عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

عروس کوچولو

داستان زندگی یه عروس کوچولو

بی عنوان

سلام دوستای گل و مهربونم  

به همگی خوش می گذره؟؟   

راستش قبل از هر چیز می خواستم یه نکته ای بگم که دلیلش هم کامنتیه که تو پست قبلی یکی از خوانندگان به اسم مثل خواهر برام گذاشته بود و خوب منظورشون این بود که نوشته هات بی خود و بی محتوا هستند و چیزی بنویس که ارزش وقت گذاشتن دیگران برای خوندن داشته باشه. 

دوستای گلم من از همین تریبون اعلام می کنم به خدا کسی مجبور نیست بیاد و نوشته هامو بخونه من قبلا هم گفتم اینجا فقط اومدم خاطرات خوب و بد زندگیمو یادداشت کنم که اگر چند ساله دیگه برگشتم خوندمشون یاد همین روزهام بیفتم و مهمتر از اینکه تو اکثر پست هام  دارم یه چیزی به خودم یادآوری می کنم که شاید فقط خودم بفهممشون خوب حالا چند تایی هم دوست پیدا کردم و به هم سر میزنیم این اشکالی داره آیا؟23_33_7.gif خلاصه اینکه من به خاطر کسی وبلاگ نویسی شروع نکردم که حالا بخوام به خاطر کسی دیگه ای کنارش بذارم و هر کسی حق داره تصمیم بگیره که وقتشو با چه چیزی بگذرونه  

خوب و اما این چند روز : 

روز پنجشنبه با همسری رفتیم عطاری که همسری کارشو خیلی قبول داره و پارسال رفته بود پیشش چون خیلی سرفه می کرده و هر دکتری می رفته جواب نمی گرفته و رفته بود پیش این آقا و یه دارو داده بود که خوب شده بود تا همین چند وقت پیش که دوباره هوا آلوده شده الان هم همسری خوبه یعنی دیگه سرفه نمی کنه منم باهاش رفتم و گفتم الان یه پیرمردی نشسته اونجا  که به زور می بینه و .... نمی دونم چرا هر موقع از کار یه نفر تعریف می کنند و می گن حرفه ای هستش تو کارش همیشه یه پیرمرد یا پیرزنو تصور می کنمو اصلا به فکرم نمیرسه طرف جوون باشه خلاصه رفتیم و دیدم نخیر نصبت به اون چیزی که من فکر می کردم ایشون خیلی هم جوونه و سرش هم خیلی شلوغ بود کلی منتظر شدیم تا نوبتمون شد همسری دوباره داروهاو گرفت و منم گفتم واسه ریزش موهام ببینم آیا داروی در چنته دارند یا خیر چون موهای من خیلی میریزه و به قول همسری آدم تو خونه که راه میره انگار داری تو آرایشگاه زنها راه میریخلاصه به آقاهه که گفتم گفت فکر کنم شما کم خونی داری.منم تو دلم گفتم چشم بسته غیب گفتی هااا خوب اکثر خانومها کم خونی دارند اینم یه چیزی پروند گفت شاید بگیره. 

نمی دونم چطوری داشتم نگاش می کردم که انگار فکرمو خوند و گفت اینو از حالت چشماتون گفتم این بماند خلاصه یه سری داروی گیاهی داد و یه سری چیزها را هم مثل غذای رستوران و ماست برای 15 روز قدغن کرد ببینیم چی میشه توکل به خدا انشالله که جواب بگیرم اما خوب نمی دونم چرا همینطوری ازش خوشم اومد شخصیت خیلی آرومی داشت و خیلی راحت حرف میزد و برای هر چیزی که می گفت دلیل می اورد  .نزدیک خونه بودیم که همسری ماشینو داد دست من و بنده تا خونه رانندگی کردم بماند که همسری وقتی رسیدیم مثل رنگ ماشین سفید شده بود طفلک چی کشید 

 خیلی دوست دارم عزیز دلم که انقدر صبور بودی و اشتباهامو آروم می گفتی که مثلا فکر نمی کنی الان باید اینجا ترمز می کردی و مثل خیلی ها داد نمی کشیدی سرم تازه بعدشم بهم گفتی خوب طبیعیه از پارسال که گواهینامه گرفتی بیشتر از یکی دوبار پشت ماشین ننشستی و حق داری فراموش کنی و اینطوری آرومم کردی

خلاصه برگشتیم خونه و شام خوردیم و خوابیدیم Couple In Bed(البته اگر مثل خواهر ناراحت نمیشن)   

جمعه هم ناهار خونه مادر همسری بودیم و با خالم اینا کلی گفتیم و خندیدیم بعدش هم اون یکی عمم زنگ زد که حوصلمون سر رفته بلند شید بیاید  

همسری هم بهم گفت بیا تو ماشینو بیار تا اونجا منم برای اینکه آبروم پیش خونواده همسری حفظ بشه و طفلک ها اون پشت سکته ناقص نزنند گفتم نه اینا باشن من هول میشم یه روز دیگه خودمون تنها میریم رانندگی

 خلاصه رفتیم خونه عمه و ما  اونجا هم باز داشتیم می گفتیم و می خندیدیم که همسری یه شوخی کرد که من ناراحت شدم اما اصلا اونجا توی جمع نشون ندادم و همسری چند بار اون حرفشو تکرار کرد و من هر دفعه بیشتر ناراحت میشدم البته شوخیش با من بود یه چیزی گفت که حس کردم بی احترامیه.خلاصه تا وقتی از اونجا بلند شیم دیگه اصلا نگاش نکردم. بعد که تو ماشین نشستیم همسری گفت من باید یه سر تا دروازه شیراز برم شما هم میاید که مادر همسری و خالم اینا گفتند نه مارو برسون خونه کار داریم اونا رو که گذاشتیم خونه من داشتیم میرفتیم طرف دروازه شیراز که همسری هی شوخی می کرد و میدید من اصلا محلش نمی ذارم و اصلا نگاش نمی کنم تازه آقا فهمید که من ناراحتم کشته مرده این هوش و ذکاوت هستم خلاصه  وقتی بهش گفتم تازه فهمید که اشتباه کرده و نباید اون حرفارو میزده و کلی معذرت خواهی کرد(الان مثل خواهر میگه دیدی گفتم لوسیHappy Dance) و تا خونه هی حرفای با نمک میزد تا من بخندم خوب دیگه اینم از این دو روز راستش از اینکه بعضی از دوستان اخر پست هاشون مثلا می نویسند لاو نوشت یا چیزهای دیگه کلی خوشم اومده و اگه نمی گید تقلید کار ... منم می خوام این کارو بکنم 

عذاب نوشت : خونه عمم که بودیم ذرت بو داده خوردیم و که پوستش گیر کرده گلوم و هنوز هم جا خوش کرده و داره منو عذاب میده هر چقدر هم آب و مایعات می خورم نمیره ÷ایین 

آینده نوشت : قراره سه شنبه این هفته بریم همدان و اینبار با همسرامون اخه خالم نذری داره.یادش بخیر پارسال چقدر خوش کذشت نذری دادنمون و این چند روز طبق عادتی که دارم که قبل از مسافرت خونه باید برق بزنه کار من   

الانم برم بانک تا اجاره خونه بدم 

خدا به کارمند بانک رحم کنه 

این چند روز یادتون نره ما را هم دعا کنید

نظرات 41 + ارسال نظر
نازبانو 1389/09/20 ساعت 11:03 ق.ظ http://songiflife.blogfa.com

اول از همه بگه که کتلت برنج رو درستیدم. خیلی خوشمزه شد. تازه اون شب خواهرم اینا هم مهمونم بودم گفتن خوشمزه است. ممنون گلی. کلی بووووووووووووس
اما بعدش : نمی دونم این آقایون چرا اینقده هواس جمعن آخه!!!! از این شوخی ها همسری منم باهام کرده.بعدن که بهش می گم می گه: وا مگه تو ناراحت شدی عیبی نداره ما گذشت می کنیم مگه نه
راستی ببین گلم همه خانم ها کم خونی ندارن. اگر خوب مراقب خودت باشی به خصوص اون دوره ها این طوری نمی شی.اگر کم خونی درمانش رو جدی بگیر. قرص آهن و خوردن جگر اولین کاراهاست.می دونی من اون قدر بابام اون موقع های خاصمون هواسش به ما بوده و هی به مامانم می گفته بهشون جگر و گوشت و چیزای خون ساز بده که خدا رو شکر هیچ کدوممون کم خونی نداریم.البته برای بعضی ها ارثیه.به هر حال جدیش بگیر

نوش جونت عزیزمخوشحالم کردی
آره دیگه ما همیشه گذشت می کنیم
آره عزیزم دارم کلی به خودم میرسم

نیلوفر 1389/09/20 ساعت 11:06 ق.ظ http://Nilo0ofar.mihanblog.com

یکم تمرین کنی راه میفتی عزیزم
اگه ریزش موهات خوب شد به ما هم بگوووو حتماً!
بیچاره کارمند بانک کاش بهش اطلاع میدادی ضد گلوله میپوشید!!!!

اره می دونم باید هر شب بریم تمرین
حتما بهت خبر میدم
رفتم همچین با احترام رفتار کرد که یکی نمی فهمید فکر می کرد زن رئیس بانک هستم

آتنا 1389/09/20 ساعت 11:08 ق.ظ http://atena11.persianblog.ir

سلام نگین عزیزم. امیدوارم که همدان بتون خوش بگذره. درضمن مارو هم دعا کن دوست جونیم .
بقیه رو نمیدونم ولی من از خوندن خاطرات دوست جونیام واقعا؛ لذت میبرم

قربونت برم من گلم

آلما 1389/09/20 ساعت 11:42 ق.ظ

برای ریزش موهات مولتی دیلی بخور

حتما اونو هم امتحان می کنم فعلا که این عطاریه گفته تو این مدت هیچ داروی دیگه نخور ببینم جواب میده یا نه

الی 1389/09/20 ساعت 12:02 ب.ظ http://man-va-va.persianblog.ir

نگین جان بخیال حرف این و آن هر چه میخواهد دل تنگت بنویس
در ضمت یه پیشنهاد داشتم تو پست قبل نوشته بودید میخواهید دستورات غذائی که به نظرتون جالبه تو وبلاگاتون بنویسید میخواستم بگم بهتر نیست یه وبلاگ دسته جمعی داشته باشیم که همه بتون توش بنویسن اونجا جستجو هم راحتتر میشه

فکر بدی هم نیست هاااااهمین کارو می کننیم حالا به بچه های دیگه هم خبر میدیم تو هم به هر کی می دونی بگو

پس داری میای پیش خودم؟ خوش بگذره عروس خانم

قربونت برم آره دیگه دارم میام اونطرفامرسی گلم

[ بدون نام ] 1389/09/20 ساعت 01:26 ب.ظ

ای بابا اهمیت نده واسه منم از این کامنتا گذاشتن ولی من برام مهم نیست چون واسه خودم و عقشم مینویسم. واااای امون از دست این آقایون شوهر که بعضی وقتا باید خفشون کرد!!! دعا واسه من یادت نره عزیزم.

آره والا بعضی وقت ها این آقایون اصلا نمی فهمن چی باید بگن

شقایق و حبیبی 1389/09/20 ساعت 01:32 ب.ظ

سلامممممممممممممممممممم نگینی جونم .خوبی عزیز دلممممممممممم
الهی من فدات بشم کی همچین حرفه درو وری زده .من که حال می کنم میام روزمرگی هایه خوشگلتو می خونم . قربونت بشم تو اصلا خودتو ناراحت نکن اینا یه مشت ادم حسودند خانمی
ای از دسته این اقایون .حالا اگ خدایی نکرده ما تو جمع یه چیزیزبگیم به مزاج این اقایون خوش نیاد دمار از روزگره ما در میارننننننننننننننننننن
جیگرمنی تووووووو خانمی ترو خدا اگه ریزش موهات کم شد به منم بگو که خونمون دیگه با مو یکی شده .
اخی خوش بگذره بهت عزیزم همدان .ان شااله با یه روحیه عالی برگردی گلم .هرچند دلم برات کلی تنگ میشه
عشقه منییییییییییییییییییی تووووووووووووووو

عزیــــــــــزدلم تو چطوری خانومی
قربونت بشم من عسلم
همینو بگو همون جلو جمع می شورن می ذارنمون کنارحالا ما خودداری می کنیم بعدا حالشونو جا میاریم
حتما عزیز دلم بهت خبر میدم.فعلا ببینم چی میشهخداکنه جواب بده
عزیز دلم منم دلم براتون خیلی تنگ میشه و اگر هم قابل باشم به جات غذارو بهم میزنم هر نیتی داری بگو البته قبلش بهت اس ام اس میدم


سلام
چطوری؟
خوبی؟
خوش میگذره
همیشه شاد باشی

نونو...: 1389/09/20 ساعت 01:57 ب.ظ http://nana88nono.blogfa.com/

ای بابا...من که گفتم اون مثل خواهر بیشتر اون مثل مادرشوهر میباد...


مگم نین تو اندر کارای مفیدمی انجامی یه وقت چشمت نزنن...

بنازم قهر کردنت کشیده به بنده...بیا بوسمت کنم...

نه بابا کجا تقلیدی...تو راحت باش...

راستی میری بانک مراقب باش باز نبحثی...


والا خودمم موندم چرا انقدر من کارهای مفید انجام میدم
قربونت برم من بوس
قربونت برم که اجازه دادی
خدارو شکر بحثی بینمون اتفاق نیفتاد

نونو...: 1389/09/20 ساعت 02:01 ب.ظ http://nana88nono.blogfa.com/

ببینم خانوم خانوما تشریف بردی همدان کی بر میگردی؟


بعدام نگران موهات نباشه تمام هم که بریزه میتونی پوستیژ بخری..

تازه میشی نگین منحصر به فرد خودمون...

تو هم کم از خواهر شوهراا نداری هااااا.چرا میزنی شنبه من در خدمتتونمسه شنبه میرم شنبه برمیگردم
آره اینم بد فکری نیستاااا هر روز تازه یه مدل می ذارم
قربونت برم من

سلام خانومی
کامنت الی رو خوندم
بد هم نمیگه ها
ما هر کدوم تو یه شهر زندگی میکنیم
بهتره هر غذایی رو که مربوط به شهر و استانمونه و خوشمزه ست دستورشو بنویسیم
و هیچی بهتر از وبلاگ دسته جمعی نیست
من هستم
شوشوی منم سخت مشتاقه که آخر این هفته که از ماهشهر میاد واسش کتلت برنج درست کنم

عزیز دلمی خانومی آره پیشنهادش جالب بود حتما خبرت می کنم گلم.دارم با شقایق وارد مذاکره میشم چون پیشنهاد عکس هم مال شقایق بود

عطیه(مثل خواهر) 1389/09/20 ساعت 02:15 ب.ظ

آخر نوشته قبلیمو نخوندی؟!!! گفتم این مطلبو برا خودت نوشتم هرطور که صلاح میدونی عمل کن.
البته که شما مختاری هرطور دوست داری بنویسی. این اصلا نه تنها به من بلکه به هیچ کس دیگه میتونه ارتباط نداشته باشه. راستی یاد یه چیزی افتادم. بعضی از کارگردانها میگند ما برا دل خودمون فیلم میسازیم به کسی هم ربطی نداره که چی میسازیم. ولی اونا حواسشون نیست که فیلمشون در سینما و یا حتی تلویزیون برا عموم پخش میشه؟ به نظرت طبیعی نیست که یه سری افراد بعد از دیدنش نظر بدند؟ اگه تحمل نظر آدما و یا انتقادشونو را ندارند بهتر نیست فیلمی که میسازند را تو خونه برا خودشون بگذارند ببینند به جای اینکه رو پرده سینما باشه؟!!!
در ضمن اینم بهت بگم من متأهلم و الحمدالله همسر بسیار خوبی دارم و همه اون کارایی که شما توصیه میکنید هم میکنم. فقط مکتوب نمی کنم و در معرض خوندن بقیه نمیذارم عزیزم.

از صمیم قلب براتون آرزوی خوشبختی می کنم

رعنایی 1389/09/20 ساعت 02:32 ب.ظ http://www.ranaei.blogfa.com

سلام عسیسه دلم... به قول خودم : اگه دختلا لوس نباشن پس دیگه کی لوس باشه؟ عزیزم میگم اون عطاری که گفتی کجاست؟ آدرس میدی .. منم مثل چی موهام میرییزه!! البته کم خون یهم دارم!! اما بشدت میریزه و شامپوهای مختلفم اثری نداره به اون صورت!! ممنون نگین جون
راستی منم لاو نوشت واست میزارم: آی لاو یو!!!
میگما من تا حالا 4 تا اصفهانی پیدا کردم!!! تور و خدا همو ببینیم!!!!!!!!!!!


عزیز دلم اسم خیابونش حسین اباد بود و یه عطاری بود که اسمش آقای حسن پور هستش حواست باشه تو اون خیابون ۲ تا عطاری هستا اشتباه نکنی
روی شیشه مغازش نوشته حسن پور یا حسین پور دقیقا یادم نیستالان همسری نیست وگرنه اسم دقیقشو ازش می پرسیدم که حسن پور بود یا حسین پور
قربونت برم قرار بذارید من پایم فقط تو رو خدا یه جاهایی بذارید که منم بلد باشم بیاما اخه زیاد تا حالا تو خود اصفهان تنهایی نگشتم

فرزانه 1389/09/20 ساعت 02:35 ب.ظ http://respina88.blogfa.com

سلام نگین. الهی همیشه به مهمونی و خوشی بگذره. عشقتون پایدار
منم دعا کن عزیزم.داغونم

قربونت برم من عزیزم
محتاجیم به دعا عزیزم حتما

آزی 1389/09/20 ساعت 03:26 ب.ظ

سلام نگین جان
خوبی؟
خوش بگذره. منم این چند روز دارم میرم خونه مامان بابا.
به حرف اون مثل خواهر هم توجه نکن. یه عده همیشه باید اظهار وجود کنند دیگه.
خوش باشی

سلام آذی جونم
خیلی بهت خوش بگذره عزیزم خونه مامان و بابات ما رو هم دعا کن

نونو...: 1389/09/20 ساعت 04:13 ب.ظ http://nana88nono.blogfa.com/

من خواهر شوهر...

خدا نکنه بابا..دستم رو میکنم تو پریز برق اگه بشم مثل خواهر شوشوهای خودم...
خوه شنبه منتظریم...

بنده هم شاید روم خانه مامی شوشو برای کمی حالگیری خودمان...
انگار خدا به کارمند بانک هم رحمیده...


حتما شنبه میام اینجا حاضریمو میزنم

جون من برو بعد بیا کلی تعریف کن بخندیم تعریف کردناتو خیلی دوست دارم
عمر کارمند بانک هم به دنیا بوده

باران 1389/09/20 ساعت 04:20 ب.ظ http://dailymemoirs.blogfa.com

سلام خوبی دوست جونم؟
منم گلو درد و سرفه هام تمومی نداره واسه آلودگیه هواست
رانندگی هم فقط با تمرین و اعتماد به نفس خوب میشه

قربونت برم عزیزم تو خوبی؟
احتمالا یکی از دلایلش همینه
حتما دفعه بعد با اعتماد به نفس بیشتری رانندگی می کنم
مرسی دوست جونم

نونو...: 1389/09/20 ساعت 04:28 ب.ظ http://nana88nono.blogfa.com/



میخواهیم برویم کمی رو نرو خواهر شوهران گرامی جفتک بالانس بندازیم و پس از ان کمی برای جاری محترمه کلاس بگذاریم...

نگین شنبه نت نبودی من خودم میام همدان برت میگردونم...

برو ببینیم چی می کنی
نونو نونو نونو هی هی نو نو
چشم به محض اینکه بیدار بشم صبح شنبه در خدمت شما هستم

نفس 1389/09/20 ساعت 04:41 ب.ظ http://www.man-perancesse-to.blogfa.com

سلاممممممممممممممممممم
چه قدر خونه تمیز میکنی تو برعکس من خیلی کار میکنی وقتی خونه ریختو پاش باشه من ارامش بیشتری دارم کلا از تمیزی خوشمان نمیاید
التماس دعا

کی من تمیز کزدم از اون دفعه که خالم اومده بود یه دفعه دیگه همسری تمیز کرد
بیکارم دیگه خوشم میاد واسه خودم کار درست کنمبه قول همسری زودتر باید دست تو رو یه جا بند کنم وگر نه دیوارهای خونه و کف خونه از بین میرند

نگی 1389/09/20 ساعت 04:54 ب.ظ http://dotabarayeham.blogsky.com/

ریزش مو که خیلی دلیلا داره.. اما خوب تقویتشون می تونه خیلی جلوی ریزشو بگیره.. ایشالا که جواب میده...
همدان بهت خوش بگذره..

ایشاللا
قربونت برم عزیزکم مرسی

سفر خوش بگذره. نگین دعا یادت نره ها!!!
آدما هم همه هم سلیقه نیستن که، قرار نیست همه از نوشته هات خوششون بیاد.
هرکی دوست نداره می تونه نخونه و وقتشو یه جور دیگه بگذرونه ماکه اینجوری لذت می بریم بقیه رو بی خیال.

حتما عزیز دلم
کاملا موافقم تو لطف داری به من عزیز دلم

ملیکا 1389/09/20 ساعت 06:13 ب.ظ http://www.tarahino.blogfa.com

سلام نگین جونم
نمیدانستم اپ کردی ببخشید دیر رسیدم دیدم عقب افتادم.
خوبی؟

امیدوارم همدان خوش بگذره.
تو این روزا منم دعا کن.
راستی اگر جواب داد بابت ریزش مو به منم بگو.

مواظب خودتون باشید

سلام ملیکا جون
خواهش می کنم عزیزم شما هر وقت اومدی قدمت روی چشم
مرسی گلم
حتما همه را دعا می کنم
باشه عزیزم توکل به خدا

سمیه 1389/09/20 ساعت 07:56 ب.ظ http://s-s85.persianblog.ir

نگین جون اگه داروی سحرآمیز عطاری درست کار کرد بیا دستورشو به منم بده که کم کم دارم کچل میشم
بهدشم مممممم رانندگی خوب میباشد اعتماد به نفس داشته باش هرکار اشتباهی هم که انجام میدی بگو همین درسته تو اشتباه میکنی
بهدشم خوبه که زود گذشت میکنی و البته همسریت هم اشتباه خودشو زود قبول کرده من و همسری که به خاطر یه همچین مسئله ای خیلی وقته که قهریم(البته من قهرم باهاش)
بهدشم همدان خوش بگذره خانومی

باشه عزیزم تو دعا کن زودتر جواب بگیرم
اونوقت دیگه بهم ماشین نمیده
می دونی عزیزم مامانم همیشه می گفت اگه ازش ناراحت شدی بهش بفهمون اما وقتی گفت ببخشید دیگه تمومش کنتو هم زودی برو آشتی کن عزیز دلم

سلام خانومی کدبانو! بلا به دور ایشالا که زودی روبه راه میشی
میگما هرکی هر چی واست کامنت میزاره جدی نگیر دختر خوب. بیخیاااااالش

مرسی عزیزم

فنچ 1389/09/20 ساعت 09:38 ب.ظ http://baghe-ma.blogsky.com

انقــــــــــدر بدمان می آید از اینهایی که گیر می دهند حتما نوشته ی آدم مفهوم دار و آموزنده باشد
1-برای دلگیری از همسر: طبیعیه، برای همسران باید لیستی از موارد حساسیت زا را نوشت تا بدانند و هوشیار باشند!
2- برای کم خونی و ریزش مو: اینم طبیعیه! قرص آهنو با ویتامین سی مثلا با آب پرتقال بخور تا همچین بجذبه+ مولتی ویتامین و هر از گاهی آمپول ب کمپلکس و ب12 بزن.
3- همدان خوش بگذره همزاد!


۱- آقا جون بد پیشنهادی هم نیست هااااا
۲- با گوش جان پذیرفتم و حتما عمل می کنم
۳- قربونت برم تو هم مهمون داری بهت خوش بگذره

فنچ 1389/09/20 ساعت 09:55 ب.ظ http://baghe-ma.blogsky.com

راستی یادم رفت بگم، تا تنهایی نشینی پشت فرمون و با دل شیر نری توی شهر، دستت نمیاد مث مررررد برونی فقط نترس و با ترمز دوست باش

می خوای همسری بیاد خونمو حلال کنه

نفس 1389/09/20 ساعت 11:01 ب.ظ http://www.nafas206.blogfa.com

سلام گلم
این خواهر یه چیزی پروند حالا تو به دل نگیر
خب نیاد اینجامگه مجبورش کردن؟؟؟؟؟؟؟
آپم بدو بیا

قربونت برم من
مرسی خانومی
اومدم

حکیمه 1389/09/21 ساعت 08:32 ق.ظ

سلام عزیزم

من دیشب کتلت برنجی درست کردم که حرف نداشت!!!
به دستور پختتت فقط سیب زمینی هم اضافه کردم که هم رنگ کوکوها خوشمل شد هم طعمش توپپپپپپپپپ...
بازم مرسی از راهنماییت.
بوس

خواهش می کنم عزیزم من کاری نکردم گلم
عزیز دلم نوش جونت دفعه بعد منم سیب زینی اضافه می کنم ببینم چطور میشه

فرناز 1389/09/21 ساعت 08:47 ق.ظ http://maneziba.blogfa.com

سلام عروس کوچولو. وبت خیلی قشنگه. تبریک ویژه میگم.
راستی دستور ریزش موت رو اگه جواب داد برا منم بگو لطفا
به منم سر بزن خوشحال میشم

قربونت برم نظر لطفته
حتما بهت خبر میدم
حتما عزیزم

عزیزم به اینجور آدمها اهمیت نده
از حسودیشون این حرفهارم می زنن(مثل خواهر)
خوبه پس رانندگیت عالیه
می خوای تو آموزشگاه من استخدام شی
امیدوارم نذریتون قبول باشه
خوش بگذره بهتون
بوس بوسی

مگه اموزشگاه داری
اقا من همه راننده حرفه ای هارو توی جیب کوچیکم گذاشتم

لیلیوم 1389/09/21 ساعت 12:06 ب.ظ http://bestnew.persianblog.ir

امیدوارم همیشه خوش و خرم باشی

قربونت برم مرسی عزیزم

غزل 1389/09/21 ساعت 12:30 ب.ظ http://1362ghazaleomid.blogfa.com

یه مدت بود یکی می اومد وب من یه بار به اسم ندا یه بار ترانه می گفت خیلی لوسی مردها از زن لوس حالشون بد میشه خودتو درست کن خواهرانه می گم منم انگار نه انگار خودش از رو رفت این آدمها حسودن نبینیشون بیشتر اذیت میشن میرن خودتو درگیرش نکن

مرسی دوست جونم

ای جان نگین جان. ناراحت نشو از این حرفای بیخودی. تو واسه دل خودت می نویسی که در آینده یک یادگاری از خودت و همسلی و زندگی مشترکتون داشته باشی. کسی رو مجبور نکردی که به زور بخونه.
سفر آخر هفته تون هم خوش بگذره. خوشم میاد عین من تو هم وقتی مسافرت دوروز قبل و دوروز بعدش با نظافت خونه درگیری

انگاری خوشم میاد کوزت بشم دست خودم نیست

المیرا 1389/09/21 ساعت 02:22 ب.ظ http://limonaz.blogfa.com

سلام جیگری.اول بگم پستت طولانی بودو سره صبر میخونمش.فقط اومدم بگم دلم برات تنگ شده بود وببخشید دیر بهت سرزدم

خواهش می کنم عزیزم دل منم برات یه کوچولو شده بود

نونو...: 1389/09/21 ساعت 03:26 ب.ظ http://nana88nono.blogfa.com/

نگین هیچ میدونستی بنده شوماخرم؟؟؟

بنده هم سه شنبه رفتنی شدیم به خانه مامی شوشو...

ای جان جان...چه حالی کنیم...

یعنی چی؟؟
خوب به سلامتی.اون لباس فولادیه رو یادت نره تنت کنی
شنبه تو هم باید حاضری بزنی هاا حواست باشه

نگار 1389/09/21 ساعت 09:10 ب.ظ

نامــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد!!!!! فقط میخوای موهای خودت پرپشت بشه!!!! واسه منم بیار به همسری هم بگو نگران ناشه. بیا اینجا خودم یه دست فرمونی نشونش بدم حال کنه آجی اصلا به حرف اون مثل خواهر(خدا نکنه مثل من باشه) گوش نکن. من که پیشت نیستم. وقتی میام اینجا کلی دلتنگیم کم میشه


عمرا ماشین به تو بده
آره آجی منم کلی دلم تنگ میشه براتون اما خوشحالم که فردا دارم میام هورااااااا

آتنا 1389/09/27 ساعت 01:47 ب.ظ http://atena11.persianblog.ir

مرسی عزیزم. دوست مهربونم

خواهش می کنم گلم

سیما 1389/09/27 ساعت 04:17 ب.ظ http://www.simaa.blogfa.com

سلام !!

خوبی چرا پسته قبلیت رو پاک کردی هااااا

یه درخواست اگه میشه برام یه عکس میذاری از خودت

نمی دونم چرا پاک شد؟؟!!دوبار برش گردوندم
قربونت برم عزیزم فعلا چنین قصدی ندارم اما شاید یه روز یه عکسی از خودم تو وبلاگ گذاشتم

سلام

اینجا چه اسمایلی ها بامزه ای داله

نیگیییییییییییییییییییییییین
منم موش داهَم علوس بشمممممممممممممم

انشالله به زودی زود علوس شی

زهرا جونی 1390/03/30 ساعت 05:31 ب.ظ http://www.zahra75.blogsky.com

سلام نگین جون من چند وقتیه میام وبت خیلی مطالب قشنگی داری واقعا دوس دارم حتی خواهرم که وب نداره فقط میاد مطالب وبتو میخونه اگه موافقی با هم تبادل لینک کنیم آدرسم هست بهم خبر بده گلم
بابای

باشه عزیزم برات رمز می ذارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد