عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

نا خوشی ها و خوشی ها

سلام دوست جونی ها 

خوبید خوشید؟سلامتید 

خوب از احوالات این چند روز بگم  

نمی دونم چرا وقتی یه روز از ته دل می خندی و شادی روز بعدش هر چی غصه و ناراحتیه میاد سراغت  

چند وقت پیش با همسری رفتیم بیرون وای که چقدر اون روز خندیدیم  داشتیم میرفتیم بستنی بخوریم اولش همسری سوئیچ ماشینو پیدا نمی کرد و سوئیچ یدک برداشت بعد رفتیم بستنیمونو خوردیم و کلی گفتم و خندیدیم و اومدیم تو ماشین نشستیم که یه دفعه همسری گفت واییییییییییییی 

گفتم چی شد؟؟؟  

گفت : قفل کلاچ زدم ولی کلیدش با همون سوئیچ اصلیه هست 

هیچی دیگه خانومی که شما باشید ماشین همونجا قفل کردیم و با تاکسی اومدیم خونه تا سوئیچ پیدا کنیم و دوباره تو راه کلی چرت و پرت گفتیم مثلا نزدیک خونه شدیم جلوی مجتمع یه زمین خاک هست که فکر کنم قراره بعدا بسازنش همسری گفت بیا از اینجا میان بر بزنیم داشتیم می رفتیم که گفت:من همیشه ازاینجا رد مشم هیچ خری مثل من از اینجا رد نمیشه که من زدم زیر خنده گفت چیه گفتم آخه منم وقتی میرم خرید برای اینکه زودتر برسم از اینجا میام دیگه دوتاییمون خندیم خلاصه اون روز کلی گفتیم و خندیدیم  

اما.........کور بشه شیطون که چشم نداره خوشی آدم ها را ببینه  

فرداش یه موضوعی پیش اومد که از دست مادر همسری ناراحت شدم.شب که همسری اومد براش گفتم و خلاصه باعث شد که بحثمون بشهو شب دیگه با ناراحتی خوابیدم  البته با هم قهر نبودیم و آخرش هم هر دومون معذرت خواهی کردیم اما خوب همه می دونند که معمولا بعد از یه جرو بحث دیگه اعصاب واسه آدم نمی مونه

صبح بلند شدم سرم خیلی درد می کرد و باید حاضر می شدم برم دانشگاه  

که خواهرم زنگ زد اونم به خاطر حرفی که پشت سرش زده بودند داشت گریه می کرد دیگه اونو دلداری دادم و رفتم دانشگاه تو مینی بوس بودم(آخه دانشگاه تو خود اصفهان نیست)وا یه چه جیغ جیغو هم بود الکی هی جیغ می زد حالا منم اعصاب خورد سر درد داشتم می ترکیدم خلاصه تو ماشین بودم که یکی از دوستام زنگ زده بود می گفت آره فلانی کلی حرف پشت سرت زده و گفته نگین اینو گفته اونو گفته و ... منم حالا تو اون وضعیت همینو کم داشتم زنگ زدم به دختره می گم چرا برای اینکه خودتو بی گناه جلوه بدی اسم منو می بری که همدان نیستم و نمی تونم بیام از خودم دفاع کنم اونم در کمال پررویی گفت نه تو اینو گفتی اونو گفتی  

 دیگه اصلا حوصلشو نداشتم جوابشو بدم گوشی قطع کردم وایی خدا دیگه داشتم منفجر می شدم حالا فکر کنید با اون اعصاب خراب بلند شی بری سر کلاس ریاضی مهندسی که آدم همینطوریش وقتی سرحاله هیچی نمی فهمه  

و البته همون روز بود که از طریق رعنا جون فهمیدم خاله نونو متاسفانه فوت کرد(نونو جونم از همین جا بهت تسلیت میگم و امیدوارم غم آخرت باشه منو تو غم خودتون شریک بدونید) وایی خدا دلم می خواست داد بزنم این همه مشکل تو یه روز 

خلاصه عصر که اومدم خونه همسری زودتر از من رسیده بود و گفت یه کار داره باید بره خیابون نظر و گفت تو هم میای؟؟!!منم با اینکه داشتم از خستگی می مردم و اون جنگ اعصاب ها هم بیشتر خستم کرده بود برای اینکه فکر نکنه از جریان دیشب هنوز کینه به دل دارم باهاش رفتم  بعدشم رفتیم برای این گوپی نر یه زن پیدا کنیم که آکواریومی هم گفت فعلا همه ماده هاش تموم شده چند روز دیگه میرسه 

بیچاره الان نزدیک ۲ هفته هست که گوپی زن نداره دیگه اینکه دیروز کاملا حالم به حالت عادی برگشت و خوب بودم خلاصه اینکه ببخشید اگه تو این پست ناراحتتون کردم بالاخره زندگی هم خوشی داره هم نا خوشی اما نمی دونم چرا همه ناخوشیها یه دفعه اومد سرم و منم کم طاقت 

خوب حالا برای اینکه آخر پست یه کم شاد بشید چند تا از اون ایمیل های باحال می ذارم  

 

قیمت نوشت :راستی قبل از اون قیمت اون قوری با وارمرش هم شد ۱۵۰۰۰ تومان 

ترشی نوشت : چند روزی عجیب هوس ترشی کردم و منی که قبلا خیلی کم ترشی می خورم الان دیگه سر ناهار و شام شیشه ترشی با جاش میام می ذارم کنارم و می خورم همسری هم دوباره گیر داده نکنه حامله ای  البته اینم بگم که حواسم به معدم هم هست که کم بخورم

 

+18

اگر خدایی نکرده اتفاقی برای شما افتاده و می خواهید از طریق ایمیلتان پیغامی را برای کسی بفرستید.
به خاطر آنکه گیرنده هرچه سریع تر اون میل را چک کند حتماٌ در قسمت موضوع
+18 را نوشته
 تا خارج از نوبت به میلی که فرستاده اید رسیدگی شود. 

 

 

شیطون ها چند تاتون قبل از اینکه پست اصلی بخونید اومدید اینو خوندید 

 

 

 ثروتمندتر از بیل گیتس !!!! ...

از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروت مند تر هم هست؟
در جواب گفت بله فقط یک نفر پرسیدن کی هست؟ در جواب گفت
من سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه های در حقیقت
طراحی ماکروسافت تو ذهنم داشتم پی ریزی میکردم،سالها پیش در فرودگاهی در
نیویورک بودم قبل از پرواز چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد از تیتر یک
روزنامه خیلی خوشم اومد،دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد
ندارم
و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه
پر توجه من دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت گفتم
آخه من پول خورد ندارم گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت،سه ماه بعد بر حسب
تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز داشتم چشمم به یه مجله خورد دست کردم
تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا
خودت ،گفتم پسرجون چند وقت پیش باز من اومدم روزنامه بهم بخشیدی تو هر کسی میاد
اینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!
پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم
گفت به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این بر
مبنای چه احساسی اینا رو میگه
گفت زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد و پیدا کنم و جبران
گذشته رو بکنم
اکیبی رو تشکیل دادم بعد از 19 سال گفتم که برید و در فلان فرودگاه کی روزنامه
میفروخت یک ماه و نیم مطالعه کردندمتوجه شدند یک فرد سیاه پوست مسلمانه که الان
دربان یک سالن تئاتره خلاصه دعوتش کردن اداره
بیل گیتس ازش پرسید من میشناسی گفت بله جناب عالی آقای بیلگیتس معروف که دنیا
میشناسدتون سال های پس زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی من یه
همچین صحنه ای از تو دیدم گفت که طبیعی این حس و حال خودم بود
بیل گیتس گفت میدونی چه کارت دارم گفت که میخوام جبران کنم اون محبتی که به من
کردی
گفت که به چه صورت؟
بیل گیتس گفت هر چیزی که بخوای بهت میدم
(خود بیلگیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)
پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی
بیل گیتس گفت هرچی که بخوای
گفت هر چی بخوام
گفت آره هر چی که بخوای بهت میدم
من به 50 کشور افریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم
گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی
گفتم یعنی چی نمیتونم یا نمیخوام؟
گفت نه تواناییش رو داری اما نمیتونی جبران کنی
پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم
پسره سیاه پوست گفت که :فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو
بخشیدم ولی تو تو اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه
اصلا جبران نمیکنه با این نمیتونی آروم بشی لطف تو ام که از سر ما زیاده
بیلگیتس میگه همواره احساس میکنم ثروت مند تر از من کسی نیست جز این جوان 32
ساله مسلمان سیاه پوستد 

نظرات 69 + ارسال نظر
غزل 1390/01/31 ساعت 10:39 ق.ظ http://1362ghazaleomid.blogfa.com

ایمیل ها جالب بودن در مورد اعصاب خوردی ها هم توی زندگی همه هست

آره عزیزم کاملا باهت موافقم

سولماز 1390/01/31 ساعت 11:04 ق.ظ http://20124.blogfa.com

سلام نگین جان
دقیقا همین جوری که میگی کافی من هم یه روز زیاد بخندم روز بعدش همچین حالم گرفته میشه که نگو
راستی این صفحه نظراتت با من لج برای پست قبل نظر گذاشته بودم ولی الان میبینم نیست
آپم خوشحال میشم بیای


نه عزیزم صفحه کامنت ها باهات مشکل نداره قبل از اینکه این کامنتو بذاری تاییدش کردم آخه این چند روز نبودم تو نت

سولماز 1390/01/31 ساعت 11:25 ق.ظ http://20124.blogfa.com

نگین جون چک کردم همه ی عکسها باز است

پس چرا برای من باز نمیشه و همش می زنه no hotlink

امیدوارم الان خیلی بهتر شده باشی.
زیاد به حرف دیگران اهمیت نده و از زندگیت لذت ببر عزیزم

آره عزیزم الان خیلی بهترم

اگه توی زندگی سختی نبود شادی معنا نداشت

آره گلم کاملا باهات موافقم
اما از بس من رودار هستم دوست دارم فقط خوشی باشه
رودارم دیگه خودم گفتم

اطلس 1390/01/31 ساعت 12:02 ب.ظ http://www.daky.blogfa.com

ای وااای کی دوست خوشگل منو اذیت کرده؟
نگین جونم اتفاقا تو خیلی هم قوی هستی. کلا این جریانات واسه یه روز خیلی زیاده!

قربون تو دوست مهربونم برم من
عزیزمی دوست دارم هوارتا

فرشته 1390/01/31 ساعت 12:11 ب.ظ

آخی نگین جونی چقدر جنگ اعصاب داشتی!
خدا رو شکر که الان خوبی
ایمیلا خیلی باحال بودن
مرسی بوس

اره خواه می بینی تو رو خدا
آره خدا رو شکر الان خوبم
فدات بشم من
بوس بوس

واااااااااای انصافا منم هنگ کردم اینارو خوندم!چقدر اون دختره حقیر بوده!مثلا که چی پشت سرت حرف زده!؟؟؟؟عقده ای

اما نگین جونم ایشالا همیشه تو خوشی های زندگی رو ببینی

عزیزم متاسفانه از این آدم های عقده ای کم نیست دور و برمون
عزیزمی مرسی گلم

رضوان 1390/01/31 ساعت 12:26 ب.ظ http://dokhtar0irooni.blogfa.com

آخی،خیلی سخته بعد از یک روز کاملا شاد حال آدم گرفته بشه.

وااااااای از دست مادرشوهرایی که عمه آدمن و اگه حرفشون رو بخوای به همسرت بگی آخرش به بحث و دلخوری کشیده میشه(میدونی که منم عروس عمم)

خدا رو شکر که خوبی الان.
من نونو رو نمیشناسم اما بهش تسلیت میگم و از خدا واسشون صبر میخوام.

خدا زبون کسایی رو که به دروغ از زبون کسی حرف در میارن ،ببره.

آره والا حالگیری بدیه
آره عزیزم یادمه
قربونت برم
انشالله که همینطور باشه
الهی آمین

عزیزم گاهی پیش میاد...ما نباید خیلی خودمو رو اذیت کنیم
اون دختر همدانیه هم آدرسشو بده برم ببینم حرف حسابش چیه که عروس ما رو ناراحت کرده
در ضمن خیلی دوستت دارم خانمی

بله قبول دارم اما مال من یه دفعه چند تاش با هم بود واسه همین خیلی اذیت شدم
قربون تو دوست مهربون و با وفام بشم
من عاشقتم عزیز دلم

طیبه 1390/01/31 ساعت 01:46 ب.ظ

با خوندن اون متن از ناراحتی در اومدیم راستی یادت باشه هیچ وقت نذار مسئله و کم کاریهای مادرشوهرتو به همسرت بگی که هم از چشم میفتی و هم اونو ناراحت می کنی

آره عزیز دلم خودم هم به این نکته خیلی اهمیت میدم تا حالا هم خیلی چیزا رو بهش نگفته بودم اون شب هم خودت همسری که دیده ود حالم گرفتست هی گیر داد که چی شده مجبور شدم بهش بگمولی حتما این نکته ای که بهم یادآوری کردی از این به بعد تو گوشم می مونه

سودل 1390/01/31 ساعت 02:12 ب.ظ


خوب همه می دونند که معمولا بعد از یه جرو بحث دیگه اعصاب واسه آدم نمی مونه
ولی من میگم خوب همه میدونن بعد از یه جروبحث دیگه آشتی خیلی میچسبه خصوصاً که ...+18

سودا تویی؟؟؟چرا نوشتی سودل
ای شیطون نمی گی ممکنه اینجا رو آدم های زیر ۱۸ هم بخونند

نانا 1390/01/31 ساعت 02:13 ب.ظ

عزیزم نگین جونم قربونت بلم من
درک می کنم در مورد اینکه آدم کاری نکرده و زمان دفاع هم نداره و علکی حرف پشت سر آدم میزنن
عزیزم دعاوا هم نمک زندکیه شدم از این مامان بزرگا
خانومی دفتیم تو کار پروورش ماهیاااا حالا حتمن باید زن بگیره؟


راستی گلی کیا میری یونی؟
یه اطالاعاتی در این زمینه به من بده


بووووس زیاد
دوستت دارم خانوم خوشمله

خدا نکنه رعنا جونم
میبینی آدم چقدر حرصش می گیره
آره گلم اینو قبول دارم ولی مال من یه دفعه خیلی شور شد
باور کن رعنا جون دپرس شده زیاد مثل اون موقع ها شنا نمی کنه غذا هم خیلی کم می خوره تا این باشه دیگه قدر زنشو بدونه
عزیزم برات نوشتم چه روزهایی میرم یونی هزارتا بوسسس برای دوست مهربون و با ارادم

نونو...: 1390/01/31 ساعت 02:38 ب.ظ http://www.nana88nono.blogfa.com

نگین...


مرسی که کنارمی...

مرسی عزیزم...

نونوی عزیزم الان و از این راه دور تنها کمکی که ازم بر میاد همدردیه و کاری هم نمی تونم بکنم فقط امیدوارم خدا صبرت بده

سیما 1390/01/31 ساعت 02:59 ب.ظ http://www.simaa.blogfa.com

خیلی جالب بود که رفتین برای گوپی تون زن بگیرین راستی شما که سر مهریه چیزی نگفتین

نه عزیزم خدا رو شکر حرفی سر مهریه نزدیم و دقیقا مهریه ای که خالم داشت برای منم گذاشتند

نگین 1390/01/31 ساعت 03:02 ب.ظ http://neginereza.blogfa.com/

امیدوارم هیج وقت دیگه ناراحت نشی

قربونت برم عزیزم

فرزانه 1390/01/31 ساعت 04:10 ب.ظ http://respina88.blogfa.com

سلام نگین عزیزم.خیلی ناراحت شدم که تو هم یه شوک عصبی داشتی.اشکالی نداره همین چیزا آدمو به فکر میندازه تا قدر روزایی که شاده رو بدونه.
عزیزم غصه نخور.اصلاٌ بهت نمیاد پست غمگین بذاری....

قربونت برم عزیزم انشالله مشکلات تو هم هر چه زودتر تموم بشه
چشم عزیزم سعی می کنم یشتر پست های شاد بذارم

یه زن... 1390/01/31 ساعت 04:30 ب.ظ http://yezan66.blogfa.com/

سلام. دوست جونم...............

از قدیم گفتن پشت هر خنده ای گریه است راسته دیگهبابا بیخیال اعصاب خودت و شوهرت رو برای یه مشت حرف چرتی که بقیه میزنن خراب نکنبزار هر چی میخوان بگن تو از خودت مطمئنی یه کاری کن که اون طرف بیشتر حرص بخوره و چند رو بعدش هم از خودت معذرت خواهی کنه هم اینکه به همه بگه من بودم به جای فلانی حرف زدم

ازاین حرص می خوردم که چقدر من برای این دختر جون کندم و زحمت کشیدم و خیلی جاها جورشو کشیدم حالا که دیگه نیستم اینطوری داره جواب میده

یه زن... 1390/01/31 ساعت 04:31 ب.ظ http://yezan66.blogfa.com/

این داستان اخری هم که نوشتی خیلی ناناس بود

قربونت برم گلم

یه زن... 1390/01/31 ساعت 04:32 ب.ظ

بیچاره گوپیتونبرا جبران این چند هفته بی زنیش دو تا زن براش بخرید

اتفاقا تو این فکر هم هستیم

نگین کوچولو 1390/01/31 ساعت 04:40 ب.ظ

اول به نونو جون تسلیت میگم ایشالا غم آخرش باشهنگین جونم امیدوارم که زندگیت پر خوشی باشه همیشهوای اون +۱۸ آخرش بودداستانه هم جالب بود

قربونت برم عزیز دلم

سلام نگین جون.خیلی قشنگ مینویسی میشه لینکت کنم؟تو هم دوست داشتی بیا وب من.میخواستم در باره پستت هم نظر بدم گفتم دفعه اوله میگی چه زود دختر خاله شده.ولی ایمیل هات جالب بود

اختیار داری عزیزم شما صاحب اختیاری اتفاقا خوشحال می شدم نظراتتو بدونم

نازبانو 1390/01/31 ساعت 06:39 ب.ظ

همیشه موقع شادیها یادت باشه به خدا بگی که :خدایا هیچ وقت این لحظه های شاد رو از زندگی من و هیچ کس دیگه نگیر.
امیدورام شادی تو زندگیت همیشه پایدار باشه

به نکته خوبی اشاره کردی ممنون گلم

سارا 1390/01/31 ساعت 07:23 ب.ظ http://feloonosion.blogfa.com

سلام عزیزم...
اگه الان بخوام بگم غصه نخور و زندگی همینه و از این حرفا می دونم که خودمم خوشم نمیاد! چه برسه به تو.
پس به موقعش ناراحتی کن. ینی وقتی یه چیزی ناراحتت میکنه نگو بی خیال. مهم نیست و به روی خودت نیار. واسه خودت زمان تعیین کن و بگو میخوام تا چند ساعت یا حتی 1 روز ناراحت این موضوع باشم. بعد از اون دیگه باید بذارمش کنار.
شک نکن که آرامشت توی مشکلای کوچیک و بزرگ زندگی بیشتر میشه گلم.
درباره ی اون فرد و حرفاشم اینکه من خودم کلن آدمیم که همیشه ملاحظه میکنم و با مهربونی حتی با بد ترین رفتارا برخورد میکنم اما تازگیا یاد گرفتم و عملیش کردم که آدم با هر کسی باید دقیقن مثله خودش برخورد کنه.
اینجوری اعصابتم راحت تره!
تو که خودت همه اینا رو بلتی بابا!
خواستم جو و عوض کنم، رفتم بالا منبر
اهِم اهِم

جالب بود حتما رو این نکته تمرین می کنم مرسی عزیزم
می دونی از چی حرصم گرفت از این که انقدر من جور این دختر کشیدم که نگو خیلی وقت ها نمی ذاشتم آب تو دلش تکون بخوره اما حالا اون اینطوری برخورد کرد
بی خیال بابا

نفیسه 1390/01/31 ساعت 08:09 ب.ظ

اخه نگین جون اینام شد ناراحتی و عصاب خوردی ول کن بابا تنت سالم باشه

قربونت برم عزیزم می گم دیگه من یه کم کم طاقتم

نونو...: 1390/01/31 ساعت 11:50 ب.ظ http://www.nana88nono.blogfa.com

دختر بالائی رو تائید نکنی عمومی بشم...

نانا به درجه رفیع شهادت نائلم میکنه...


باشه خیالت راحت

ماه 1390/02/01 ساعت 12:05 ق.ظ http://www.mygoodlive67.blogfa.com

نگین جونم همیشه همین طوریه واسه همه هم هست فقط امیدوارم ناخوشیش زود تموم شه.
واقعا چه میکنه این گوپی آقا ،گناه داره.
راستی از آکواریومت هم عکس بذار.
یه سوال یادم رفت بپرسم من الان سرچ کردم شمع وارمر نوشته بود 6 ساعته و اینکه کوچولو بودن شما چه جوریاشو استفاده میکنی ؟

آره عزیزم خدا رو شکر زودی تموم شد
امروز بیچاره خیلی دپرس بود
باشه عزیزم بذار یکم بچه ها بزرگ بشن حتما عکس می اندازم اخه الان اگه بخوام عکس بگیرم هیچی معلوم نیست
ببین عزیزم برای شمع وارمر خوب من گفتم حدود 10 بار میشه ازش استفاده کرد خوب اگه مثلا هر دفعه نیم ساعت یا 45 دقیقه باشه همون 6 ساعت میشه دیگهمن معمولا 20 دقیقه هر بار که چایی دم کشید خاموشش می کنم و چایمونو می خوریم

مریم 1390/02/01 ساعت 12:20 ق.ظ http://aminomaryam1389.blogfa.com

جالبه که آدم فکر میکنه یه سری اتفاقا فقط برای خودش میفته و بعد میبینه نههههههه! همه درگیرنا
نگین جون اگه دوس داشتی به کلبه ی ما هم یه سری بزن

نه گلم گویا همه درگیر هستند

فرناز 1390/02/01 ساعت 03:00 ق.ظ http://dailyevents.blogfa.com

دعوا نمک زندگیه. اما سعی کن زیاد شورش نکنی
به حرفای بی ارزش توجه نکن. هرکسی به انداره فهمش فکر میکنه و حرف میزنه

حتما
قبول دارم عزیز راست میگی

سودا 1390/02/01 ساعت 08:16 ق.ظ

آرههههههه
اشتباه شد سودل نوشته شد
خوب بچه های زیر 18سال که تا نیان+18نمیفهمن من چی نوشتم

ملیکا 1390/02/01 ساعت 10:20 ق.ظ http://www.tarahino.blogfa.com

سلام نگین عزیز

حق با شماست هر وقت ادم شاده روز بعدش ناراحته برای همین میگن خوشبختی همان لحظه است.

خوشحالم که بهتری و امیدوارم دیگه ناراحت نباشی.
در مورد ایمیلهای که مینویسی ممنون خیلی زیبا و قابل تفکر است

قربونت برم عزیزم به پای متن های تو که نمی رسه

مینا 1390/02/01 ساعت 10:55 ق.ظ http://www.ziha.blogfa.com

ههههههههههههههههههههههههههههه

پستت خیلی باحال بود

کجاش با حال بود

[ بدون نام ] 1390/02/01 ساعت 12:22 ب.ظ

این چند وقته تو اکثروبلاگها حرف ازدعواه فکرکنم ازخاصیت بهاره .تواون دعوا کی خورد کی زد؟

دعوا بدون زد و خورد به پایان رسید

بی خبر 1390/02/01 ساعت 12:44 ب.ظ http://bahareto.blogfa.com

شیطون شدیاااا! 18+ میزنی تو پستت حالا
آخی تو چقده مهربونی که زود آشتی میکنی!

قربونت برم عزیزم آخه اگه بخوایم همش قهر باشیم که نمیشه

رها 1390/02/01 ساعت 01:56 ب.ظ http://raha27.blogsky.com

آخی ایشالا که همیشه روزای شاد داشته باشید با همسری ولی خب طبیعیه این چیزام پیش میاد دیگه.... غصه نخوری خانمی...
ایمیل +18 خیییلی باحال بود کاملا حقیقته... همینطور ایمیل دوم...

قابلی نداشت گلم

نازی 1390/02/01 ساعت 06:36 ب.ظ http://nazi9069.blogfa.com

اوهوم
بیشتر وقتایی که زیادی خوشحالی همچین تلافیشو سرت در میارن که تو کفش بمونی
ولی خب بیخیال.....دنیا دو روزه
این مرد سیاه پوست مسلمانم جالب بود!

راست میگی به خدا
آره گلم دنیا دو روزه

عروس کوشولو فضول شدیاااااااا
مارو اذیت میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عزیزم آقاتون خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
نگین نی نی بیاراااااااااا

نانا 1390/02/01 ساعت 08:58 ب.ظ

نگین جونم خانوم یدوستت دالم
این هفته همو ببینیم من دلم نگین میخاد خوب!!
جمع کردن همه بچه ها سخته واقعن!!

من از خدامه عزیزم

فرانک 1390/02/02 ساعت 12:26 ق.ظ http://bestbooks.blogfa.com

پس من خیلی عروس ناشکر و همسر پر روی ام با این حساب شایدم خفن بی سیاست
مادر شوهرم ادم با احساسی نیست ولی شدیدا اهل احترام هست تا حالا نشده به من بی احترذامی کنی یا کوچیک ترین حرکت ناراحت کننده ای بکنه ولی خوب اهل محبت ان چنانی هم نیست منم دائم پیش همسری گله و بدگویی

عزیزم هیچ وقت نا شکر نباش
می دونی مادر شوهر من خوبه یعنی زیاد سر به سرم نمی ذاره و اتفاقا محبت هم می کنه اما بعضی موقع ها یه حرفایی می زنه آدم کفری میشه

لیلی 1390/02/02 ساعت 01:52 ق.ظ

سلام خوبی؟انگاراین روزاهمه اعصاباخورده.
دلم براگوپی سوخت...
نکنه هامله ای نگین؟؟؟

نه گلم از این خبرا نیست خیالت راحت

نگار 1390/02/02 ساعت 10:16 ق.ظ

سلام عروس کوچولو. من تازه با وبلاگت آشنا شدم. دارم از اول میخونمشون. میشه منم رمزو داشته باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عزیز دلم شرمنده چون هنوز نمی شناسمت نمی تونم رمز بدم

نانا 1390/02/02 ساعت 02:22 ب.ظ

خانوم خوشمله شلام
امتحانت رو خوف بدی
بووووس
دوستت دالم

همه سعیمو می کنم که خوف بدم

سارتوهمسریه گلش 1390/02/03 ساعت 01:04 ق.ظ

خدا کنه یه زن خوب برای این گوپی پیدا شه. شاید حامله ای؟حالا نی نی دختره یا پسر؟

نه بابا می ترسم آخرش من بشم چوپان دروغگو

سلام عزیزم خوبی اپم قشنگه مثه همیشه راستی اومدم خدا حافظی کنم دارم میرم واسه همیشه اخرین اپمو هم گذاشتم دوست داشتی بیا ونظر بده بای یای[بوسه]

نگین 1390/02/03 ساعت 03:17 ق.ظ http://neginereza.blogfa.com/

گل

یه زن... 1390/02/03 ساعت 10:47 ق.ظ http://yezan66.blogfa.com/

برا اون گوپی بیچاره تا منحرف نشده یه زن بگیریناز ما گفتن بوده همزادم عشخم

نیلوفر 1390/02/03 ساعت 11:11 ق.ظ http://Nilo0ofar.mihanblog.com

سلام عزیزم
آره واقعاً دیدی میگن بعد از هر خنده ای گریه ست!!!!!
حالا خدا رو شکر که مسئله مهمی اتفاق نیافتاده یه اسپند واسه خودت و همسری دود کن حتما!
خاله دوستت رو هم خدا رحمت کنه

آره واقعا گل گفته هر کی اینو گفته
حتما عزیزم

نیلوفر 1390/02/03 ساعت 11:11 ق.ظ http://Nilo0ofar.mihanblog.com

راستی ایمیل هم خیلی باحال بود

قابلی نداشت

یسنا 1390/02/03 ساعت 04:06 ب.ظ http://akharedonia.blogfa.com

ای بابا دوست جون من نمیدونم این همسرای ما چرا تا میگیم مادرت ناراحت میشن و میخوان آدم و جر بدن

بی خیال نگینی بعضی دوستا اینطورین دیگه یه چیزایی میگن اصلن آدم کف میکنه چی جواب بده

آخه بیچاره گوپی جون نره خوب یه لجن خوار ماده براش میخریدی حیوونی رو یا ماده گوپی یکی از فک و فامیل رو قرض میکردی چند روز تا کارش را بیافته والله به خدا گنا داره

دقیقا برای منم سواله بابا داری ازشون انقاد می کنی نمی گی بهشون که دیگه قطع رابطه کنیم بره
عزیزم گوپی مون هم مرد

سولماز 1390/02/03 ساعت 05:24 ب.ظ http://20124.blogfa.com

سلام نگین جون
عکسها درست شد
بیا ببین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد