی منم ۲۶ شهریور ۸۹ بود به ما هم خیلی خوش گذشت راستی تو چند سالته؟
سلااااااااااااااااام عروس خانم:*:*
به سلامتی
بالاخره چشممون به جمال شما روشن شد
ایشالا که خوشبخت بشین
جای ما بچه های وبلاگ خالی:D
۱۰۰ البته که خالی بوده
ممنونم.
بااجازه لینکت کردم نگین جان.
خواهش می کنم منم لینکت کردم
مرسی که اومدی وبلاگم گلم
راستی
منم فکر می کردم از من کوچیکتری
چه خوش گذشته جای ما خالیییییییییییییییییییی
ولی چه رسمای جالبی داریددددددددددد
اره عزیزم واقعا جاتون خالی بود
عزیزم امیدوارم خوشبخت بشی.منم مثل تو آرزوهای زیادی برا زندگیم داشتم اما...
اما چی؟
چه قدر باحال بوووود.... خیلی خوشم اومد... ایشالا عروسی منم بهم خوش بگذره !! و البته به بقیه .
می گم تو چند ساله که عروس کوچولویی؟؟
۲۶ سال
نگین جونم خاطراتتو خوندم معلومه خیلی خوش گذشته.
انشاالله همیشه در کنار هم خوش و خرم زندگی کنین.
مرسی گلم
سلام عزیزم
مبارکت باشه ان شاالله خوشبخت باشی
2 ماه دیگه عروسی خودمه
برام دعا کنین
نگران مراسم هستم
گلم همه چیزو بسپار به خدا مطمئن باش به بهترین نحو انجام میشه