عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

نگین ماما می شود

سلام سلام بر همگی خوبید انشالله دماغتون چاقه  

چه می کنید با خونه تکونی هااااا.شروع کردید؟؟؟تموم کردید 

والا یکی از دلایلی هم که بنده هفته ای یکبار می آم آپ می کنم همین خونه تکونی می باشد 

حالا نیست قبلا هر روز آپ بودم گفتم یکم نگران نشید 

خوب بریم سر اصل مطلب 

والا خدمتتون عرض شود که ماهی کوپی بالاخره فارق شدندو بنده کم و بیش نقش ماما را ایفا می کردم والا به خدا شوخی نمی کنم  

 

جریانم از این قرار بود که ما یه زایشگاه گرفته بودیم همون موقع که من این زایشگاه دیدم با عقل ناقصم به اون فروشنده گفتم آقا این شیارهای پایینش خیلی بازه و ممکنه بچه ماهی ها برن پایین داخل آکواریوم فروشنده یک نگاه عاقل اندر سفیهی به من انداخت و گفت خانوم اون شیارها واسه اینه که آب هم بتونه داخل زایشگاه باشه نه شما نترسید بچه ماهی ها انقدر هم ریز نیستند که از اینا رد بشن نمی رن پایین منم دیگه چیزی نگفتم خلاصه این ماهی گوپی و همسر محترمشان را درون زایشگاه انداختیم و  من هر ساعت می رفتم چک می کردم ببینم چه خبرهچند روز پیش که از خواب بیدار شدم طبق عادت هر روز رفتم از بالا نگاه کردم دیدم شکم ماهیه کوچک شده و داخل زایشگاه خبری از بچه ماهی نیست اول کلی فحش دادم به دو تا ماهی بینوا که آخه چطور دلتون اومد بچتونو بخورید و .... بعد می خواستم با تور ماهی ها رو بندازم تو آکواریوم دیدم یه چیزهایی مثل کرم دارن تو آکواریوم ول می خورن واییییییییییییی خدا کلی بچه ماهی حدود 15شکلک های ِ هلن(من نمی دونم این چه زایشگاهی بود که به ما داده بود) خلاصه کلی ذوقیدم بعد نمی دونم چرا حس کردم اینا همینطوری که از این شیارها بیرون اومدند همون طوری هم ممکنه برن تو زایشگاه و خوراک والدین گراام شوند واسه همین یه ظرف پر آب کردم و دو تا ماهی گوپی ها را انداختم داخلش بعد رفتم تلفن برداشتم به همه از جمله همسری خبر دادم همسری که انگار بچه خودش به دنیا اومده همچین ذوقی کردشکلک های ِ هلنخلاصه داشتم رد می شدم دیدم واااااااااا دو سه تا بچه ماهی هم تو ظرف بوده هر چی فکر کردم خوب من که اینا رو انداختم این داخل بچه ماهی باهاشون نبود که کاشف به عمل آمد که هنوز روند زایمان ادامه دارند دیگه منم کار و زندگی را رها کردم و با یک لیوان وایساده بودم بالا سر ظرف تا بچه ها به دنیا می اومدن می گرفتمشون می نداختم تو آکواریوم که یهو دیدم ماهی گوپی پرید بیرون وایییی منم که عمرا دست به ماهی نمی زنم مونده بودم چکارش کنم دیگه سریع لیوان پرآب کردم و با یه تیکه کاغذ اون ماهی بینوا که هی پرت می شد با هزار بدبختی انداختم تو لیوان و بعد هم داخل ظرف خلاصه اینکه فکر کنم ماهی ها حدود 20 یا 25 تا باشن 

 حالا الان سه تا ماهی بزرگ ها داخل زایشگاه هستند و بچه ها داخل آکورایوممگه دستم به این فروشنده نرسه  

اما بشنوید از سوتی های من

چند وقت پیش می خواستیم بریم بیرون منم چون موهامو کوتاه کردم بیشتر شال هام از رو سرم سر می خورند واسه همین همیشه .وقتی می خوام برم بیرون یه کلیپس می زنم به پشت موهام  

اون روز کلی گشتم دنبال کلیپسم پیداش نمی کردم هر جا که فکرشو بکنید گشتم هی به همسری می گفتم

من: کلیپس منو تو برداشتی

همسری  با یک لبخندشیطنت آمیز : نه give_heart.gif

من: بفهمم دست توئه می افتم به جونت قلقلکت میدماااا هر چقدر هم سرفه کنی اهمیت نمی دمااااا(اخه تنبیه همسری قلقلکه تا قلقلکش می دم از خنده به سرفه می افته منم دیگه ولش می کنم)

 همسری با همون لبخند :باشه اگه دست من بود تو بیا قلقلکم بده  

نمی دونم چرا بهش شک داشتم همچنان که می گشتم می گفتم جون من اگه دست توئه بگو

همسری هم یه گوشه نشسته بود و می خندید و می گفت: به خدا دست من نیست شکلک های ِ هلن

من: خوب چرا می خندیشکلک های ِ هلن

 همسری: آخه قیافت خیلی بامزست

من: خوب تو هم بلند شو بیا بگرد

 همسری: من چه می دونم منظورت از کلیپس چیه

خلاصه دیگه بی خیال کلیپس شدم رفتم جلو آینه شالمو بپوشم که دیدم پشت سرم باد کرده واییی خدا کلیپسمو زده بودم به سرم و یادم نبود همسری هم واسه همین داشته می خندیده رفتم می گم نمی شد بگی این پشت سر منه

همسری داشت از خنده ضعف می کرده :ااااااااااااا منظورت از کلیپس این بود(خیلی روداری به خدا یعنی نمی دونستی منظورم از کلیپس چیه؟؟)

 

تازه برمی گرده می گه اگه می خوای به هیچ کس نگمYatta باید مهمونم کنی 20 لیتر بنزین 

 

بلاگ نوشت: قول داده بودم آدرس وبلاگ همسری بذارم تا کسانی که نتونستند برن نمایشگاه کاراشونو ببینند  

http://novin-sazeh.blogsky.com/ 

البته فعلا همین عروسک هاست خدا رو شکر حسابی نمایشگاه براشون داشته و گوش شیطون کر چند نفری سفارش دادند انشاالله اونا که آماده شد عکساشونو می ذارم 

  

گله نوشت : چند روزیه همسری چون حجم کاراش زیاد شده اولا همش بیرونه بعدشم وقتی میاد انقدر خسته هست که زیاد حال و حوصله منو نداره(البته بعضی وقت ها هم خودش می فهمه که داره بد حرف میزنه و معذرت خواهی می کنه) منم فعلا چیزی نمی گم بهش تا کاراش تموم بشه بعدش حسابی قلقلکش میدم حالا ببینید 

همسری برای کادوی سپندار مذگان بعد از دو هفته یک عدد شلواری و به دونه گوسفند(shuan the sheep) اون بچه که پستونک تو دهنشه برام خریده آخه من خیلی کارتونشو دوست دارم و هر شب می بینم و کلی می خندم بیشتر از همه هم از بچه خوشم میاد واسه همین رفته یه دونه عروسکشو برام گرفتهدست گلت درد نکنه همسری فعلا بی حوصله من 

 

فیلم نوشت : بعد از 6 ماه بالاخره فیلم عروسیمون درست شد و اونروز رفتم گرفتمش اما خدایی ارزش این همه صبر کردن داشت به نظرم خیلی عالی کار کرده طفلک همسری هنوز نرسیده نگاش کنه می گه دلم می خواد با خیال راحت نگاش کنم نه اینکه استرس اینو داشته باشم که کارام مونده   

نظرات 72 + ارسال نظر

نگین جون سپندار مذگان نه سپندار نذگان

مرسی از تذکرت

مریم وشوشو 1389/12/15 ساعت 08:05 ب.ظ

منم خیلی خندیدممممممممم...........
وقتی عروسیتون اون همه خوش گذشته بود و ازش راضی بودی باید یه فیلم توژ ه ازش دربیاد عزیزم.
چه عروسکای بامزهاییییییییی

قوربونت برم عزیزم
مریم جون آدرس وب

سولماز 1389/12/15 ساعت 08:32 ب.ظ http://20124.blogfa.com

سلام نگین جون چه کارهایی نکردی شما
من هم بدم میاد به ماهی دست بزنم
تولد ماهی کوچولوها هم مبارک

قوربونت برم عزیز دلم

شاپرک 1389/12/15 ساعت 08:58 ب.ظ http://shaparac.blogfa.com

زن داداش منم گوپی داره. الان تعدادشون خیلی زیاد شده. اگه حوصله به خرج بدی به زودی عیال وار میشی
دفعه بعد حواست باشه ماهی که قراره زایمان کنه رو کلا جدا کنی که بچه هاش خورده نشن.

والا فعلا که همه رزرو کردن چندتاشو بگیرن می ترسم آخرش بعد از این همه زحمت من بمونم و این دو تا والدین

رضوان 1389/12/15 ساعت 09:52 ب.ظ http://dokhtar0irooni.blogfa.com

قدم نو رسیده هاتون مبارک.

دست همسری درد نکنه.مال فشار کاره ،همه آقایون وقتی پرکاران این مدلی میشن.

کلیپست خیلی خنده بود...

مرسی عزیزم
آره میدونم واسه همین درکش می کنم

رضوان 1389/12/15 ساعت 09:54 ب.ظ http://dokhtar0irooni.blogfa.com

عروسکا خیللی باحال بودن.دستشون درد نکنه.

حالا اون آقا محسنه همسریته یا آقا امیر؟؟؟

هیچ کدوم عزیزم شماره شو نذاشتیم تو سایت

ملیکا 1389/12/15 ساعت 10:05 ب.ظ http://www.tarahino.blogfa.com

نگین جونم سلام واقعا خشته نباشید میگم به تو عزیز و همسری مهربانت.
تولد ماهی کوچولو هات مبارک
اولش که خوندم فکر کردم خودت داری ماما میشی تعجب کردم
به هر حال امیدوارم نوبت خودتم بشه نگین عسل
مواظب خود باش

عزیز دلمی تو
قربون مهربونی هات برم مننه بابا حالا واسه مامان شدن زوده

سلام نگین خانوم چطوری ماما خانوم؟

آخـــــــــــــی!ماهی ها مبارکت باشه یعنی بچه هاشون

آخـی!اشکال نداره خانومی ایشالا زودتر کارهای همسریت درست میشه و بهت بیشتر از قبل توجه می کنه

آخــی!فیلمتون مبارک!من انخد از فیلم عروسی خوشم میاد!
رام میدی خونتون بیام ببینم؟

مرسی خوبم تو چطوری خانوم بیمار
مرسی گلم
انشالله
تو بیا خونه ما قدمت روی چشم

نازبانو 1389/12/15 ساعت 10:50 ب.ظ

وای نمی دونی نگین جوون یه لحظه از عنوان پستت خیال کردم داری مامان می شی!!
حالا ماما شدنتون مبارک

مرسی
بابا حالا واسه مامان شدن خیلی زوده

باران 1389/12/15 ساعت 10:52 ب.ظ http://www.asheghebaran.blogfa.com


چشمت روشن خواهر نی نی ماهی دار شدی
میگم من رمز دوتا پست قبلتو ندارم انگاری یادم رفته .
مدتیه وبتو نخوندم .یعنی وقت نداشتم باورت میشه؟

آره عزیزم باورم میشه چون منم با کمبود وقت دچارم

دختر برفی 1389/12/15 ساعت 11:33 ب.ظ http://www.barfi-u.blogfa.com

عزیزم یه آن فکر کردم مامان شدی انقدر ذوق زده شدم که نگووووووو
نگین جونم واقعن چه م یکنی با این زایشگاه دایی منم از این کارا می کنه... از بچگی ماهی داشته تا حالا که 27 سالشه:ی
الان یه ماهی داره میگه اگه انسان بود بچه ام میرفت سوم دبستان!!
عسیسم فیلم عروسی ات هم مبارک ای شالهه یه روز منم بیام ببینم کلی قربون صدقه ات بلم
چقدر عروسکای همسری قشنگ بودند .. چطوری درست کردنکلی خوشمان آمد و تو دلمان به خود گفتیم کاش به نمایشگاه رفته بودیم
نگین جون هزارتا بوسسس و هزارو یکی دوستت دالم خانومی

همه همین فکرو کردند
چه جالب راستش من اول ماهی دوست نداشتم آکواریوم هم به خاطر همسری گرفتم ولی الان کلی دوستش دارم
والا این که چطور درست کردن من نمی دونمچون منم وقتی حاضر شد دیدمشون
من ۲۰۰۰ تا بوس و ۲۰۰۲ دوست دارم

ملوس 1389/12/16 ساعت 12:52 ق.ظ

سلام نگین خانومه ماما
خوبه دیگه با اینهمه بچه ماهی از بیکاری درمیای
مواظب خودت باش عزیز

آره واقعا باید کلی بچه داری کنم

لیلیوم 1389/12/16 ساعت 07:44 ق.ظ http://bestnew.persianblog.ir


کلی خندیدم بابت کلیپس
منم بعضی مواقع دنبال عینکم میگردم اما رو دماغمه

باور کن نیم ساعت بیشتر دنبالش گشتم

الی 1389/12/16 ساعت 07:48 ق.ظ http://man-va-va.persianblog.ir

نگین جان عنوان مطلبت رو که دیدم فکر کردم مامان یه نی نی شدی
راستی این عروسکها هم خیلی نازن

سودا 1389/12/16 ساعت 08:33 ق.ظ http://www.anatork.blogfa.com

قدم نورسیده مبارک
نگین جون منم بدم میاد عزیز وقتی خسته است طوری رفتار میکنه انگار که ازمن بدش میاد
منم کلی غصه میکنم واسه خودم.

الهی قربونت برم تقریبا همه مردها همین طورن باید تحملشون کرد

طیبه 1389/12/16 ساعت 09:25 ق.ظ

سلام خوبی امان از دست خونه تکونی نگو که دلم خونه.مبارک باشه من بعد از ۲ سال هنوز فیلم عروسیمو باید هرهفته ببینم تو هم بشین با دل سیر ببین و حالشو ببر .راستی تو تخصص خاصی در نگهداری از زنان باردار و بچه داریا خالت چطوره نینیش خوبه جنسیتش چیه؟

والا خودمم دارم فکر می کنم کم کم برم بشم متخصص زناننه عزیز دل امروز خالم رفت سونوگرافی هنوز نیومده که ازش بپرسم حتما خبرت می کنم هر چی شدمرسی که نگرانی

بابا ماما!!!! ببخشید شما کار هم قبول می کنید! یعنی اگه من بخوام حامله شم مسئولیت بچه ها با شما!!!!

خدایی شوهرت هنرمنده هااااااااااااااا
نی نی ها تازه مبارک!
باور کن تیتر اول رو خوندم فکر کردک حامله شدی!!!!
از خونه تکونی نگو که دلم خونه!

والا بستگی داره می دونی آخه نیست تقاضا زیاده می ترسم قول بدم بعد نشه
قربونت برم عزیز دلم
تقریبا همه همین فکرو کردن
هی خواهر

سیما 1389/12/16 ساعت 10:06 ق.ظ http://www.simaa.blogfa.com

سلام

قدم نورسیده مبارک
اسماشون رو چی میذارین

ولی من کلا زیاد از ماهی خوشم نمیاد جون میترسم

لیموئی هم یه ماهی گلی میگیره دستش هی میگه

اگه شل.غ کنی میندازم روت

والا سیما جون ۲۰ یا ۲۵ اسم از کجا بیارمبعدم الان همشون مثل هم هستند اصلا نمی دونم چند تا نر هستند چند تا ماده

بابا چقدر اون طرف خنگول بوده که نمی دونسته ماهی ها از اون شیار رد میشن ما می گیم مسئول ما خنگه
بابا شوهرت عجب هنرمنده
کادوت مبارکت باشه
بوس بوسی

قربونت برم عزیزم اصلا من از همون اول به همسری گقتم این طرف یه چیزیش میشه

سمیه 1389/12/16 ساعت 10:32 ق.ظ http://mamanepedram.blogfa.com

خدا نکشتت فکر کردم مامان شدییییییی
کلی ذوقیدممممممممممممم

نه بابا حالا حالاها از این خبرا نیستبذار اول خودمونو بزرگ کنیم

شاپرک 1389/12/16 ساعت 10:42 ق.ظ http://shaparac.blogfa.com

نگین جان به یه بازی وبلاگی دعوت شدی

میام حتما عزیزم

خاتون 1389/12/16 ساعت 10:57 ق.ظ http://bootejeghe.blogsky.com

وای نگین اولش درست نخوندم عنوانشو فکر کردم میگی نگین مامان میشود!!!!!!
بعد رسیدم به گوپی ها! مردم از خنده! قدمشون مبارک! ایشالا بچه های خودت

قربونت برم خاتونم
انشالله فرزندان شما

یاسی 1389/12/16 ساعت 11:20 ق.ظ http://rozhayeyasi.blogfa.com

نخسته عروس خانم .نگین جون مردا کارشون خیلی بیشترازاون چیزی که ما فکرمیکنیم براشون اهمیت داره حتی باربارا دی انجلس هم اینو تو کتابش نوشته که مرده اگه تو کارشون موفق باشن میتونن از زندگیشون لذت ببرن

آره عزیزم منم کاملا درکش می کنم می گم بعضی موقع ها هم خودش ناراحت میشه و معذرت خواهی می کنه

شیر کوچولو 1389/12/16 ساعت 12:54 ب.ظ

چه عروسکهای خوشگلی هستند نگین جان. شوهر هنرمندی داری ماشالا.
خوش به حالتون . پس الان حسابی با فیلم عروسی مشغولید. ما که از بعد عروسی دیگه حال نمیکنیم حتی فیلم نامزدی رو دوباره ببینیم.
تولد ماهی کوچولوهاتون هم مبارک

قربونت برم عروس خانوم خوشبخت

اطلس 1389/12/16 ساعت 01:28 ب.ظ http://www.daky.blogfa.com

واااااای نگین لحظه ی اول که اومدم بلاگت یهو چشمام ۸ تا شد!‌فکر کردم مامان میشی!‌نگو مامان بزرگ شدی! مبارکتون باشه. هم نی نی ماهیا هم فیلم عروسی. کادوت هم مبارکت باشه. خانمی عاشق باشی

بله دیگه مامان نشده مامان بزرگ شدم
قربونت برم خانوم گل

سمیرا 1389/12/16 ساعت 01:32 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

وای نگین جون فکر کردم مامان شدی! منم ماهی دوست دارم ولی از ترس اینکه بمیرن دلم نمیاد بخرم...مبارکه شغل جدیدت

متاسفانه شغل بی جیره و مواجبی دارم مگه اینکه دم عید این بچه ماهی ها رو بفروشم پولدار بشم

ملیکا 1389/12/16 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.tarahino.blogfa.com

مرسی نگین جونم که سر میزنی.
باید بگم با اجازه ات خودم نوشتم.اگر بد بود شرمنده

دوستت داریم نگین عزیز

نه عزیز دلم اتفاقا خیلی خیلی هم عالی بود
آفرین بر تو با این طبع لطیفت

خانم 1389/12/16 ساعت 04:49 ب.ظ http://zemestoone86.persianblog.ir

اول که موضوع رو خوندم اینجوری خوندم: نگین مامان میشود!!!!!!!! بعد اینجوری شدم
بعد درست نگاه کردم دیدیم ماما بود نه مامان
قدم نو رسیده هاتون مبارک.حالا این بچه ها بزرگ میشن و بچه دار میشن.منم خونه مامانم دارم الان 100تا بیشترن!!!ولی اصلا زایشگاه نمی خوادا من یه درختچه گذاشتم توو آب زیر اون قایم میشن تا بزرگ بشن

بچه ماهی های شما چقدر با فرهنگ تشریف دارن والا ما هم درختچه گذاشتیم ولی اینا همه جا میرن به غیر از تو درختچه

نگی 1389/12/16 ساعت 06:32 ب.ظ http://dotabarayeham.blogsky.com/

وای نگین این زایشگاهی که میگی چی هست؟ چه جوریه؟ من اصلا نشنیدم...
من هم تو آکواریومم گوپی داشتم که یه ماه پیش مرد.. این زایشگاه رو بهم بگو چیه؟
بعد یعنی میشه این بچه ماهیا رو نگه داشت بزرگ کرد؟

عزیز دلم توضیحاتشو برات نوشتم آره گلم میشه بچه هاشونو نگه داشت

nazi 1389/12/16 ساعت 06:43 ب.ظ

آخی اینا چه ناز بودن عروسکای همسری رو می گم. ... بچه ماهی ؟؟ فکر نمی کنم بتونم باهاشون کنار بیام ... دوتا ماهی شب ِ عیدم به زودی می کشم کلیپسه خیلی باحال بود.
تو که تازه عروس شدی خونه تکونی واسه چی دیگه ؟؟ حالا خودم هنوز نرفتم تو خونه همش دستمال دستمه. همشون وقتی کار دارن این طوری می شن خوب می شه !! وای منم دیوونه اون گوسفند کوچولو ام . امروز یه عروسکشو دیدم زیاد شبیه خودش نبود این شبیهش هست ؟؟ منم می خوام

خوب دیگه خودت میدونی آدم دلش طاقت نمیارهوالا این گوشفند منم زیاد زیاد شبیه خودش نیست ولی چندجایی که گشتم این بیشتر بهش می خورد

عاطی 1389/12/16 ساعت 08:41 ب.ظ http://girloflove.blogfa.com

aval salam
badesh vas mahi ha ishala hhamishe khobo khosh bahshan me3 ensana:d
badesham namayeshgahe shuharet kh naz bod
va badi inke manam oun kartono kh dos daram
va inke man asheghe fil arosiam
age mishe axe arositon bezar to edame bebinimesh khanum khoshgelaro:*

راستش عزیز دلم شرمنده عکس عروسیمو تو سایت نمی ذارم

عاطی 1389/12/16 ساعت 08:46 ب.ظ http://girloflove.blogfa.com

rasi filme namayeshgaho load kardam
didam
kh bamazo bahalan
tabrik migam
khase nabashid

قربونت برم عزیز دلم سلامت باشی

ماه 1389/12/16 ساعت 09:14 ب.ظ http://www.mygoodlive67.blogfa.com

سلام نگین جونم مبارک باشه گلم تولد ماهی کوچولوها
راستی وبلاگ همسرتون رو دیدم خیلی جالب بود برام سوال بود در مورد ساخت و طراحیشونم بپرسم الان دارم فیلم رو باز میکنم نگاه کنم
ممنون
سوتی قشنگی بود گاهی ادم یه چیزایی رو یادش میره
مثل اینکه موبایلت با لباس گرمتت تو دستت باشه نفهمی و هی تو کیفت دنبال گوشی موبایل بگردی

والا عزیزم در مورد طراحی و ساختش منم چیزی نمی دونمآخه منم وتی حاضر شد دیدمش

بانو 1389/12/16 ساعت 11:15 ب.ظ http://banoooomir.blogfa.com

ای نگیننننننننن اول فکر کردم خودت داری مامان میشی
گوپی زاد و ولدش زیاده بعد از سه ماه اکواریومت را پر میکنن حالا چطور بودن این ماما بودن؟
خب طفلی اقای همسر کارش زیاده دیگه هواشو داشته باش مثل میرزا که هوای من را داره

بد نبود تجربه شیرینی بود
اره عزیزم درکش می کنم

لیلی 1389/12/17 ساعت 12:50 ق.ظ

سلام خوبی؟
تیتروکه خوندم فکرکردم نی نی داری دختر...
خفه نشی بااین تیترزدنت.
حالا حال بچه هات چطوره؟خوبن؟
جدا نمیدونستی کلیپست کجاس؟؟؟کااش منم اونجابودم

بسی شادمان شدیم که بسیاری از دوستان برای لحظات کوتاهی سر کار رفتند
نمی دونم خواهر مشکلات زندگیه دیگهنکنه تو هم می خواستی بهم بخندی؟؟؟

فرزان 1389/12/17 ساعت 09:38 ق.ظ http://respina88.blogfa.com

به به مبارک مامان شدنت! بچه هات چاق و سرحال هستن؟!
شب عیده دیگه سر همه همسرها شلوغه.این عادیه در عوض ۱۳ روز عید همش مال همیم...
خداروشکر که نمایشگاه براتون خوب بوده...

آره خدا رو شکر همشون در سلامتی کامل به سر میبرن
آره تقریبا درکش می کنم واسه همین هیچی بهش نمیگم

یسنا 1389/12/17 ساعت 09:51 ق.ظ http://akharedonia.blogfa.com

سلم نگین حون
ببین نگینی گوپی همینه همینطور حالا داستان زاد و ولد ادامه داره هر دفعه هم 30، 40 تا گوپی به دنیا میاد که یه سری خورده میشن یه سری عمرشون به دنیا نیست و فوت میکنن و کلا چند تاشون بیشتر نمیمونن یه موقع خودت رو ناراحت نکنی .
راستی به جز گوپی دیگه چی داری؟

بعدنش من شما رو لینکیدم اگه دوست داشتی منم لینک کن.

والا یسنا جون غیر از گوپی یه دونه انجل داشتیم که دیشب به رحمت خدا رفت
گلم منم شما رو لینکیدم

غزل 1389/12/17 ساعت 10:08 ق.ظ http://1362ghazaleomid.blogfa.com

ایشالا پست بعدی میشه : نگین مامان می شود!!!
ما که جا نداشتیم آکواریوم امید مونده خونه مامانش اینها !
خوش به حالت همسری میذاره قلقلکش بدی امیدجون نمرد دوتا دستای منو می گیره هیچ کاری از دستم بر نمیاد

حالا که زوده واسه مامان شدن
انشالله یه خونه بزرگتر می گیرید
والا همسری منم بعضی موقع ها که خیلی قلقلکش میاد دستامو میگیره منم سریع میرم گردنشو فوت می کنم آخه وقتی کسی قلقلکی باشه به همه چی حساس میشه و حتی با فوت کردن آروم گردنش هم می تونی کار خودتو بکنی

سلام.مامانی.چه قد بامزه نوشته بودی قصه اون کلیپسو بخدا....چه شوهر با حالی... می گما شوهری کلی هنرمنده.........کادوهات هم مبارک

قربونت برم عزیز دلممرسی گلم

الهه 1389/12/17 ساعت 10:52 ق.ظ

سلام نگین جون....
منم از اسم پستت همون حدسی رو زدم که همه زدن!
ایشاللا مادر بزرگ هم بشی به زودی
میگما نگین جون نگهداری این ماهی های گوپی سخته؟حتماً آکواریوم میخواد؟

الهه جون ماهی گوپی مثل گلد فیش جون سخته و نیازی به آکواریوم و بخاری و اینا نداره بنابراین می تونی تو تنگ معمولی هم نگهش داریبرو ببینم تو هم یه جوجه کشی راه می ندازی با نه

سودا 1389/12/17 ساعت 11:36 ق.ظ

8مارس روز جهانی زن فراموشتون نشه.

روز تو هم مبارک عزیز دل

دختر برفی 1389/12/17 ساعت 01:31 ب.ظ http://www.barfi-u.blogfa.com

نگین جون توضیح اضافه ام رو بخون

رها 1389/12/17 ساعت 05:39 ب.ظ http://raha27.blogsky.com

فیلم عروسیتون مبارک باشه من عاشق اینم که فیلم عروسی ببینم.... نازی چقده ماهی داری الان.... طفلک نوید من که من یه سره درگیرم....

هی خواهر نمی دونم والا این عید چی داره که زن و مرد انقدر درگیرش میشن

فاطمه 1389/12/17 ساعت 07:06 ب.ظ http://asheganeh-haie-man.blogfa.com

درسته من از ماهی میترسم اما تولدشون مبارک:دی
وااااااای چه کارای قشنگی داشتن همسریت اینا

قربونت برم عزیز دلم
چشمات قشنگ میبینه

فرناز 1389/12/18 ساعت 02:30 ق.ظ http://dailyevents.blogfa.com

اول فکر کردم نوشتی : نگین مامان میشود
اما خوب بعد دیدم نه. چشمام قاطی دیده.
قدمهای نو رسیده مبارک
دم عید همیشه سر آقایون شلوغه و ما خانومای بیچاره هم باید صبر پیشه کنیم.
عوضش عید کلی خوش میگذره


قربونت برم گلم
هی خواهر حق با توئه چقدر ما خانوما وفاداریم
انشالله

شقایق و حبیبی 1389/12/18 ساعت 02:57 ب.ظ

سلاممممممممممممممممممممممم نگین جونم
وای به خدا تا عنوان پستتو دیدم فکر کردم داری مامان میشه شوکه شدم بعدش دوزاریم افتاد
وای چه حالی داره مامان این همه ماهی بود
نگینی جونم درکت می کنم عزیزم حبیبی هم بعضی اوقات این جوری میشه ولی خوب باید تحمل کنیم دیگهههههههه
واییییییییییییییییی پس فیلمتون و هم گرفتید ما هم اگه خدا بخواد چشم شیطون کر تو این ماه فیلممون و تحویل میگیریم
نگین جونم این دوستاتون که رفتن مالزی چه قدر هزینه کردن و چه مدل ویزایی گرفتن و اونجا از لحاظ مسکن و کار چه اقدامی کردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و کلا چه قدر وقت زمان برد تا همه کارهاشون جورشد؟؟؟
فدات بشم الهیییییییییییییییی نگینت جونم .راستی وسال سفره هفت سینو اماده کردی جیگری

ما اینیم دیگه
آره گلم باید تحمل کرد
انشالله که زودی فیلمتو بگیری و راضی باشی
عزیز دلم حدود ۲۰ ملیون خرج شون شد و ۱۰ ملیون هم دادند به وکیله راستش در مورد اینکه چه ویزایی گرفتند اطلاعی ندارم چون تمامی کارهاشونو وکیلشون انجام داده و خودشون هیچ کاری نکگردند و اینا همینطور که قبلا گفتم دارن میرن مالزی بمونند تا کاراشون برای استرالیا درست بشهحدود ۴ ماه تموم کارهاشون درست شد والا ازوقتی رفتن اونجا من دیگه ازشون خبر ندارم اگه فهمیدم چکار کردن حتما بهت خبر میدم گلی خانوم
الهی دور تو بگردم والا وسایل سفره هفت سین فقط سفرشو و شمعشو گرفتیم همسری گفت وایسا با هم بریم بگیریم گفت منم خیلی دوست دارم سفره هفت سینو وسایلشو بگیرم واس همین فعلا دیگه کار نکردم
راستی رنگ سفرمو هم یاسی گرفتم

نفس 1389/12/18 ساعت 03:22 ب.ظ http://www.man-perancesse-to.blogfa.com

من از این سوتیا اینقدر دادم که قابل شمارش نیست

همسایه ی ما وقتی ماهیش زایمان کرده بود ماهی بزرگای دیگه تند تند خورده بودنشون و فقط ۵-۶ تا مونده بود
کلی به کلیبست خندیدم نگین

الهی که از گلوشون پایین نره
خودم هم کلی به خودم خندیدم

پپر پریا 1389/12/18 ساعت 07:27 ب.ظ http://farfar2010.blogfa.com

یعنی این ماجرای کلیپس آخر خنده بود قربون اون حواس پرتت برم

علی 1389/12/18 ساعت 07:57 ب.ظ http://www.essa.blogsky.com

سلام به عروس خانووم امیدوارم خوب باشی و شوهری هم خوب باشه امیدوارم همیشه در کنارهم باشین و خوشحال و سر حال ازت میخام بهم سر بزنی یه مضوع خوشمل آپم علی یارت منتظرتم بای

ممنون باشه سر میزنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد